Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
physio chemical
U
وابسته به شیمی فیزیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
Other Matches
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
organic
U
وابسته به شیمی الی
biochemists
U
متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemist
U
متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemical
U
مربوط به شیمی حیاتی یازیست شیمی
biochemistry
U
شیمی حیات
[زیست شیمی]
geochemistry
U
شیمی خاک زمین شیمی
biological chemistry
U
شیمی حیات
[زیست شیمی]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
physical
U
فیزیکی
psychopaysical
U
روانی- فیزیکی
physical record
U
رکورد فیزیکی
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
physical design
U
طرح فیزیکی
physical constant
U
ثابتهای فیزیکی
biophysical
U
زیستی- فیزیکی
physical analysis
U
تجزیه فیزیکی
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
physical change
U
تغییرات فیزیکی
physical constraints
U
محدودیتهای فیزیکی
physical security
U
امنیت فیزیکی
physical state
U
حالت فیزیکی
physical unit
U
واحد فیزیکی
physiotherapy
U
درمان فیزیکی
physicalism
U
فیزیکی نگری
hardware
U
واحدهای فیزیکی
physico mathematical
U
فیزیکی و ریاضی
physical format
U
قالب بندی فیزیکی
environment
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
lay (light) into
<idiom>
U
حمله فیزیکی کردن
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
physical drive
U
دیسک گردان فیزیکی
physical
U
فیزیکی مربوط به تاسیسات
environments
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical constant
U
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
environmental security
U
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
line
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
sizes
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
deformation
U
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
gather writer
U
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
built into
U
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
chemistry
U
شیمی
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication
U
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
pedestal
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
zoochemistry
U
شیمی حیوانی
concentration
U
غلظت
[شیمی]
electrochemistry
U
برق شیمی
chemical engineering
U
مهندسی شیمی
astrochemistry
U
اختر شیمی
chemotherapy
U
شیمی درمانی
industrial chemistry
U
شیمی صنعتی
inorganic chemistry
U
شیمی الی
organic chemistry
U
شیمی الی
applied chemistry
U
شیمی کاربردی
coordination chemistry
U
شیمی کوئوردیناسیون
curdling chemistry
U
شیمی لخته
chemist
U
شیمی دان
chemists
U
شیمی دان
pure chemistry
U
شیمی محض
food chemistry
U
شیمی غذا
polymer chemistry
U
شیمی بسپار
geochemistry
U
زمین شیمی
geometrical isomer
U
همپار شیمی
agrochemistry
U
شیمی زراعی
component
U
جزء در شیمی
iatrochemistry
U
شیمی پزشکی
analytical chemistry
U
شیمی تجزیه
components
U
جزء در شیمی
physical chemistry
U
شیمی فیزیک
thermochemistry
U
گرما شیمی
biochemistry
U
زیست شیمی
theoretical chemistry
U
شیمی نظری
thermochemistry
U
شیمی گرمایی
biological chemistry
U
زیست شیمی
petrochemical
U
شیمی نفت
neurochemistry
U
شیمی اعصاب
nuclear chemistry
U
شیمی هستهای
biochemistry
U
زیست- شیمی
chemistry
U
علم شیمی
chemical abstracts
U
چکیدههای شیمی
photographic chemistry
U
شیمی عکاسی
petrochemistry
U
شیمی نفت
phamaceutical chemistry
U
شیمی دارویی
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networking
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
network
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
end
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media
U
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
stereo chemistry
U
مبحث شیمی فضایی
macromolecular chemistry
U
شیمی درشت مولکول
host guest chemistry
U
شیمی میزبان- میهمان
histochemistry
U
شیمی بافتی وسلولی
biological chemistry
U
بیوشیمی
[زیست شیمی]
biochemistry
U
بیوشیمی
[زیست شیمی]
hood
U
کلاهک دودکش
[شیمی]
dome
U
کلاهک دودکش
[شیمی]
biogeochemistry
U
زمین شیمی زیستی
acetify
U
اسیدی شدن
[شیمی]
bioinorganic chemistry
U
شیمی معدنی زیستی
hood
U
گنبد دودکش
[شیمی]
elemental analysis
U
آنالیز عنصری
[شیمی]
elemental analysis
U
فراکافت عنصری
[شیمی]
amylum
U
نشاسته
[زیست شیمی]
dome
U
گنبد دودکش
[شیمی]
channelled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
channeled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
sonde
U
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
to acidify something
U
چیزی را اسیددار کردن
[شیمی]
to acidify something
U
چیزی را اسیدی کردن
[شیمی]
parts per million
[ppm]
U
بخش در میلیون
[فیزیک]
[شیمی]
quantum state
U
حالت کوانتومی
[فیزیک]
[شیمی]
landline
U
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
transmission
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmissions
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
zymurgy
U
مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
to remain suspended
U
معلق ماندن
[در محیطی]
[فیزیک]
[شیمی]
to stay floating
U
معلق ماندن
[در محیطی]
[فیزیک]
[شیمی]
starch
[Amylum]
U
نشاسته
[زیست شیمی]
[غذا و آشپزخانه]
charge carrier
U
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
leachate
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
leach
[liquid formed by leaching]
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
dimensionless quantity
U
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
franklin
[Fr]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
to suspend
U
معلق نگه داشتن
[در محیطی]
[فیزیک]
[شیمی]
coulomb
[C]
U
کولن
[یکای بار الکتریکی در اس آی]
[فیزیک]
[شیمی]
statcoulomb
[statC]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
electrostatic unit of charge
[esu]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
austempering
U
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
radiochemistry
U
یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
virtual
U
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
sensor
U
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
photochemistry
U
رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
gestalt
U
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
highways
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
bussing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
addresses
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
bussed
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
port
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
highway
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com