English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
direction finding station U پست جهت یابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
orient U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orients U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
sound U عمق یابی کردن
sounded U عمق یابی کردن
soundest U عمق یابی کردن
sounds U عمق یابی کردن
location U مکان یابی
locations U مکان یابی
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
acquisition U هدف یابی
acquisitions U هدف یابی
orientation U جهت یابی
survey U زمینه یابی
surveyed U زمینه یابی
surveys U زمینه یابی
access U دست یابی
accessed U دست یابی
accesses U دست یابی
accessing U دست یابی
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
attainment U دست یابی
attainments U دست یابی
snip U ادم کوچک یابی اهمیت
snipped U ادم کوچک یابی اهمیت
snipping U ادم کوچک یابی اهمیت
positioning U موقع یابی
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
diagnostic U روش محل یابی خطاها درنرم افزاز یا سخت افزار با بررسی مدارها یا برنامه ها
spot U مسافت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
addressing U نشانی یابی
marketing U بازار یابی
backing U رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
veto U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
detail U یات و مسیر یابی
detailing U یات و مسیر یابی
achievement U دست یابی
achievements U دست یابی
interpolate U درون یابی کردن
interpolated U درون یابی کردن
interpolates U درون یابی کردن
interpolating U درون یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
extrapolated U برون یابی کردن
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
trace U رد یابی کردن نشان
traced U رد یابی کردن نشان
traces U رد یابی کردن نشان
interpolation U درون یابی
interpolation U میان یابی
interpolations U درون یابی
interpolations U میان یابی
orientate U جهت یابی
orientates U جهت یابی
orientating U جهت یابی
termination U پایان یابی
patterning U طرح یابی
levelling U ارتفاع یابی
trapping U غلط یابی
extrapolation U برون یابی
extrapolations U برون یابی
edging U حاشیه یابی
edgings U حاشیه یابی
plumb U ژرف یابی کردن
castaway U عمق یابی
castaways U عمق یابی
ranging U مسافت یابی کردن
ranging U مسافت یابی
absurdities test U ازمون مهمل یابی
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
an unerring aim U نشان درست یابی خطا
associative addressing U روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
attitude survey U زمینه یابی نگرش
calibration U خصلت یابی
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
contumeliously U ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost centre U مرکز هزینه یابی
cost finding U ارزش یابی
cost unit U واحد هزینه یابی
costing and pricing U هزینه یابی و قیمت گذاری
debugger U اشکال یابی
direction finding U سمت یابی کردن
direction finding U جهت یابی کردن
Other Matches
involution U توان یابی قوه یابی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
goniometry U زاویه یابی
position finding U موقعیت یابی
factoring U عامل یابی
fault detection U عیب یابی
fault diagnosis U عیب یابی
fault finding U عیب یابی
fringing U ریشه یابی
i. and evdevolution U توان یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
insinuation U رخنه یابی
mark sensing U نشان یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
error detection U خطا یابی
sourcing U منابع یابی
signal detection U علامت یابی
direction finding U جهت یابی
range finding U مسافت یابی
localization U موضع یابی
matchmaking U زوج یابی
troubleshooting U اشکال یابی
troubleshooting U عیب یابی
summation U مجموع یابی
localization of function U موضع یابی کارکرد
quick access U با دست یابی تند
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
locate mode U باب مکان یابی
random processing U با دست یابی تصادفی
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
job costing U هزینه یابی کار
flash ranging U مسافت یابی نوری
marginal costing U هزینه یابی نهایی
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
extender board U وسیله عیب یابی
parallel access U با دست یابی موازی
excitor U عصب یابی محرک
performance evaluation U ارز یابی کارایی
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
direction finding aerial U انتن جهت یابی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
target aquisition U سیستم هدف یابی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
tomnoddy U ادم خرف یابی کله
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
knotty pate U ادم خرف یابی کله
inelegantly U ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
eventration U جنین بی شکم یابی روده
in suspense U درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
quadrantal U مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
flash ranging location U تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
range sensing U تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
ES IS U امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
there is no royal road to learning <proverb> U تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی
end system U پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
test piece U توپ مبنا یا توپ نمونه درخصلت یابی
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com