English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impulse U بر انگیزش
impulse U انگیزه ناگهانی تکان دادن
impulse U بر انگیختن
impulse U انگیزه دادن به
impulse U ضربه
impulse U تکانه
impulse U انگیزش
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
make impulse U ضربه وصل
nerve impulse U تکانه عصبی
spacing impulse U نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
impulse sprinkler U آبپاشضربهای
sensory impulse U ضربهحسی
impulse buy U خریدنچیزیبدونبرنامهقبلی
impulse turbine U توربین ضربهای
impulse discharge U تخلیه ضربهای
impulse buying U خرید بی مقدمه
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
impulse charge U خرج محرکه
impulse buying U خرید بدون برنامه ریزی
impulse buying U خریدناگهانی
cardiac impulse U تکانه قلبی
impulse starter coupling U جفتگری ضربه ساز
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
axial flow impulse turbine U فشارمستقیم
axial flow impulse turbine U توربین محوری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com