Perdic | پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (17 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	turbopump U	پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	turbostarter U	استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
	turbocharger U	شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
	turbosupercharger U	سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
	cam ring U	رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
	air turbine starter U	استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
	chemical warfare U	جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
	gas trubine U	توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند
	pusher tractor U	تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
	cluster mill U	فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
	digital read out U	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
	boost rocket U	موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
	windmill U	چرخش موتور خاموش توسط ملخ
	windmills U	چرخش موتور خاموش توسط ملخ
	attitude motor U	موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
	evolution U	چرخش حرکت دورانی
	self propulsion U	حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
	boxes U	شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
	box U	شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
	I was bitten by a dog. U	من توسط [بوسیله] سگی گاز گرفته شدم.
	topspin U	ادامه حرکت چرخش توپ
	windblown U	در حرکت بوسیله باد
	speeding U	نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
	speed U	نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
	speeds U	نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
	rocket propulsion U	حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
	telekinesis U	حرکت اجسام بوسیله ارواح
	manual U	عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
	locomotion U	نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
	gravitate U	بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
	gravitates U	بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
	gravitating U	بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
	gravitated U	بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
	interval timer U	شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
	electrophoresis U	حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
	swings U	هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
	swing U	هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
	handcar U	چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
	set forward U	جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
	beam U	حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
	beams U	حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
	autogyro U	هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند
	strikes U	فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
	strike U	فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
	moving pivot U	نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
	submarginal land U	زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
	actuating horns U	اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
	stroboscope U	وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
	pointing device U	وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
	napping waste U	ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
	waltz three U	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
	source U	مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
	turbojet U	جت توربینی
	cetane rating U	اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
	vortex separation U	جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
	turbine pump U	پمپ توربینی
	turboblower U	بادبزن توربینی
	turboblower U	دمنده توربینی
	it films well U	درفیلم خوب درمی اید
	circulating U	چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
	gum U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	metal deactivator U	مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
	gums U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gumming U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gummed U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	bore hole pump U	تلمبه توربینی چاه عمیق
	burner cans U	محفظه احتراق موتورهای توربینی
	turboprop U	ملخ توربینی ناو یا هواپیما
	vibrant U	به تپش درامده
	pin feather U	پرتازه درامده
	update U	به روز درامده
	wrought U	به شکل درامده
	out- U	از زیرچاپ درامده
	spent U	از پا درامده کوفته
	updated U	به روز درامده
	impassioned U	به جنبش درامده
	outed U	از زیرچاپ درامده
	updates U	به روز درامده
	out U	از زیرچاپ درامده
	shaped U	بشکل درامده
	The noice gets my monkey up . U	این سر وصداها کفرم را درمی آورد
	She fabricates them. she makes them up . U	اینها را از خودش می سازد ( درمی آورد)
	spinning wheel U	چرخ ریسندگی [این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
	air impingment starter U	نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
	turbos U	پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
	turbo U	پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
	orinasal U	از دهان و بینی درامده
	corporate U	بصورت شرکت درامده
	dislocated U	جابجاشده ازمفصل درامده
	extatic U	بوجد درامده وجداور
	enteringthe room he silmed U	باطاق درامده لبخندزد
	scanners U	وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	scanner U	وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	acid gases U	گازهای اسیدی
	perfect gazes U	گازهای ساده
	flue gas U	گازهای دودکش
	single component gases U	گازهای تک جزیی
	jet a U	سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
	curing U	پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
	noble gas crystal U	بلور گازهای بی اثر
	inert gas crystal U	بلور گازهای بی اثر
	g , series U	گازهای سمی گروه ژ
	scanners U	وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	scanner U	وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
	lycanthrope U	ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
	out of pocket expenses U	هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
	flesh brush U	لیف یادستکشی که بتن مالیده خون رابگردش درمی اورند
	alpha privative U	الف سالبه که در سر برخی واژههای انگلیسی نیز درمی اید
	chromosphere U	لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
	compressor inlet temperature U	دمای گازهای ورودی کمپرسور
	inert gas arc welding U	جوش برق با گازهای بی اثر
	breathing U	جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
	succubus U	جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
	rain box U	صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
	impingement U	برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
	knight hospitaller U	کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
	to shoot one's mouth off <idiom> U	چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
	processor U	وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
	readable U	آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
	solfatara U	ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
	gargoyles U	ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
	escheat U	در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
	gargoyle U	ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
	differential ailerons U	ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
	reactionpropulsion U	سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
	waste gate U	مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
	pull down menu U	فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
	carbon seal U	وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
	compressor bleed air U	هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
	homosphere U	قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
	chrles' law U	در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
	carburizing U	گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
	single action U	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
	helmzhold resonator U	محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
	gas plasma display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	gas discharge display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	heterosphere U	قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
	collector ring U	منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
	real stagnation point U	نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
	racquets U	راکت
	racket U	راکت
	rocketed U	راکت
	rocketing U	راکت
	rocket U	راکت
	gutting U	زه راکت
	guts U	زه راکت
	gut U	زه راکت
	rockets U	راکت
	racquet U	راکت
	ideal rocket U	راکت ایده ال
	ramrocket engine U	موتور رم راکت
	hybrid rocket U	راکت مختلط
	asroc U	راکت ضد زیردریایی
	rocket thrust U	تراست راکت
	rocket sonde U	راکت هواشناسی
	archers U	راکت صوتی
	archer U	راکت صوتی
	rocket engine U	موتور راکت
	rocket fuel U	سوخت راکت
	rocket motor U	موتور راکت
	ion rocket U	راکت یونی
	racquet U	راکت تنیس
	racquets U	راکت تنیس
	racket U	راکت تنیس
	fires U	پرتاب راکت
	fired U	پرتاب راکت
	breeder rocket U	راکت زاینده
	fire U	پرتاب راکت
	muffs U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	muffed U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	muffing U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	muff U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	environment U	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
	environments U	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
	menus U	برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
	menu U	برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
	virtual U	که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
	paddling U	راکت پینگ پنگ
	paddled U	راکت پینگ پنگ
	press U	قاب راکت تنیس
	paddle U	راکت پینگ پنگ
	paddles U	راکت پینگ پنگ
	presses U	قاب راکت تنیس
	backhand U	ضربه با پشت راکت
	forehands U	ضربه با روی راکت
	forehand U	ضربه با روی راکت
	backhands U	ضربه با پشت راکت
	breeder rocket U	راکت سوخت ساز
	liquid rocket U	راکت سوخت مایع
	capital stock U	عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
	wood shot U	ضربه با قسمت چوبی راکت
	aeolus U	نوعی راکت صوتی دریایی
	aerobee U	نوعی راکت تجسسی دریایی
	tennis grip U	طرز گرفتن راکت تنیس
	sweet spot U	قسمت مرکزی راکت یا چوب
	swing U	ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
	squash rackets U	یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
	tetherball U	نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
	sponged U	لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
	sponge U	لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
	backhand U	باپشت راکت ضربت وارد کردن