Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vacuole
U
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vanity boxŠcaseŠor bag
U
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
platelet
U
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
i do not wish it otherwise
U
جور دیگر باشد نمیخواهم
pattern lady
U
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
prosyllogism
U
قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
embedded code
U
مثل تصویر درون متن یا فایل دیگر باشد
except as otherwise provided
U
مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
meniscus
U
شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
virgin wool
U
[پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
buzz
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
an odd chair
U
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
buzzing
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
orthotone
U
که ازخود دارای تیکه باشد
hexahydrate
U
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
controlling company
U
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
homograph
U
کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
spondee
U
وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
tedradynamous
U
دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
an idiomatic experssion
U
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
pentaptote
U
اسمی که دارای پنج حالت باشد
pork pies
U
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
Queen Mothers
U
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
proceleusmatic foot
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
prelatess
U
زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
Queen Mother
U
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
contour map
U
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
ox fence
U
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
oxer
U
اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
pork pie
U
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
club car
U
واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
lagate a latere
U
نماینده پاپ که دارای اختیارات کامل باشد
topographic map
U
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
sloe gin
U
عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
proceleusmatic
U
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
chloramine
U
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
jump instruction
U
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
biddable
U
دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
gamy
U
دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
double-faced
U
فرش های دو رو
[فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
trapped
U
زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
gamey
U
دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
alien
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
data interchange format
U
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
SMB
U
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
pseudomorph
U
جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
subroutine
U
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر باشد
implicit function
U
معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
most favored nation
U
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
to pair somebody off
[up]
with somebody
U
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
estate in remainder
U
ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
hermaprodite
U
کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
dactyl
U
کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
Hanbel
U
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
square design
U
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
ponds
U
گودال
puddles
U
گودال
sinkhole
U
گودال
sinuses
U
گودال
ditch
U
گودال
hole
U
گودال
graben
U
گودال
cup
U
گودال
pond
U
گودال
sinus
U
گودال
centre pocket
U
گودال
hollow
U
گودال
swag
U
گودال
caverns
U
گودال
cupped
U
گودال
cups
U
گودال
ditches
U
گودال
cavern
U
گودال
hollows
U
گودال
ditched
U
گودال
craters
U
گودال
cavities
U
گودال
fosse
U
گودال
trench
U
گودال
foss
U
گودال
trenches
U
گودال
pit
U
گودال
fossa
U
گودال
fovea
U
گودال
pans
U
گودال اب
pan-
U
گودال اب
pan
U
گودال اب
cavity
U
گودال
holing
U
گودال
filled cavity
U
گودال پر
grave
U
گودال
gravest
U
گودال
puddle
U
گودال
graves
U
گودال
holes
U
گودال
holed
U
گودال
crater
U
گودال
pits
U
گودال
pockety
U
پر گودال
sump
U
گودال گلگیر
foveate
U
گودال مانند
sumps
U
گودال گلگیر
pitfall
U
گودال سرپوشیده
fossette
U
گودال کوچک
ponds
U
مخزن گودال
test pit
U
گودال ازمایشی
pitfalls
U
گودال سرپوشیده
pond
U
مخزن گودال
gravel pit
U
شن چال گودال شن
cut off trench
U
گودال جداکننده
foveal
U
گودال مانند
cesspit
U
گودال فاضل اب
trenches
U
گودال سنگر
sandboxes
U
جعبه یا گودال شن
vesicle
U
تاولچه گودال
pits
U
گودال حفره
open cavity
U
گودال باز
pit
U
گودال حفره
cesspits
U
گودال فاضل اب
fossate
U
گودال مانند
trench
U
گودال سنگر
lime pit
U
گودال اهک
iliac fossa
U
گودال حرقفی
smallness
U
کوچکی
exiguity
U
کوچکی
pettiness
U
کوچکی
littleness
U
کوچکی
tininess
U
کوچکی
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
ditched
U
نهراب گودال کندن
ditches
U
نهراب گودال کندن
ditch
U
نهراب گودال کندن
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
emigration
U
درون کوچکی
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
cellars
U
گودال سرچاه پیش چاه
gathering pit
U
گودال جمع اوری فاضلاب
cellar
U
گودال سرچاه پیش چاه
plunged
U
گودال عمیق سرازیری تند
plunges
U
گودال عمیق سرازیری تند
plunge
U
گودال عمیق سرازیری تند
pit of the stomach
U
گودال زیر جناغ سینه
variole
U
گودال جای ابله جدر
defilade
U
گودال پوشیده از دید و تیر
microcephalia
U
سر کوچکی جمجمه کوچک
overlay
U
بخش کوچکی از برنامه
overlaying
U
بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance
<idiom>
U
حتی یک شانس کوچکی
epsilon
U
مقدار کوچکی از هر چیز
detail
U
بخش کوچکی از یک شرح
detailing
U
بخش کوچکی از یک شرح
overlays
U
بخش کوچکی از برنامه
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
ditch
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
batardeau
U
[دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
ditched
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
ditches
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
cards
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
he has a small p in shimran
U
او ملک کوچکی درشمیران دارد
lobular
U
شبیه قطعه کوچکی از چیزی
dollies
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com