Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magnetizing force
U
نیروی مغناطیسی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
magnetic force
U
نیروی مغناطیسی
magnetic lines of force
U
خطوط نیروی مغناطیسی
field of force
U
میدان نیروی مغناطیسی
magnetomotive force
U
نیروی محرکه مغناطیسی
magnetic
U
دارای نیروی مغناطیسی
magneto e.m.f.
U
نیروی محرکه مغناطیسی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
electromagnetic
U
وابسته به نیروی مغناطیسی برق
isomagnetic
U
دارای نیروی مغناطیسی متساوی
isodynamic
U
دارای نیروی مغناطیسی مساوی
electromagnetic
U
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
compass compensation
U
تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
blocking force
U
نیروی سد کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
lightning protection
U
با خاموش کننده مغناطیسی
magnetic blow out
U
خاموش کننده مغناطیسی
magnetoresistive amplifier
U
تقویت کننده مغناطیسی
magnetic amplifier
U
تقویت کننده مغناطیسی
magnetic blow out with
U
با خاموش کننده مغناطیسی
coulomb's law
U
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
moving power
U
نیروی جابجا کننده
army of occupation
U
نیروی اشغال کننده
holding force
U
نیروی تثبیت کننده
threat force
U
نیروی تهدید کننده
equalizing force
U
نیروی برابر کننده
counterpoise
U
نیروی متعادل کننده
magnetic blow out arrester
U
برقگیر با خاموش کننده مغناطیسی
magnetic amplifier
U
تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
magnetic deflection field
U
میدان منحرف کننده مغناطیسی
magnetic contactor
U
قطع کننده مغناطیسی کنتاکتور
reinforcing
U
نیروی تقویتی تقویت کننده
p force
U
نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
righting moment
U
نیروی راست کننده ناو
magnetic blow out circuit breaker
U
کلید قدرت با خاموش کننده مغناطیسی
service component
U
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
component change order
U
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
audio
U
ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
navy component
U
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
magnetic flux
U
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
eagle flight
U
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
magnetic tape recording
U
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
attached strength
U
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
magnetic head
U
هد مغناطیسی
antimagnetic
U
ضد مغناطیسی
magnetized
U
مغناطیسی
magnetic
U
مغناطیسی
magnetic bridge
U
پل مغناطیسی
magnetic tick
U
تق مغناطیسی
magnetical
U
مغناطیسی
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
jets
U
نیروی جت
jet propulsion
U
نیروی جت
jetted
U
نیروی جت
total force
U
نیروی کل
jetting
U
نیروی جت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com