Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bureaucracies
U
کاغذ پرانی دیوان سالاری
bureaucracy
U
کاغذ پرانی دیوان سالاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
bureaucracies
U
دیوان سالاری
bureaucracy
U
دیوان سالاری
bureaucrat
U
مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
bureaucrats
U
مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
timocratic
U
وابسته به شرف سالاری یامالک سالاری
sprocket feed
U
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed
U
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed
U
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
anode sputtering
U
اند پرانی
sputtering
U
کاتد پرانی
sandblasting
U
ماسه پرانی
fling
U
جفتک پرانی
flinging
U
جفتک پرانی
cathode sputtering
U
کاتد پرانی
wincing
U
لگد پرانی
wince
U
لگد پرانی
flings
U
جفتک پرانی
winces
U
لگد پرانی
winced
U
لگد پرانی
sheet
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
plotters
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper
U
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
technocracy
U
فن سالاری
triarchy
U
سه تن سالاری
technocracies
U
فن سالاری
meritocracies
U
شاینده سالاری
meritocracies
U
نخبه سالاری
militarism
U
ارتش سالاری
meritocracy
U
نخبه سالاری
patriarchy
U
پدر سالاری
meritocracy
U
شاینده سالاری
aristocracies
U
اشراف سالاری
aristocracy
U
اشراف سالاری
stratocracy
U
سرباز سالاری
territoriality
U
کلیسا سالاری
technocracy
U
شگرد سالاری
territorialism
U
کلیسا سالاری
technocracies
U
شگرد سالاری
timocracy
U
شرف سالاری
theocracy
U
دین سالاری
theocracy
U
یزدان سالاری
theocracies
U
دین سالاری
theocracies
U
یزدان سالاری
timocracy
U
مالک سالاری
patternalism
U
پدر سالاری
patriarchies
U
پدر سالاری
elitism
U
نخبه سالاری
growthmanship
U
رشد سالاری
flow
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
matriarchies
U
مادر سالاری شه مادری
theocratic
U
مربوط به خدا سالاری
theocrat
U
طرفدار یزدان سالاری
matriarchy
U
مادر سالاری شه مادری
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper
U
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
tribunals
U
دیوان
divan
U
دیوان
bureaus
U
دیوان
bureau
U
دیوان
tribunal
U
دیوان
starkers
U
دیوان
chancellery
U
دیوان
diwan
U
دیوان
office-holder
U
دیوان گر
office-holders
U
دیوان گر
patriarchal
U
وابسته به پدر سالاری یاپدرشاهی
supreme court
U
دیوان تمیز
financial tribunal
U
دیوان محاسبات
tribunals
U
دیوان محاکمات
poetical works
U
دیوان شعر
prose work
U
دیوان منثور
prose work
U
دیوان نثر
arbitral tribunal
U
دیوان داوری
tribunal
U
دیوان محاکمات
tribunal of arbitration
U
دیوان داوری
devitry
U
گروه دیوان
bureaucratic
U
دیوان سالارانه
office-holders
U
دیوان سالار
office-holder
U
دیوان سالار
Chief Justice
U
رئیس دیوان عالی
high court of cassation
U
دیوان عالی تمیز
supreme court
U
دیوان عالی کشور
assocation justise
U
مستشار دیوان عالی
hight court of cassetion
U
دیوان عالی تمیز
Chief Justices
U
رئیس دیوان عالی
to hold an a
U
دیوان منعقد کردن
hight court of cassetion
U
دیوان عالی کشور
high court of cassation
U
دیوان عالی کشور
iran u.s. claims tribunal
U
دیوان دعاوی ایران و امریکا
distinguished investigated by the
U
رای دیوان عالی کشور
justice of supreme court
U
مستشار دیوان عالی کشور
permanent court of international arbitra
U
دیوان دایمی داوری بین المللی
toner
U
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
To crack jockes . to indulge in witticism .
