English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
who are they? U انها کی هستند
knickers U شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
service rating U تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
notobranchiate U در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
idle balance U مانده راکد مانده غیرفعال
hards U پس مانده کتان یاشاهدانه پس مانده
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
soundex code U کد حقوقی پرسنلی
assistant chief of staff, g U معاونت پرسنلی
personnel status U وضعیت پرسنلی
personnel services U خدمات پرسنلی
personnel monitoring U بازدید پرسنلی
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel section U قسمت پرسنلی
in service U خدمتی
personnel authorization U سطح پرسنلی مجاز
service rating U طبقه بندی پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
personnel authorization U جدول پرسنلی مجاز
fitness report U تعرفه خدمتی
duty status U وضعیت خدمتی
duty branch U رسته خدمتی
decoration U نشان خدمتی
line of duty U مسیر خدمتی
decorations U نشان خدمتی
service records U پروندههای خدمتی
leave year U سال خدمتی
qualification record U پرونده خدمتی
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
nonpay status U حالت انتظار خدمتی
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
security clearance U داشتن صلاحیت خدمتی
servicae life U عمر خدمتی وسایل
service number U شماره خدمتی پرسنل
profiled U سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiles U سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
profile U سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiling U سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
army personnel center U مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
fitness report U گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
rinsing U پس مانده ابکشی پس مانده
retort residue U ته مانده یا پس مانده قرع
retirement U بازنشستگی
pensionable age U سن بازنشستگی
retired ness U بازنشستگی
superannuation U بازنشستگی
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
supererogation U زیاده روی درکار خوش خدمتی
discharge without honor U اخراج به علت عدم صلاحیت خدمتی
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
retiring pension U حقوق بازنشستگی
pensionable U شایسته بازنشستگی
old age insurance U بیمه بازنشستگی
retired pay U حقوق بازنشستگی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
old age pension U مستمری بازنشستگی
pension U مستمری بازنشستگی
pension funds U وجوه بازنشستگی
pension fund U صندوق بازنشستگی
golden handshake U دستخوش بازنشستگی
superannuation U کهولت بازنشستگی
retired U مربوط به بازنشستگی
pensions U مستمری بازنشستگی
old age pension U حقوق بازنشستگی
golden handshakes U دستخوش بازنشستگی
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
prestation U خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
pensionable U وقت بازنشستگی رسیده
pensions U حقوق بازنشستگی یا تقاعد
pension U حقوق بازنشستگی پانسیون
pension U حقوق بازنشستگی یا تقاعد
pensions U حقوق بازنشستگی پانسیون
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
to discharge someone without honor [from the army] U اخراج کردن کسی به علت عدم صلاحیت خدمتی
to save for retirement U برای بازنشستگی پس انداز کردن
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
eye service U خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
transience or cy U کوتاهی
default U کوتاهی
defaulting U کوتاهی
delinquency U کوتاهی
concise ness U کوتاهی
succinctness U کوتاهی
abridgement U کوتاهی
defaults U کوتاهی
brevity U کوتاهی
non feasnce U کوتاهی
lowness U کوتاهی
shortness U کوتاهی
brachylogy U کوتاهی
dwarfishness U کوتاهی
transience U کوتاهی
defaulted U کوتاهی
golden handshake U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshakes U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
Any reform of the pension law must be left to the future. U هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
compend U کوتاهی اختصار
defaulter U کوتاهی کننده
he did his level best U کوتاهی نکرد
non feasor U کوتاهی کننده
defaulters U کوتاهی کننده
failure U کوتاهی قصور
failing U درصورت کوتاهی از
failings U درصورت کوتاهی از
shorrcomer U کوتاهی کننده
failures U کوتاهی قصور
negligence U قصور کوتاهی
in a short time U در یک مدت کوتاهی
compendium U مختصر کوتاهی
defult U کوتاهی ورزیدن
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
accrued benefit U پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
skateboards U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
curtness U کوتاهی وتندی سخن
for a short time U بری مدت کوتاهی
skateboard U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
hard hack U بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
impulses U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to be in d. U کوتاهی درانجام وفیفه کردن
to go for a spin U با خودرو گردش کوتاهی کردن
trunk hose U شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
to step out U برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
initialing U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
i will do my possible U هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
I have a short trip ahead. U قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
initials U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialling U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialed U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
trundle bed U تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
army classification battery test U ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
transient U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
transients U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
those U انها
they U انها
yond U انها
cards U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
the most that i can do U بیشتر انها
one of them U یکی از انها
most of them U بیشتر انها
many of them U بسیاری از انها
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
neither of them know U هیچکدام از انها نمیدانند
he rolled them by U سواره از پهلوی انها رد شد
to pass muster U در بازدیدارتش و مانند انها
many of them U عده زیادی از انها
i saw none of them U هیچکدام از انها را ندیدم
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
logroll U غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
brass band U ادوات انها از برنج باشد
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
pepo U کدو و خیار ومانند انها
i alone bear the brunt of it U خدمت انها بر من واجب می اید
they came to a rupture U میانه انها بهم خورد
they are cured by nature U طبیعت انها را درمان میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com