|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 9 (7327 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
muff U | دست پوش | ||
muff U | دست گرم کن بدبازیکن | ||
muff U | ناشی | ||
muff U | خیطی بالااوردن | ||
muff U | مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند | ||
muff U | ناتوانی در گرفتن توپ | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Other Matches | |||
heat muff U | پوشش اطراف پنجه اگزوز | ||
to muff a ball U | از بی دست و پایی توپ رانگرفتن | ||
to muff a catch U | از بی دست و پایی توپ رانگرفتن |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|