U
مزه ریختن ( مزه پرانی کردن )
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
papers
U
کاغذ
paper-knife
U
کاغذ بر
papering
U
کاغذ
paper-knives
U
کاغذ بر
letter head
U
سر کاغذ
toilet paper
U
کاغذ
paper
U
کاغذ
charting
U
کاغذ
charted
U
کاغذ
two part
U
کاغذ
chart
U
کاغذ
wastepaper
U
سر کاغذ یا ته کاغذ
charts
U
کاغذ
papered
U
کاغذ
page
U
ورق کاغذ
emery cloth
U
کاغذ سمباده
emery paper
U
کاغذ سمباده
filter paper
U
کاغذ صافی
chadless
U
بی خرده کاغذ
paged
U
ورق کاغذ
pages
U
ورق کاغذ
fanfold paper
U
کاغذ تاشو
f.currency
U
پول کاغذ
paperwork
U
کاغذ بازی
coordinate paper
U
کاغذ مختصاتی
wallpaper
U
کاغذ دیواری
wallpapers
U
کاغذ دیواری
aluminium foil
U
کاغذ الومینیوم
absorbent paper
U
کاغذ خشک کن
abrasive paper
U
کاغذ سنباده
graph paper
U
کاغذ شطرنجی
graph paper
U
کاغذ میلیمتری
abrasive paper
U
کاغذ سمباده
hangings
U
کاغذ دیواری
Chad
U
خرده کاغذ
copy holder
U
گیره کاغذ
letter
U
کاغذ ادبیات
letters
U
کاغذ ادبیات
continuous paper
U
کاغذ پیوسته
chartaceous
U
شبیه کاغذ
wax paper
U
کاغذ مومی
graph paper
U
کاغذ گراف
wall paper
U
کاغذ دیواری
To indulge in tendentious correwpondence.
U
کاغذ پراکنی
some toiletpaper
U
کاغذ توالت
cigarette paper
U
کاغذ سیگار
cartridge paper
U
کاغذ مخصوصنقاشی
wastepaper
U
کاغذ باطله
waxed paper
U
کاغذ مومی
whatman
U
کاغذ رسم
notepaper
U
کاغذ یادداشت
paper clip
U
گیرهی کاغذ
paperweight
U
وزنهی کاغذ
paperweights
U
وزنهی کاغذ
sandpaper
U
کاغذ سنباده
carton-pierre
U
خمیر کاغذ
ward
U
دسته کاغذ
useless paper
U
کاغذ بیمصرف
form feed
U
تغذیه کاغذ
manila paper
U
کاغذ مانیلا
mica paper
U
کاغذ میکا
milimetre paper
U
کاغذ میلیمتری
note paper
U
کاغذ نویسی
note paper
U
کاغذ رقعهای
oil paper
U
کاغذ روغنی
oil paper
U
کاغذ مومی
oiled paper
U
کاغذ روغنی
manila paper
U
کاغذ مانیل
letter writer
U
کاغذ نویس
gelatine paper
U
کاغذ ژلاتینی
glass paper
U
کاغذ گلاسه
i wrote letter a letter
U
هی کاغذ نوشتم
kraft paper
U
کاغذ ضخیم
paper base laminate
U
کاغذ ضخیم
lable paper
U
کاغذ برچسب
leetter writing
U
کاغذ نویسی
letter paper
U
کاغذ نویسی
paper feer
U
تغذیه کاغذ
paper hangings
U
کاغذ دیواری
paper stainer
U
کاغذ رنگ کن
plain paper
U
کاغذ ساده
plain paper
U
کاغذ بی نقش
roll paper
U
کاغذ لولهای
scratch paper
U
کاغذ یادداشت
seal up
U
کاغذ گرفتن
send a letter
U
کاغذ بدهید
swamped with letters
U
کاغذ پیچ
tons of paper
U
خروارها کاغذ
pasteboard
U
کاغذ مقوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com