Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
speedometer multiplier
U
چرخ دنده سرعت سنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
piv variable speed transmission
U
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
reduction gear
U
جعبه دنده تبدیل سرعت
reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
speed reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
Other Matches
ungear
U
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinioning
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear
U
دنده مهمیزی دنده خاردار
epicyclic transmission
U
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
rougher
U
دنده دنده کننده
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
sprocket
U
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
gear
دنده
rib
U
دنده
gears
U
دنده
geared
U
دنده
hard-nosed
U
یک دنده
spare ribs
U
سر دنده
slats
U
دنده ها
geap
U
دنده
strict
U
یک دنده
stricter
U
یک دنده
slat
U
دنده ها
strictest
U
یک دنده
dependum
U
ته دنده
costa
U
دنده
drives
U
دنده
drive
U
دنده
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
sheaths
U
تیزی دنده
transmissions
U
جعبه دنده
gear
چرخ دنده
transmission
U
جعبه دنده
sheath
U
تیزی دنده
reverse gears
U
دنده معکوس
threads
U
دنده پیچ
ribbed
U
دنده دار
longitudinal
U
دنده طولی
rib
U
دنده میله
toothed wheel
U
چرخ دنده
timber
U
دنده عرضی
transmission case
U
جعبه دنده
grooved
U
دنده دار
top radius
U
گردی سر دنده
reverse gear
U
دنده معکوس
thread
U
دنده پیچ
pinion
U
جرخ دنده
pinioning
U
جرخ دنده
frame
U
دنده عرضی
pinions
U
جرخ دنده
wheelwork
U
چرخ دنده
gearshifts
U
میله دنده
gearshift
U
میله دنده
gearshift
U
دنده عوض کن
worm gear
U
دنده مارپیچی
gearshifts
U
دنده عوض کن
shifting lever
U
دسته دنده
planetary gear
U
دنده خورشیدی
cogs
U
دنده چرخ
cog
U
دنده چرخ
chop
U
گوشت دنده
rib
U
گوشت دنده
steering gear
U
دنده سکان
steering gear
U
دنده فرمان
spur gear
U
دنده ملخی
sprocket
U
دنده زنجیر
stave
U
دنده بشکه
pinwheel
U
چرخ دنده
worm gear
U
دنده مورب
cog wheel
U
چرخ دنده
gear wheels
U
چرخ دنده ها
gear case
U
جعبه دنده
bevel gear
U
دنده کرامویل
bevel gear
U
دنده مورب
bendix
U
دنده استارت
bendix
U
دنده بندیکس
gear box
U
جعبه دنده
spareribs
U
گوشت دنده
high speed
U
دنده سریع
french chop
U
گوشت دنده
stick shift
U
دسته دنده
gear wheel
U
چرخ دنده
cog
[cogwheel]
U
چرخ دنده
gearwheel
U
چرخ دنده
ratchet
U
دنده جغجغه ای
cogged wheels
U
چرخ دنده ها
cogwheel
U
چرخ دنده
cogged wheel
U
چرخ دنده
gear cutter
U
دنده تراش
gear level
U
دسته دنده
cog wheels
U
چرخ دنده ها
cogwheels
U
چرخ دنده ها
gearwheels
U
چرخ دنده ها
cramwheel
U
دنده کرامویل
gears
U
چرخ دنده
low gear
U
دنده کندکن
gearbox
U
جعبه دنده
gearing
U
جعبه دنده
geared
U
جعبه دنده
gearboxes
U
جعبه دنده
drive mechanism
U
جعبه دنده
gears
U
جعبه دنده
dependum angle
U
زاویه ته دنده
geared
U
چرخ دنده
external thread
U
دنده خارجی
laticostate
U
دنده پهن
gear
U
جعبه دنده
jackshaft
U
دنده عقب
jackshaft
U
دنده دو در اتومبیل
cramwheel
U
دنده مخروطی
cross-rib
U
دنده ی قوس
starter gear ring
U
چرخ دنده استارتر
compasition gear
U
چرخ دنده مرکب
four gear drive
U
گیربکس چهار دنده
differential gear
U
دنده عقب اتومبیل
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
steering gear
U
جعبه دنده فرمان
transmission grease
U
گریس جعبه دنده
transmission gear
U
چرخ دنده انتقال
tricostate
U
سه دندهای دارای سه دنده
controlled stick steering
U
دسته دنده خودکار
contact backlash
U
دنده کور تماس
gear assembly
U
مجموعه چرخ دنده ها
crown gear
U
چرخ دنده محدب
eight speed gear drive
U
گیربکس هشت دنده
gear case
U
پوسته جعبه دنده
gear change box
U
جعبه تعویض دنده
driving gear
U
چرخ دنده محرک
sun gear
U
چرخ دنده خورشیدی
step up gear
U
چرخ دنده افزاینده
transmission oil
U
روغن جعبه دنده
gear
U
پوشش دنده دار
precostal
U
واقع در پیش دنده ها
quick change gearbox
U
جعبه دنده نورتون
pull gear
U
چرخ دنده بالابر
hoisting gear
U
چرخ دنده بالابر
rachet
U
ضامن چرخ دنده
high gear
U
دنده قوی خودرو
spiral gear
U
چرخ دنده حلزونی
helical gear
U
چرخ دنده حلزونی
inside thread
U
دنده داخلی قلاویز
planetary gear
U
چرخ دنده سیارهای
planetary gear
U
جعبه دنده خورشیدی
geared
U
پوشش دنده دار
pair of gears
U
زوج چرخ دنده
gears
U
پوشش دنده دار
nut
U
چرخ دنده ساعت
magnetic gear shift
U
دسته دنده مغناطیسی
rib
U
هرچیز شبیه دنده
rib
U
دنده دار کردن
it serves him right
U
دنده اش هم نرم شود
he broke his rib or something
U
دنده منده اش شکست
bevel gear
U
چرخ دنده مخروطی
pinion
U
دنده هرزه گرد
pinion
U
چرخ دنده جناحی
reduction gear
U
چرخ دنده کاهنده
gear in
U
درگیری دو چرخ دنده
gear friction
U
اصطکاک چرخ دنده
riblet
U
انتهای دنده گوسفند
sawtooth wave
U
موج دنده ارهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com