Total search result: 296 (8 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
raster display U |
نمایش محل تصویر |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
|
field U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
|
|
fielded U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
|
|
fields U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
|
|
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
|
|
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
|
|
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
|
|
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
|
|
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
|
|
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
|
|
lag U |
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT |
|
|
lagged U |
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT |
|
|
lags U |
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT |
|
|
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
monitor U |
صفحه نمایش تصویر |
|
|
monitored U |
صفحه نمایش تصویر |
|
|
monitors U |
صفحه نمایش تصویر |
|
|
palette U |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
|
|
palettes U |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
|
|
scanner U |
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست |
|
|
scanners U |
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست |
|
|
background U |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
|
|
backgrounds U |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
|
|
image U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
|
|
image |
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.] |
|
|
images U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
|
|
images U |
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود |
|
|
horizontal U |
مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل |
|
|
regenerate U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
|
|
regenerated U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
|
|
regenerates U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
|
|
regenerating U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
|
|
banner U |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
|
|
banners U |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
|
|
optical U |
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند |
|
|
acrobat U |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
|
|
acrobats U |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
|
|
focusing U |
واضح کردن تصویر تار شده روی صفحه نمایش |
|
|
video U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
|
|
videoed U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
|
|
videoing U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
|
|
videos U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
|
|
back U |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
|
|
backs U |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
|
|
hash U |
پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش |
|
|
auto U |
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن |
|
|
autos U |
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن |
|
|
virtual U |
تصویر کامل ذخیره شده در حافظه بجای اینکه بخشی از آن که نمایش داده شده است |
|
|
virtual U |
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد |
|
|
mat U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
|
|
mats U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
|
|
icon U |
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند |
|
|
icons U |
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند |
|
|
ikons U |
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند |
|
|
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
|
|
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
|
|
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
|
|
stability U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه |
|
|
real time U |
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |
|
|
projecting U |
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر |
|
|
persistence U |
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |
|
|
thumbnail U |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
|
|
thumbnails U |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
|
|
positive U |
تصویر صفحه نمایش با پشت زمینه سفید |
|
|
device U |
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد |
|
|
devices U |
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد |
|
|
antialiasing U |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
|
|
banding U |
روش مشخص کردن حدود یک تصویر روی صفحه نمایش کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن |
|
|
bounding box U |
مستط یلی که شکل و محل تصویر را در یک متن یا صفحه نمایش مشخص میکند |
|
|
burn in U |
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی |
|
|
display controlled U |
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود |
|
|
hi res graphics U |
graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود |
|
|
hotspot U |
فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند |
|
|
hypermedia U |
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد |
|
|
ideogram U |
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر |
|
|
imaging U |
روش ایجاد تصویر روی صفحه نمایش . |
|
|
keystone distortion U |
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند |
|
|
multimedia U |
پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد |
|
|
non interlaced U |
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد |
|
|
off screen buffer U |
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه |
|
|
pincushion distortion U |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
|
|
presentation software U |
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد |
|
|
quickdraw U |
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |
|
|
raster U |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
|
|
raster graphics U |
روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر |
|
|
realizing the palette U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
refresh buffer U |
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند |
|
|
RGB display U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
|
|
tracking symbol U |
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد |
|
|
trapezoidal distortion U |
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند |
|
Other Matches |
|
|
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
text U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
|
|
texts U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
|
|
image |
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر] |
|
|
tweening U |
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد |
|
|
crop U |
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر |
|
|
cropped U |
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر |
|
|
crops U |
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر |
|
|
images U |
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر |
|
|
picturing U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
|
|
pictured U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
|
|
pictures U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
|
|
picture U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
|
|
colours U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
|
|
colour U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
|
|
images U |
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود |
|
|
image |
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.] |
|
|
flicker U |
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند |
|
|
flickered U |
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند |
|
|
flickers U |
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند |
|
|
spherization U |
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند |
|
|
lossless compression U |
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت |
|
|
NDR U |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
|
|
refreshes U |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
|
|
refreshed U |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
|
|
refresh U |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
|
|
auto U |
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد |
|
|
autos U |
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد |
|
|
hypertext U |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
|
|
pen drawing U |
تصویر خطی تصویر مدادی |
|
|
tracings U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
|
|
tracing U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
|
|
orthographic U |
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست |
|
|
monitored U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
|
|
monitor U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
|
|
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
|
|
screenful U |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
|
|
images U |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
|
|
monitors U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
|
|
