English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coercive control U کنترل قهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
compulsory U قهری
natural U قهری
automatics U قهری
naturals U قهری
automatic U قهری
automatic guarantee U ضمان قهری
act of God U اتفاق قهری
acts of God U اتفاق قهری
fortuitous event U حادثه قهری
automatic adjustment U تهاتر قهری
compulsory partnership U شرکت قهری
automatic guarantees U ضمان قهری
natural guardian U ولی قهری
constructive trust U ضمان قهری
natural guardianship U ولایت قهری
delictual liability U ضمان قهری
constructive trust U مسئولیت قهری
coercive U اجباری قهری
inveluntary partnership U شرکت قهری
equitable mortgage U رهن قهری
acts of God U حادثه قهری قوه قهریه
act of God U حادثه قهری قوه قهریه
conveyance by record U انتقال قهری به حکم دادگاه
tort U عمل موجد ضمان قهری
torts U عمل موجد ضمان قهری
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
minor control U کنترل کم
control code U کد کنترل
rein U کنترل
controlling U کنترل
control U کنترل
check-ups U کنترل
line control U کنترل خط
check-up U کنترل
controls U کنترل
marketing audit U کنترل داخلی
controlling U کنترل بازبینی
control slide U کشوی کنترل
air control U کنترل هوایی
control signal U علامت کنترل
controls U کنترل بازبینی
access control U کنترل دستیابی
accuracy control U کنترل دقت
manual control U کنترل دستی
n/c U کنترل عددی
control slide U غلتگاه کنترل
controls U کنترل کردن
material control U کنترل مواد
carriage U کنترل چاپگر
control section U بخش کنترل
carriages U کنترل چاپگر
numerical control U کنترل عددی
minor control U کنترل ضعیف
control register U ثبات کنترل
control rod U میله کنترل
birth control U کنترل موالید
mixture control U کنترل مخلوط
net control U کنترل شبکه
monetary control U کنترل پولی
flight control U کنترل پرواز
control program U برنامه کنترل
control procedure U رویه کنترل
arms control U کنترل سلاح
pilot lamp U لامپ کنترل
arbitrary control U کنترل فرضی
control port U درگاه کنترل
controlling U کنترل کردن
control section U قسمت کنترل
penstock U دریچه کنترل اب
control U کنترل بازبینی
control U کنترل کردن
air way station U ایستگاه کنترل
organization control U کنترل سازمانی
control sheet U برگ کنترل
control sequence U ترتیب کنترل
motor control U کنترل حرکتی
bridle U کنترل کردن
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
cpu U واحد کنترل
frequency control U کنترل فرکانس
frequency check U کنترل فرکانس
forms control U کنترل فرم ها
ctrl U کلید کنترل
cu U واحد کنترل
fly control U برج کنترل
flow control U کنترل جریان
full command U کنترل کامل
governing mode U روش کنترل
government control U کنترل دولتی
hoo heap U کنترل نفس
check-up U کنترل کردن
check-ups U کنترل کردن
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
ground control U کنترل زمینی
grid control U کنترل شبکه
damage control U کنترل خسارات
digital control U کنترل دیجیتالی
direct control U کنترل مستقیم
error control U کنترل خطا
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
electronic control U کنترل الکترونیکی
exchange control U کنترل ارز
exchange control U کنترل ارزی
fiscal control U کنترل مالی
frame U کنترل هایی
data control U کنترل داده ها
fire control U کنترل اتش
fighter control U کنترل شکاریها
field control U کنترل میدان
external control U کنترل خارجی
experimental control U کنترل ازمایشی
electric control U کنترل الکتریکی
bridled U کنترل کردن
control unit U واحد کنترل
light control U کنترل نور
lighting control U کنترل روشنایی
pulpit U میز کنترل
pulpits U میز کنترل
light brightness control U کنترل روشنایی
lift control U کنترل اسانسور
light control U کنترل روشنایی
remote control U کنترل از دور
control system U سیستم کنترل
bridles U کنترل کردن
bridling U کنترل کردن
controlled U کنترل شده
uncontrolled U کنترل نشده
control station U ایستگاه کنترل
control store U انباره کنترل
control structure U ساخت کنترل
control surface U سطح کنترل
lever control U کنترل اهرمی
level control U کنترل سطح
cortical control U کنترل مغزی
intensity control U کنترل شدت
inspection lamp U لامپ کنترل
input control U کنترل ورودی
camshaft U محور کنترل
camshafts U محور کنترل
indirect control U کنترل غیرمستقیم
image control U کنترل تصویر
inventory control U کنترل موجودی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com