Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
syncopation
U
کوتاه سازی واژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
word building test
U
ازمون واژه سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
Genius Loci
U
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
curtailment
U
کوتاه سازی
truncation
U
کوتاه سازی
systole
U
کوتاه سازی هجا
shortening reaction
U
واکنش کوتاه سازی
line engraving
U
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
virtual
U
بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است
portmanteau
U
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux
U
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus
U
واژه مرکب از دو واژه
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
neologism
U
نو واژه
neologisms
U
نو واژه
term
U
واژه
word
U
واژه
worded
U
واژه
terming
U
واژه
mosul
U
واژه
termed
U
واژه
synonyms
U
واژه هم معنی
neologisms
U
واژه جدید
worded
U
واژه سخن
loanword
U
واژه عاریه
word
U
واژه سخن
stimulus word
U
واژه محرک
neologism
U
واژه تراشی
synonym
U
واژه هم معنی
synonym
U
واژه مترادف
neologisms
U
واژه تراشی
dictionary
U
واژه نامه
loanword
U
واژه بیگانه
word deafness
U
واژه کری
word count
U
واژه شماری
lexicon
[dictionary]
U
واژه نامه
word order
U
ترتیب واژه ها
glossary
U
واژه نامه
synonyms
U
واژه مترادف
word book
U
واژه نامه
wordbook
U
واژه نامه
neolalia
U
واژه تراشی
neologism
U
واژه جدید
buzz word
U
رمز واژه
buzz words
U
رمز واژه
the root of a word
U
ریشه واژه
glossaries
U
واژه نامه
punctuation for reference
U
زیر واژه
intercalation
U
واژه افزایی
paronym
U
واژه هم ریشه
word-blindness
U
واژه کوری
philologist
U
واژه شناس
word blindness
U
واژه کوری
pejorative
U
واژه تحقیری
cognate
U
واژه هم ریشه
keyword
U
واژه کلیدی
coinage
U
ابداع واژه
glossary
U
واژه نامه
score out that word
U
ان واژه را خط بزنید
wordbook
U
واژه نامه
lexicology
U
واژه شناسی
dissylable
U
واژه دوهجائی
dictionary sort
U
ترتیب واژه نامهای
logomachy
U
بازی واژه پردازی
english words
U
واژه ها یا لغات انگلیسی
lexicon
U
واژه نامه دیکسیونر
lexicons
U
واژه نامه دیکسیونر
an inseparable prefix
U
سر واژه جدا نشدنی
teragram
U
واژه چهار حرفی
wordprocessing program
U
برنامه واژه پردازی
pentasyllable
U
واژه پنج هجائی
polysllable
U
واژه جند هجائی
post fix
U
در پایان واژه چسباندن
prandial
U
واژه شوخی امیز
this word means a dog
U
این واژه یعنی سگ
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
wordage
U
کلمات واژه بندی
word span test
U
ازمون فراخنای واژه ها
septisyllable
U
واژه هفت هجائی
score out that word
U
روی ان واژه خط بکشید
word choice test
U
ازمون واژه گزینی
word association test
U
ازمون تداعی واژه ها
homely
[British E]
<adj.>
U
خفه
[واژه تحقیری]
homely
[British E]
<adj.>
U
بیمزه
[واژه تحقیری]
octosyllable
U
واژه هشت هجائی
homely
[British E]
<adj.>
U
سنگین
[واژه تحقیری]
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
glossary
U
واژه نامه ضمیمه کتاب
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
dictionary
U
کتاب لغت واژه نامه
periphrasis
U
استعمال واژه ها وعبارات زائد
purism
U
واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
dictionaries
U
کتاب لغت واژه نامه
neology
U
استعمال واژه یااصطلاح جدید
rebus
U
نشاندادن واژه ها بصورت مصور
nomenclature
U
فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
spicery
U
انباری ادویه
[واژه قدیمی]
glossaries
U
واژه نامه ضمیمه کتاب
slang
U
واژه عامیانه وغیر ادبی
God bless
[you]
!
U
خدا حافظ
[واژه کهنه]
a word with a pejorative connotation
U
واژه ای با معنای ضمنی منفی
lexicography
U
فرهنگ نویسی واژه نگاری
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
lexigraphy
U
یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
U
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
catch-phrases
U
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
bawdry
U
زنا
[دین]
[حقوق]
[واژه قدیمی]
homely
[British E]
<adj.>
U
عادی و خسته کننده
[واژه تحقیری]
cantoria
U
[واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
catch-phrase
U
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
alinik design
U
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
to inspan oxen
U
این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
anglo-chinois
U
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
parathesis
U
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
sanshifter
U
واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
logogram
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logograph
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
kpsi
U
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
this word occurs in gulistan p
U
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
to purify the person language
U
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
is intervocalic
U
حرف Pدر واژه میان دو صداواقع شده است
split infinitives
U
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
worid
U
کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
paragram
U
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
split infinitive
U
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
Chrismon
U
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
the word is sanctioned by use
U
کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Cinquecento
U
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
Pronoia
U
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
electrographic architecture
U
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fullwrite professional
U
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
backwater
U
محل راکد
[عقب افتاده]
[عقب مانده]
[واژه تحقیری]
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
Royal Bokhara
U
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
the propriety of a term
U
درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
pygmies
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
miniature
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
dumpy
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
short
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
low
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pigmies
U
کوتاه
down
U
کوتاه
little
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com