English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quality control U کنترل مرغوبیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prototype tests U ازمایشهای مرغوبیت
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
It depends on its quality. U بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
chart of attributes U جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
fall wool U پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
summer resorts U ییلاق عشایر [فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-up U کنترل
controlling U کنترل
check-ups U کنترل
control code U کد کنترل
rein U کنترل
minor control U کنترل کم
controls U کنترل
line control U کنترل خط
control U کنترل
control sheet U برگ کنترل
control U کنترل بازبینی
control sequence U ترتیب کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
flow control U کنترل جریان
fly control U برج کنترل
control bus U مسیر کنترل
control U کنترل کردن
control block U بلوک کنترل
flight control U کنترل پرواز
control slide U غلتگاه کنترل
control cable U کابل کنترل
control slide U کشوی کنترل
intensity control U کنترل شدت
takeover U اعمال کنترل
controlling U کنترل بازبینی
control station U ایستگاه کنترل
controlling U کنترل کردن
control signal U علامت کنترل
takeovers U اعمال کنترل
bridling U کنترل کردن
forms control U کنترل فرم ها
input control U کنترل ورودی
carriage U کنترل چاپگر
indirect control U کنترل غیرمستقیم
carriages U کنترل چاپگر
control register U ثبات کنترل
image control U کنترل تصویر
ignition control U کنترل احتراق
contract control U کنترل تغایر
control program U برنامه کنترل
inspection lamp U لامپ کنترل
lateral control U کنترل جانبی
close control U کنترل نزدیک
bridled U کنترل کردن
control port U درگاه کنترل
control procedure U رویه کنترل
inventory control U کنترل موجودی
command and control U کنترل و فرماندهی
birth control U کنترل موالید
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
control section U قسمت کنترل
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
full command U کنترل کامل
control area U منطقه کنترل
control block U کنده کنترل
frequency control U کنترل فرکانس
frequency check U کنترل فرکانس
governing mode U روش کنترل
government control U کنترل دولتی
hoo heap U کنترل نفس
control rod U میله کنترل
check-up U کنترل کردن
control section U بخش کنترل
ground control U کنترل زمینی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
grid control U کنترل شبکه
contract control U کنترل دینامیکی
control store U انباره کنترل
control of resources U کنترل منابع
data control U کنترل داده ها
control grid U توری کنترل
control gear U دستگاه کنترل
control flow U روند کنترل
control flow U گردش کنترل
control flag U پرچم کنترل
controllability U قابلیت کنترل
control field U فیلد کنترل
digital control U کنترل دیجیتالی
control word U کلمه کنترل
direct control U کنترل مستقیم
pulpits U میز کنترل
pulpit U میز کنترل
control wheel U صفحه کنترل
control grid U شبکه کنترل
damage control U کنترل خسارات
control mode U باب کنترل
control memory U حافظه کنترل
control panel U تابلوی کنترل
control markings U علایم کنترل
control logic U منطق کنترل
cortical control U کنترل مغزی
control lever U اهرم کنترل
cpu U واحد کنترل
control panel U صفحه کنترل
ctrl U کلید کنترل
camshaft U محور کنترل
camshafts U محور کنترل
cu U واحد کنترل
controllable U قابل کنترل
control language U زبان کنترل
control desk U میز کنترل
control console U کنسول کنترل
control circuit U مدار کنترل
experimental control U کنترل ازمایشی
bridles U کنترل کردن
bridle U کنترل کردن
external control U کنترل خارجی
control character U دخشه کنترل
field control U کنترل میدان
fighter control U کنترل شکاریها
fire control U کنترل اتش
control cards U کارتهای کنترل
control card U کارت کنترل
fiscal control U کنترل مالی
check-ups U کنترل کردن
control key U کلید کنترل
controls U کنترل بازبینی
exchange control U کنترل ارزی
control structure U ساخت کنترل
control console U پیشانه کنترل
control pannel U تابلوی کنترل
control pannel U پانل کنترل
control computer U کامپیوتر کنترل
control code U رمز کنترل
control unit U واحد کنترل
remote control U کنترل از دور
control circuits U مدارهای کنترل
electric control U کنترل الکتریکی
electronic control U کنترل الکترونیکی
error control U کنترل خطا
control system U سیستم کنترل
exchange control U کنترل ارز
control surface U سطح کنترل
controls U کنترل کردن
level control U کنترل سطح
to heel <idiom> U تحت کنترل
traffic control U کنترل ترافیک
tight money U کنترل پولی
temper screw U پیچ کنترل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com