Perdic | hardware | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 25 (7279 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	hardware U	سخت افزار
	hardware U	سخت ابزار
	hardware U	دستگاههای اصلی
	hardware U	اهن الات ابزارالات
	hardware U	اهن الات
	hardware U	ابزار
	hardware U	واحدهای فیزیکی
	hardware U	قط عات
	hardware U	مدارهای مجتمع
	hardware U	دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	hardware monitor U	مبصر سخت افزاری
	hardware platform U	پایگاه سخت افزار
	hardware reset U	باز راه اندازی سخت افزاری
	hardware resources U	منابع سخت افزاری
	hardware specialist U	متخصص سخت افزار
	joiner's hardware U	ابزار نجاری
	hardware key U	کلید سخت افزاری
	hardware dependent U	وابستگی سخت افزاری
	hardware configuration U	پیکربندی سخت افزار
	hardware check U	مقابله سخت افزاری
	common hardware U	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
	common hardware U	قطعات عمومی
	pseudo hardware U	شبه سخت افزار
	hardware description language U	زبان تشریع سخت افزاری
	graphics input hardware U	سخت افزار ورودی گرافیکی

Recent search history

Forum search

2	یراق آلات به انگلیسی چی میشه؟
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)