English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
uncontrolled U کنترل نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
unverified <adj.> U کنترل نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
runaway U عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
uncontrolled loop U حلقه کنترل نشده
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
incomplete U انجام نشده پر نشده
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
unguarded U حراست نشده
intemerate U بی ناموس نشده
unguarded U حساب نشده
unpublished U چاپ نشده
unattached U اعزام نشده
undisturbed U مختل نشده
unabridged U تلخیص نشده
wound less U زخمی نشده
uncommitted U تقبل نشده
unconnected U وصل نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
unearned U کسب نشده
uncontrolled U مهار نشده
unquestioned U بحث نشده
unbidden U دعوت نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
inextinct U نیست نشده
inedited U چاپ نشده
inedited U منتشر نشده
unattached U توفیق نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unalloyed U الیاژ نشده
in sheets U صحافی نشده
in quires U صحافی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unpublished U نشر نشده
innascible U زایده نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
unpaid U پرداخت نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unquestioned U بررسی نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unfulfilled U انجام نشده
increate U افریده نشده
uninvited U دعوت نشده
imperforate U منگنه نشده
open U واریز نشده
unoccupied U اشغال نشده
undirected U هدایت نشده
undisiplined U تربیت نشده
unexploded U منفجر نشده
non switched line U خط گزینه نشده
vacant U اشغال نشده
unleached U سفید نشده
unlicked U لیسیده نشده
unsought U کاوش نشده
unsettled U تصفیه نشده
unbroken U رام نشده
unmitigated U کاسته نشده
unnormalized U هنجار نشده
undefined U تعریف نشده
undeeded U در سندقید نشده
unspotted U ننگین نشده
opened U واریز نشده
opens U واریز نشده
roughdry U اطو نشده
tenantless U اشغال نشده
the date was not specified U نشده بود
unfinished U تمام نشده
unaccommodated U فراهم نشده
unaccomplished U انجام نشده
unbacked U رام نشده
unbowed U سر کوب نشده
uncircumcised U ختنه نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncoditioned U شرط نشده
outstanding U واریز نشده
outstanding U وصول نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unstudied U مطالعه نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unwashed U شسته نشده
unworn U کهنه نشده
unworn U استعمال نشده
unadulterated U مخلوط نشده
uncharted U اکتشاف نشده
savage U رام نشده
savaged U رام نشده
savages U رام نشده
savaging U رام نشده
virgins U استفاده نشده
virgin U استفاده نشده
unsight U دیده نشده
unshod U نعل نشده
unset U ثابت نشده
outstanding U تصفیه نشده
outstanding U پرداخت نشده
outstandingly U واریز نشده
outstandingly U وصول نشده
outstandingly U تصفیه نشده
outstandingly U پرداخت نشده
unpolished U پرداخت نشده
unpremediated U تصور نشده
uncounted U شمرده نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsaturated U اشباع نشده
unsaved U پس انداز نشده
unread U خوانده نشده
unfulfilled U اجرا نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U تست نشده
uninspected <adj.> U تست نشده
unexamined <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
untested <adj.> U بررسی نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com