name part U |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
|
|
paged U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
|
|
menus U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
|
|
graphic U |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
|
|
page U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
|
|
pages U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
|
|
menu U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
|
|
intermezzo U |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
|
|
animations U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
|
|
window U |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
|
|
screens U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
|
|
edited U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
|
|
marching display U |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
|
|
text U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
|
|
preview U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
|
|
animation U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
|
|
roll scroll U |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
|
|
pop down menu U |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
|
|
edit U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
|
|
screening, screenings U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
|
|
dress rehearsal U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
|
|
previews U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
|
|
texts U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
|
|
dress rehearsals U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
|
|
screen U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
|
|
screened U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
|
|
animation U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
|
|
dotting U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
|
|
non destructive cursor U |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
|
|
format U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
|
|
resolution U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
|
|
dot U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
|
|
formats U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
|
|
resolutions U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
|
|
ansi U |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
|
|
wetzel U |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
|
|
animations U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
|
|
area U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
|
|
areas U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
|
|
images U |
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر |
|
|
image dissector tube U |
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر |
|
|
raster scan U |
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر |
|
|
high resolution bit mapped display U |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
|
|
composition and make up terminal U |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
|
|
enhanced U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
enhancing U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
graphics U |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
|
|
splash screen U |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
|
|
enhance U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
enhances U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
snowing U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
|
|
snows U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
|
|
screen U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
|
|
snow U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
|
|
screened U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
|
|
screening, screenings U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
|
|
screens U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
|
|
snowed U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
|
|
alphanumeric U |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
|
|
resolution U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
|
|
resolutions U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
|
|
scroll U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
|
|
data scope U |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
|
|
scrolls U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
|
|
image formation U |
تولید تصویر تصویر |
|
|
enhanced U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
enhance U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
enhancing U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
enhances U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
|
|
to put on the stage U |
بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |
|
|
divertissement U |
بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |
|
|
format U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
|
|
formats U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
|
|
menus U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
|
|
graphics U |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
|
|
menu U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
|
|
graphics U |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
|
|
blacker U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
|
|
sizes U |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
|
|
size U |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
|
|
black U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
|
|
phosphor U |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
|
|
blacked U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
|
|
blackest U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
|
|
blacks U |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
|
|
rulers U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
|
|
ruler U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
|
|
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
fullest U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
|
|
non destructive cursor U |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
|
|
full U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
|
|
terminal U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
|
|
terminals U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
|
|
page U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
|
|
pages U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
|
|
paged U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
|
|
ansi U |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
|
|
visual display terminal U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
|
|
off screen image U |
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود |
|
|
visual display unit U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
|
|
cascading windows U |
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود |
|
|
windowing U |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
|
|
rowed U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
|
|
rows U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
|
|
row U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
|
|
bipolar U |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
|
|
window U |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
|
|
solids U |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
|
|
solid U |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
|
|
showboat U |
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق |
|
|
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
|
|
paper white monitor U |
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه |
|
|
icons U |
تصویر |
|
|
image U |
تصویر |
|
|
likeness U |
تصویر |
|
|
projections U |
تصویر |
|
|
shape U |
تصویر |
|
|
likenesses U |
تصویر |
|
|
pictured U |
تصویر |
|
|
scenography U |
تصویر |
|
|
picture U |
تصویر |
|
|
shapes U |
تصویر |
|
|
portrayal U |
تصویر |
|
|
portrayals U |
تصویر |
|
|
picturing U |
تصویر |
|
|
images U |
تصویر |
|
|
pictures U |
تصویر |
|
|
ikons U |
تصویر |
|
|
projection U |
تصویر |
|
|
skews U |
تصویر کج |
|
|
skewing U |
تصویر کج |
|
|
skew U |
تصویر کج |
|
|
vignettes U |
تصویر |
|
|
vignette U |
تصویر |
|
|
illustration U |
تصویر |
|
|
image line U |
خط تصویر |
|
|
imagery U |
تصویر |
|
|
afterimage U |
رد تصویر |
|
|
illustrations U |
تصویر |
|
|
delineation U |
تصویر |
|
|
portraits U |
تصویر |
|
|
gratings U |
در تصویر |
|
|
icon U |
تصویر |
|
|
grating U |
در تصویر |
|
|
portrait U |
تصویر |
|
|
macrograph U |
خط و تصویر درشت |
|
|
image reversal U |
نقض تصویر |
|
|
image response U |
پاسخ تصویر |
|
|
image resolution U |
تجزیه تصویر |
|
|
inverse video U |
تصویر وارون |
|
|
image deflection U |
انحراف تصویر |
|
|
image retention U |
ضبط تصویر |
|
|
image sharpness U |
ترام تصویر |
|
|
image shape U |
کادر تصویر |
|
|
image scale U |
مقیاس تصویر |
|
|
image reversal U |
برگشت تصویر |
|
|
image potential U |
پتانسیل تصویر |
|
|
image coordinates U |
مختصات تصویر |
|
|
image reversal U |
واژگونی تصویر |
|
|
intermediate image U |
تصویر میانی |
|