English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mummer U هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pantomimist U بازیگر نمایش صامت
Christmas U عید نوئل
Noel U عید نوئل
Christmases U عید نوئل
send in U وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed U بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
speechless U صامت
silent U صامت
consonantal U صامت
consonants U صامت
consonant U صامت
mutes U بی زبان صامت
devocalize U صامت کردن
surd U صامت رادیکال
consonants U حرف صامت
consonant U حرف صامت
mute U بی زبان صامت
devoice U صامت کردن
pantomime U نمایش صامت مخصوصا باماسک
dumb show U نمایش صامت وبدون حرف
pantomimes U نمایش صامت مخصوصا باماسک
time U ایام
times U ایام
timed U ایام
dumb terminal U پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
ball U ایام خوش
christmastide U ایام کریسمس
holy day U ایام متبرکه
running days U ایام هفته
days of grace U ایام مهلت
f. times U ایام قدیم
workweek U ایام کار درهفته
dole U حق بیمه ایام بیکاری
workmen's compensation insurance U بیمهء ایام کار
leave of absence U ایام ترک خدمت
vacationist U گشتگر ایام تعطیلات
feria U یکی از ایام هفته
vacationer U گشتگر ایام تعطیلات
leaves of absence U ایام ترک خدمت
triduum U سه روز ایام ثلاثه
lay day U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
laydays U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
salad days U ایام جوانی وبی تجربگی
Yuletide U ایام عید تولد عیسی
ash wednesday U اولین روز ایام روزهء مسیحیان
whitsuntide U سه روز اول ایام عید گلریزان
halcyon U ایام خوب گذشته روز ارام
thespian U هنرپیشه
thespians U هنرپیشه
actor U هنرپیشه
actors U هنرپیشه
premiers U هنرپیشه برجسته
playact U هنرپیشه شدن
an aspiring actress U هنرپیشه ای [زن] نامجو
premiere U هنرپیشه برجسته
craftsmen U هنرپیشه صنعت گر
artist U هنرپیشه صنعتگر
premier U هنرپیشه برجسته
premiering U هنرپیشه برجسته
craftsman U هنرپیشه صنعت گر
artists U هنرپیشه صنعتگر
premiered U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
scene stealer U هنرپیشه خودنما
stand in U جانشین هنرپیشه شدن
stand-in U جانشین هنرپیشه شدن
stand-ins U جانشین هنرپیشه شدن
player U هنرپیشه بازیکن ورزشی
prima ballerinas U هنرپیشه اول بالت
prima ballerina U هنرپیشه اول بالت
mimer U هنرپیشه مقلد وکمیک
auditions U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioning U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioned U ازمایش هنرپیشه سامعه
audition U ازمایش هنرپیشه سامعه
leave year U سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
comedians U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
tiring house U محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room U محل تعویض لباس هنرپیشه
comedian U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
red letter U مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
leading man U هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
dog days U ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیار گرم است
strike pay U حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
pierrot U دلقک صامت ایتالیایی دلقک
pierrots U دلقک صامت ایتالیایی دلقک
player U بازیگر
fielder U بازیگر
mummer U بازیگر
stager U بازیگر
performing U بازیگر
booter U بازیگر
puppeteers U بازیگر
puppeteer U بازیگر
actor U بازیگر
actors U بازیگر
hattrick U بازیگر سه گله
leading lady or man U بازیگر عمده
veterans U بازیگر با تجربه
veteran U بازیگر با تجربه
laxman U بازیگر لاکراس
homeling U بازیگر خودی
oddsmaker U بازیگر شاخص
out- U اخراج بازیگر
out U اخراج بازیگر
sand bagger U بازیگر گول زن
mans U بازیگر تیم
cricketer U بازیگر کریکت
second string U بازیگر ذخیره
ride the bench U بازیگر ذخیره
cricketers U بازیگر کریکت
poloist U بازیگر واترپولو
player's number U شماره بازیگر
homebrew U بازیگر محلی
wingers U بازیگر گوش
protagonists U بازیگر عمده
substituting U بازیگر ذخیره
substituting U تعویض بازیگر
come back U بازگشت بازیگر
club player U بازیگر باشگاهی
backman U بازیگر مدافع
backup U جانشین بازیگر
ball player U بازیگر با توپ
substitute U بازیگر ذخیره
protagonist U بازیگر عمده
substituted U تعویض بازیگر
winger U بازیگر گوش
outside forward U بازیگر گوش
homebred U بازیگر محلی
headhunter U بازیگر خشن
hatchetman U بازیگر خشن
halfback U بازیگر میانی
extra cover U بازیگر بل گیر
substitute U تعویض بازیگر
substituted U بازیگر ذخیره
body checker U بازیگر تنه زن
number U شماره بازیگر
uncovered U بازیگر مهانشده
duffers U بازیگر متوسط
duffer U بازیگر متوسط
skull U ضربه به سر بازیگر
walk-on U بازیگر فرعی
skulls U ضربه به سر بازیگر
sub U بازیگر ذخیره
sub U تعویض بازیگر
send-offs U اخراج بازیگر
subs U بازیگر ذخیره
subs U تعویض بازیگر
frees U بازیگر ازاد
freeing U بازیگر ازاد
freed U بازیگر ازاد
free U بازیگر ازاد
numbers U شماره بازیگر
wingman U بازیگر گوش
tragedienne U بازیگر تراژدی
send off U اخراج بازیگر
send-off U اخراج بازیگر
dubs U بازیگر ضعیف
dubbed U بازیگر ضعیف
tennist U بازیگر تنیس
dub U بازیگر ضعیف
man U بازیگر تیم
third home U بازیگر مهاجم
outed U اخراج بازیگر
cut U حذف بازیگر پس ازازمایش
white U بازیگر نخست شطرنج
center forward U بازیگر نوک حمله
activated U بازگشت بازیگر به زمین
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
bowling bag U ساک بازیگر بولینگ
caddy U حامل وسایل بازیگر
center back U بازیگر میانی خط عقب
activates U بازگشت بازیگر به زمین
flankerback U بازیگر میانی جناح
activating U بازگشت بازیگر به زمین
double foul U خطای هم زمان دو بازیگر
drafts U بازیگر جدید تیم
specialty teamer U بازیگر تیم ذخیره
pulls U بیرون کشیدن بازیگر
whiter U بازیگر نخست شطرنج
pull U بیرون کشیدن بازیگر
shamateurism U استفاده از بازیگر اماتورقلابی
theater U تماشاخانه بازیگر خانه
cuts U حذف بازیگر پس ازازمایش
wood pusher U بازیگر بسیارضعیف شطرنج
off wing U محل بازیگر گوش
sit out U خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
drafted U بازیگر جدید تیم
dutchman U بازیگر بولینگ هلندی
enforcer U بازیگر انتقامجوی خشن
equipment bag U ساک دستی بازیگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com