English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
toe walley U پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
euler U پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
counter jump U پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
flipped U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
the future U دنیای دیگر عقبی
walley U پرش ازلبه داخلی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی لبه خارجی همان پا
loop jump U پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
skate sailer U اسکیت باز روی یخ بکمک باد
boeckl U پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
loop step U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
the postern door U در عقبی
hinder U عقبی
retral U عقبی
the next world U عقبی
backpart U عقبی
trailng U عقبی
posterior U عقبی
the hereafter U عقبی
hindering U عقبی
f. like U عقبی
hindered U عقبی
rearward U عقبی
hinders U عقبی
posticous U عقبی
hilted U عقبی
backs U عقبی گذشته
back U عقبی گذشته
back panel U صفحه عقبی
hilted U قسمت عقبی
roundhouse U اطاق عقبی
postern U درب عقبی
fireback U دیواره عقبی کوره یابخاری
heels U قسمت عقبی سر چوب گلف
tail U قسمت عقبی تخته موج
mizzenmast U دگل عقبی کشتی دو دگله
tailed U قسمت عقبی تخته موج
beam-ends U انتهای قسمت عقبی کشتی
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
heel U قسمت عقبی سر چوب گلف
hind U عقبی پشت پای گاو
bird's nest U قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
tailblock U قسمت عقبی تخته موج
beam ends U انتهای قسمت عقبی کشتی
tails U قسمت عقبی تخته موج
fore and aft U واقع درطول کشتی جلوی و عقبی
false edge U قسمت سوم عقبی تیغه سابر
leech U لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leach U لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leeches U لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
round house U بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
quarter U یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
scalper U پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
split jump U پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
covers U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
tuck U پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
tucking U پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
tucks U پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
t position U حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
hops U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopped U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hop U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopping U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
production missile U موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
backstairs U از راه پله کان عقبی پله کان پشت
crossrole U چرخش نیمدایره روی یک پا وچرخش نیمدایره روی پای دیگر
t stop U روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
same U یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
new deal <idiom> U تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
one heel spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
factorize U تقسیم یک عدد به دو عدد کامل که در اثر ضرب کردن همان عدد اصلی نتیجه شود
mapes U چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
pat lowe U جهش با چرخش کامل از یک پا و فرود روی پای دیگر
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
natural english U گردش فرفرهای گوی بیلیارددر همان سمت اصلی پس ازبرخورد با گوی دیگر
mitten U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
No sooner was he gone than he was kI'lled . U رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
salchow U پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
It is the same pottage and the same bowl. <proverb> U همان آش است و همان کاسه .
synchronous U فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
circuit U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
computer assisted U بکمک کامپیوتر
computer aided U بکمک کامپیوتر
echo check U بکمک طنین
to come to any ones help U بکمک کسی امدن
shining U مسابقه بکمک نورافکن
parasailing U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
snorkeling U غواصی بکمک لوله و ماسک
photosynthesis U ترکیب مواد بکمک نور
same U همان چیز همان
muscle up U بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
freestyle U مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
parakiting U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
full mobilization U تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
full scale U باندازه کامل بمقیاس کامل
full annealing U بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case U جعبه کامل خشاب کامل
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
fingerprint U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
jacklight U ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
figure skating U مسابقه اسکیت
skaters U اسکیت باز
skater U اسکیت باز
skating U اسکیت بازی
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
skate U اسکیت بازی کردن
pairs U تیم دونفره اسکیت
skates U اسکیت بازی کردن
flattest U تماس دو لبه اسکیت
school figures U مجموعه 96 حرکت در اسکیت
speed skater U اسکیت باز سرعت
scissors jump U پرش قیچی در اسکیت
similar pairs U مسابقه دونفره اسکیت
flat U تماس دو لبه اسکیت
sit spin U چرخیدن روی یک اسکیت
skated U اسکیت بازی کردن
figure skater U اسکیت باز ماهر
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough U بطور کامل کامل
loop U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
skate guard U پرش روی تیغه اسکیت
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
looped U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patches U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patch U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
roller-skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
turn U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
chean U چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
roller-skated U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
edge U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
turns U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
roller-skating U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
cusp U نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
edges U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
mixed pairs U مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
scratch spin U چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
one toe spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
three turn U چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
toe rake U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe pick U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
broomball U نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
idem U همان
selfsame U همان
very U همان
same U همان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com