Perdic | conditions | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 61 (7067 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	conditions U	شرایط
	conditions U	اوضاع
	conditions U	وضعیتها
	conditions U	حالات
	conditions U	شرایط اوضاع
	conditions U	مقررات و شرایط اسبدوانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	given conditions U	شرایط معینه
	under the same conditions U	شرایطی برابر
	the conditions U	شرایط ان
	conditions of use U	شرایط کاربرد
	given conditions U	شرایط معلوم
	necessary conditions U	شرایط لازم
	sufficient conditions U	شرایط کافی
	to satisfy conditions U	شرایط را برآورده کردن [ریاضی] [فیزیک]
	To lay down certain conditions . U	شرایطی معین کردن
	working conditions U	شرایط کار
	spring conditions U	شرایط بهاری
	terms and conditions U	ضوابط و شرایط
	stability conditions U	شرایط ثبات
	support conditions U	شرایط تکیه گاهی
	standard conditions U	شرایط متعارفی
	tenders conditions U	شرایط عمومی مناقصه
	conditions of (the) competition U	شرایط رقابت
	competitive conditions U	شرایط رقابت
	competition conditions U	شرایط رقابت
	to impose conditions U	با شرایط سنگین بارکردن
	suitable conditions U	شرایط مناسب
	usual conditions U	شرایط معمول
	second order conditions U	شرایط مرتبه دوم
	second order conditions U	شرایط ثانوی
	present conditions U	شرایط فعلی
	emergency conditions U	شرایط اضطراری
	conditions of sale U	شرایط اساسی معامله
	conditions of purchase U	شرایط خرید
	conditions of contract U	شرایط قرارداد
	boundary conditions U	شرایط مرزی
	boundary conditions U	شرایط حدی
	ballistic conditions U	شرایط بالیستیکی
	average conditions U	شرایط متوسط
	average conditions U	شرایط عادی
	ambient conditions U	شرایط محیطی
	actude conditions U	شرایط شدید
	actude conditions U	شرایط حاد
	equilibrium conditions U	شرایط تعادل
	excusatory conditions U	عوامل رافعه
	ligting conditions U	شرایط روشنایی نسبتهای نور
	marginal conditions U	شرایط نهائی
	light conditions U	نسبتهای روشنایی
	light conditions U	شرایط نور
	justificatory conditions U	عوامل موجهه
	operating conditions U	رژیم
	option of conditions U	خیار شرط
	ligting conditions U	نسبتهای روشنایی
	option of unfulfilled conditions U	خیار تخلف شرط
	terms and conditions of the credit U	ضوابط و شرایط اعتبار
	Are you prepared to accept my conditions? U	حاضر ید شرایط مرا بپذیرید؟
	investigation of foundation conditions U	تحقیق شرایط شالوده
	investigation of foundation conditions U	شناسایی زمین پی
	demands of providing healthy living and working conditions U	خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
	It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions U	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
	The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. U	زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.

Recent search history

Forum search

1	ترجمه کردن این جمله برام مشکله از لحاظ دستوری جور نمیشه
2	What conditions are necessary for seeds to germination?
2	What conditions are necessary for seeds to germination?
1	دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy