English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
boost pressure U فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
hydrocarbons U هیدروکربن
hydrocarbon U هیدروکربن
normal hydrocarbon U هیدروکربن نرمال
hydrocarbons U ترکیبات هیدروکربن
aliphatic hydrocarbon U هیدروکربن الیفاتیک
alicyclic hydrocarbon U هیدروکربن الیسیکلیک
hydrocarbon U ترکیبات هیدروکربن
naphthalene U هیدروکربن بفرمول 8H 01C
saturated hydrocarbon U هیدروکربن سیر شده
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
renovation U تجدید قطعات کردن
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
rebuild U نوسازی کردن قطعات
assemble U سوار کردن قطعات
assembled U سوار کردن قطعات
assembles U سوار کردن قطعات
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
methyl U ریشه یک فرفیتی هیدروکربن بفرمول 3CH
limonene U هیدروکربن شیرینی بفرمول 61H 01C
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
methylene U ریشه دو فرفیتی هیدروکربن بفرمول =2CH متیلین
parcel U به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcels U به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
terpene U هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
fishplate U قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
single component gases U گازهای تک جزیی
perfect gazes U گازهای ساده
acid gases U گازهای اسیدی
flue gas U گازهای دودکش
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
g , series U گازهای سمی گروه ژ
inert gas arc welding U جوش برق با گازهای بی اثر
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
rig in U باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
breathing U جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
aerosphere U اتمسفر
atmosphere U اتمسفر
standard atmosphere U اتمسفر
atmospheres U اتمسفر
solfatara U ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
atmosphere U اتمسفر استاندارد جو
atmospheres U اتمسفر استاندارد جو
vented U مجرایی به اتمسفر
venting U مجرایی به اتمسفر
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
vent U مجرایی به اتمسفر
isothermal atmosphere U اتمسفر همدما
The pressure of the atmosphere U فشار جو ؟( اتمسفر )
furnace atmosphere U اتمسفر کوره
free atmosphere U اتمسفر ازاد
vents U مجرایی به اتمسفر
steel dam U سد فولادی
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
controlled atmosphere U اتمسفر کنترل شده
chrles' law U در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
steel industries U صنایع فولادی
steel construction U ساختمان فولادی
flexible steel wire rope U طناب فولادی خم شو
steel chimmey U دودکش فولادی
steelblue <adj.> <noun> U آبی فولادی
steel wire U سیم فولادی
steel cap U کلاه فولادی
cogged ingot U شمشه فولادی
cogged ingot U شمش فولادی
steeliness U خاصیت فولادی
steel wire rope U طناب فولادی
steel pipe U لوله فولادی
steel square U گونیای فولادی
steel band U نوار فولادی
steel sheet piling U سپرکوبی فولادی
steel jacket U پوشش فولادی
steel bands U نوار فولادی
armature U میله فولادی
steel sheet U ورق فولادی
steel framed structured U سازه فولادی
grating U شبکه فولادی
gratings U شبکه فولادی
steel framed structured U ساختمان فولادی
steel facing membrane U پرده فولادی
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
high carbon steel U فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
reinforced concrete carcase U اسکلت بتن فولادی
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
steel blue U رنگ ابی فولادی
flexible mild steel wire rope U طناب فولادی نرم
gusset U صفحه فولادی اتصال
rolled steel joist U تیرچه فولادی نوردشده
reinforced concrete construction U ساختمان بتن فولادی
gussets U صفحه فولادی اتصال
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
reinforced concrete pipe U لوله بتن فولادی
pile planking U دیوار سپر فولادی
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
stand U بستهای فولادی کورهای بلند
high quality sheet steel U ورق فولادی با کیفیت خوب
styli U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stilus U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styluses U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
steel casting U پروفیل فولادی ریخته گری
inversion U ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
inversions U ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
sheet pile U سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
concrete steel U سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
operates U تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
shut down U خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
operate U تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
operated U تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
arm U 1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
billeted U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
billets U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billet U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
tempered steel U فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
beryllium U فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
hawsers U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawser U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com