English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pole U چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
poles U چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
single pole U چوبدستی تکی اسکی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
intertie U تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
grasses U چمن مسیر اسبدوانی
grass U چمن مسیر اسبدوانی
posted U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
posts U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
training track U مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
stretch U قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretched U قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretches U قسمت اخر مسیر اسبدوانی
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
flat race U مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
patrol judge U داور برج طول مسیر اسبدوانی
bindings U وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
binding U وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
trail U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
ski run U سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
trailed U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trails U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
grains U نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
surfboards U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboard U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark U پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
skied U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger U اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
ski U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
skis U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
diagonal U اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
walking stick U چوبدستی
hand staff U چوبدستی
walking sticks U چوبدستی
rattan U چوبدستی
bludgeons U چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
bludgeon U چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
bludgeoned U چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
bludgeoning U چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
poles U نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb> U آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
pole U نیزه پرش با نیزه
billy U چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
billies U چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
sectarian U تیرهای
denominational U تیرهای
gentilitial U تیرهای
semaphores U تیرهای راهنما
spandrel beams U تیرهای محیطی
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
concrete joist shaker U ویبراتور تیرهای بتنی
carpenter's Gothic U [تیرهای چوبی سقف]
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
number of rounds U تعداد تیرهای شلیک شده
column caelata U [ستون با تیرهای مزین شده]
nimbostratus U ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
popinjay shooting U کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
grillage U شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
circuit U پیست اسبدوانی
circuits U پیست اسبدوانی
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
hematin U ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
sighting shot U تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
paulian U عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
boy U سوارکار مسابقه اسبدوانی
turf U پیست چمن اسبدوانی
boys U سوارکار مسابقه اسبدوانی
post time U زمان شروع اسبدوانی
conditions U مقررات و شرایط اسبدوانی
lake0dwelling U که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
early foot سرعت بیش از حد در آغاز اسبدوانی
highweight handicap U مسابقه اسبدوانی با امتیازمتفاوت وزن
free legged U بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
grillage U شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
karaite U عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
palafitte U خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
turfman U صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
barrier U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barriers U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
clubhouse turn U انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
handride U اسبدوانی بدون کمک مهمیز یاشلاق
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
steeplechases U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
steeplechase U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
calf's tongue U [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
shafts U نیزه
javelin U نیزه
lancing U نیزه
shaft U نیزه
darting U نیزه
butt shaft U نیزه
dart نیزه
darted U نیزه
lances U نیزه
gavelock U نیزه
lance U نیزه
spears U نیزه
lancer U نیزه زن
spearing U نیزه
speared U نیزه
spear U نیزه
harpoons U نیزه
halbert U نیزه
halberd U نیزه
pic U نیزه
harpoon U نیزه
lanced U نیزه
styliform U نیزه مانند
pole vaulter U پرنده با نیزه
pole vaulting U پرش با نیزه
javelin throw U پرتاب نیزه
jaculator U نیزه دار
spearer U نیزه دار
jaculator U نیزه انداز
spearing U نیزه دار
spears U نیزه دار
spear U نیزه دار
quarter staff U نیزه چوبی
spearfisher U ماهیگیر با نیزه
spear fisherman U ماهیگیر با نیزه
lances U ضربت نیزه
pikestaff U چوب نیزه
lanced U ضربت نیزه
lancelet U نیزه ماهی
speared U نیزه دار
javelineer U نیزه دار
styloid U شبیه نیزه
javelin thrower U پرتابگر نیزه
throwing the javelin U پرتاب نیزه
spontoon U نیزه کوتاه
spiculum U نیزه کوچک
pike U نیزه زدن
spiculum U نوک نیزه
spearheads U نوک نیزه
spearheading U نوک نیزه
spearheaded U نوک نیزه
gad U نیزه سنان
spearman U نیزه دار
sword bayonet U سر نیزه دم دار
sarissa U نیزه مقدونی
lancing U ضربت نیزه
jobs U سوخمه سر نیزه
lance U ضربت نیزه
gar U نیزه ماهی
lancethrust U زخم نیزه
fix bayonets U به نیزه فنگ نیزه فنگ
needle fish U نیزه ماهی
spearhead U نوک نیزه
gaff U نیزه چنگک
barracuda U نیزه ماهی
barracudas U نیزه ماهی
marlin U نیزه ماهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com