English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (8039 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parameters U نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameters U مقداری از یک مدار
parameters U پارامتر
parameters U مقادیر ثابت درمعادلات
parameters U اماره جامعه
parameters U عامل
parameters U مقدار ثابت
parameters U ضریب ثابت
parameters U ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameters U مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameters U نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters U شرح اندازه
parameters U وزن
parameters U ولتاژ یا توان یک سیستم
parameters U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orbital parameters U پارامترهای اربیتالی
design parameters U پارامترهای طرح
comunications parameters U پارامترهای ارتباطات
action parameters U پارامترهای عملیاتی
passing parameters U پارامترهای عبور پارامترهای گذر
Recent search history Forum search
1discrete valued parameters,
0dump valve button و buffer volume button این دو عبارت چه معنی دارند زمینه بیهوشی دامپزشکی و ونتیلاتور
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com