Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Put your warmest clothes on .
U
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost
U
پایین ترین زیر ترین
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution
U
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
backmost
U
پس ترین
nethermost
U
پست ترین
lower most
U
پایین ترین
aftmost
U
عقب ترین
more like;most like
U
شبیه ترین
most significant
U
پراهمیت ترین
rearmost
U
عقب ترین
driest
U
خشک ترین
furthest
U
پیشرفته ترین
midmost
U
میان ترین
drier
U
: خشک ترین
hindmost
U
عقب ترین
lattermost
U
عقب ترین
least significant
U
کم اهمیت ترین
leftmost
U
سمت چپ ترین
downmost
U
پایین ترین
lowermost
U
پایین ترین
lattermost
U
پست ترین
bottommost
U
پایین ترین
backmost
U
عقب ترین
meritorious
U
شایسته ترین
middlemost
U
میان ترین
arrant
U
بدنام ترین
proto
U
مهم ترین
rightmost
U
راست ترین
lowest
U
پایین ترین
undermost
U
پایین ترین
foremost
U
پیش ترین
best
U
عظیم ترین
eldest
U
مسن ترین
topmost
U
اعلی ترین
first and foremost
<adv.>
U
پیش ترین
westernmost
U
غربی ترین
undermost
U
زیر ترین
most important
<adj.>
U
مهم ترین
neap tide
U
پائین ترین جزر و مد
heartstring
U
عمیق ترین احساسات دل
aftermost
U
عقب ترین واپسین
least significant bit
U
کم اهمیت ترین بیت
best
U
شایسته ترین پیشترین
least significant digit
U
کم اهمیت ترین رقم
bottom price
U
پائین ترین قیمت
lsb
U
کم اهمیت ترین بیت
next
U
نزدیک ترین پس ازان
tenth rate
U
از پایین ترین جنس
innermost
U
داخلی ترین دراعماق
neap
U
خفیف ترین جزر و مد
tick
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
full-backs
U
عقب ترین بازی کن
full-back
U
عقب ترین بازی کن
most significant bit
U
با ارزش ترین بیت
royal road
U
اسان ترین راه
most significant digit
U
با اهمیت ترین رقم
eastermost
U
شرقی ترین نقطه
easternmost
U
شرقی ترین نقطه
tenth rate
U
پایین ترین درجه
most significant digit
U
با ارزش ترین رقم
most significant bit
U
با اهمیت ترین بیت
top flight
U
اعلی ترین مرتبه
troposphere
U
پایین ترین بخش اتمسفر
combat resolution
U
پایین ترین رده رزمی
thermosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
sternmost
U
عقب ترین قسمت کشتی
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
lower high water
U
پایین ترین پیشرفت اب دریا
primitive data type
U
ساده ترین شکل داده
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
upmost
U
عالی ترین بالاترین درجه
admiral
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
curtal step
U
پایین ترین پله پلگان
curtail step
U
پایین ترین پله پلگان
last
U
پایین ترین درجه یا مقام
lasted
U
پایین ترین درجه یا مقام
lasts
U
پایین ترین درجه یا مقام
admirals
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
exosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
fullback
U
جای عقب ترین بازی کن
smallest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
lowest common multiple
[LCM]
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
belly
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bellies
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
subcutis
U
عمیق ترین قسمت زیر پوست
least upper bound
[lub, LUB]
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
supremum
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
This is the easisrt way.
U
این آسان ترین راه است
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
bottoms
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
lower low water
U
پایین ترین پست رفت اب دریا
heart strings
U
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
bottom
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
lowest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least developed countries
U
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
white wool
U
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
water collecting sump
U
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
best-sellers
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
greatest common divisor
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common divisor
[gcd]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
msb
U
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
msd
U
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
best-seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
aftermost
U
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
highest common factor
[HCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common factor
[GCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
dynamically
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
ahmad
U
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
physical
U
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
geodesic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
geodetic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
masters
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
mastered
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodeticline
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodetical
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
garboard
U
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
high fidelity
U
ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
bilge
U
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
weakest maintained
U
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
optimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
circular carpet
U
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
minimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
silicon valley
U
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
U
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
proletary
U
عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
hierarchy
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
zara design
U
نقش محرمات
[قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
Fustat rug
U
فرش فسطاط
[فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
salor
U
سالور
[از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
Pazyryk rug
U
فرش پازیریک
[این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
floral design
U
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com