English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lagomorphic U وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphous U وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lagomorph U پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorpha U پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
hamatum U استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
odontoid U وابسته به زائده دندانی
Jaldar U [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
gnawer U جونده
rodential U جونده
gnawing U جونده
masticator U جونده
rodent U جانور جونده
rodents U جانور جونده
terraced houses U خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
odontic U دندانی
dental age U سن دندانی
dents U دندانی
denting U دندانی
dent U دندانی
dented U دندانی
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
interdental U بین دندانی
dentilingual U دندانی وزبانی
dentiform U دندانی شکل
odontoblast U سلول دندانی
alveolus U حفرهء دندانی
labiodental U لبی- دندانی
sigmatismus adentalis U تلفظ روی دندانی حرف " س "
sigmatismus interdentalis U تلفظ میان دندانی حرف " س "
row marker U دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
mammifera U پستانداران
mammals U پستانداران
mammalia U پستانداران
palms U کف پای پستانداران
mammary U مربوط به پستانداران
monotremata U پستانداران تخم کن
therology U گفتار در پستانداران
implacentalia U پستانداران بی جفت
palm U کف پای پستانداران
periodontal U واقع دراطراف دندان یا دندانها ضریع دندانی
mammaliferous U دارای اثار پستانداران
cubs U بچه پستانداران گوشتخوار
cub U بچه پستانداران گوشتخوار
insectivora U پستانداران حشره خوار
the peculiarities of mammals U نشانهای اختصاصی پستانداران
primate U راسته پستانداران نخستین پایه
wolverine U انواع پستانداران گوشتخوار دله
proboscidean U راسته پستانداران خرطوم دار
proboscidian U راسته پستانداران خرطوم دار
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
presternum U قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
eutherian U مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
toxoplasmosis U عفونت انگلی پستانداران وپرندگان وانسان
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
mammalogy U یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
gopher U لاک پشت نقب زن نوعی جونده نقب زن امریکایی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
run U ردیف
tier U ردیف
ranks U ردیف
ranked U ردیف صف
cues U ردیف
rows U ردیف
tiers U ردیف
runs U ردیف
rank U ردیف صف
sequence U ردیف
sequences U ردیف
cue U ردیف
rowed U ردیف
deque U ردیف
ranked U ردیف
rank U ردیف
row U ردیف
column U ردیف
range U ردیف
lines U ردیف
rack U ردیف
wracks U ردیف
class U ردیف
ranged U ردیف
wracked U ردیف
racks U ردیف
ranges U ردیف
racked U ردیف
line U ردیف
ranks U ردیف صف
classes U ردیف
octachord U ردیف
classing U ردیف
columns U ردیف
classed U ردیف
colonnades U ردیف ستون
seriated U ردیف شده
row U ردیف کردن
tier U ردیف افقی
tiers U ردیف کردن
row U ردیف سطر
shaw U ردیف درختان
spooler U برنامه ردیف گر
tiers U ردیف شدن
file number U شماره ردیف
file U ردیف صف به صف کردن
range U سلسله ردیف
tiers U ردیف افقی
seriation U ردیف کردن
in a row U ردیف شده
colonnade U ردیف ستون
single file U یک ردیف ستون
tiers U ردیف صندلی
item number U شماره ردیف
lance corporal U هم ردیف سرجوخه
filed U ردیف صف به صف کردن
tier U ردیف صندلی
clavier U ردیف جا انگشتی
clavier U ردیف مضراب
tierced U ردیف شده
aligned U ردیف کردن
tierced U ردیف دار
realigned U ردیف کردن
align U ردیف کردن
succession U ردیف جانشینی
realigning U ردیف کردن
aline U ردیف شدن
ranges U سلسله ردیف
ranged U سلسله ردیف
string U ردیف سلسله
aligns U ردیف کردن
series U سلسله ردیف
successions U ردیف جانشینی
realigns U ردیف کردن
realign U ردیف کردن
rows U ردیف کردن
tier U ردیف شدن
rowed U ردیف مین
rowed U ردیف کردن
pattern U ردیف بندی
patterns U ردیف بندی
rowed U ردیف سطر
single line U ردیف مجزا
serially U بطور ردیف
single line U ردیف تکی
hedgerow U ردیف خاربن
row U ردیف مین
aligning U ردیف کردن
hedgerows U ردیف خاربن
tier U ردیف کردن
rows U ردیف مین
rows U ردیف سطر
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
line up U ردیف ایستادن تیم
line-up U ردیف ایستادن تیم
line-ups U ردیف ایستادن تیم
hedgerows U ردیف بوتههای پرچین
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
hedgerow U ردیف بوتههای پرچین
rows U ردیف چند خانه
row U ردیف چند خانه
monopteral U دارای یک ردیف ستون
second defendant U متهم ردیف دوم
tertial U سومین ردیف شاهپر
eleven punch U سوراخ ردیف یازدهم
dress circle U صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
rowed U ردیف چند خانه
aligns U دریک ردیف قرار گرفتن
colonnades U ردیف ستون ایوان ستوندار
bat around U توپ زدن به نوبت در یک ردیف
rivet gage U فاصله بین دو ردیف پرچ
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
key-couse U [بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
onside U در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
corvette U رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
aligning U دریک ردیف قرار گرفتن
align U دریک ردیف قرار گرفتن
colonnade U ستون بندی ردیف درخت
unclassified U در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com