English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mathematical notation U نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pavement marking U نشانه گذاری راه
road marking U نشانه گذاری راه
traffic sign U تابلو نشانه گذاری
traffic sign U لوحه نشانه گذاری
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
mathematical logic U منطق ریاضی [ریاضی]
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
cues U نشانه
cue U نشانه
signaled U نشانه
emblematic U نشانه
sacraments U نشانه
portent U نشانه
portents U نشانه
reminiscences U نشانه
ikons U نشانه
icons U نشانه
traced U نشانه
icon U نشانه
sacrament U نشانه
token U نشانه
presaged U نشانه
presages U نشانه
signalled U نشانه
presaging U نشانه
omen U نشانه
omens U نشانه
trace U نشانه
presage U نشانه
symptomless U بی نشانه
tokens U نشانه
signal U نشانه
attributing U نشانه
attributes U نشانه
attribute U نشانه
reminiscence U نشانه
bench mark U نشانه
traces U نشانه
emblems U نشانه
markers U نشانه
indicative U نشانه
symptom U نشانه
indications U نشانه ها
symptoms U نشانه
cursors U نشانه گر
one address U با یک نشانه
cursor U نشانه گر
mark U نشانه
emblem U نشانه
marker U نشانه
symbol U نشانه
marks U نشانه
cairn U سنگ نشانه
train U نشانه رفتن
symptomatology U نشانه شناسی
trained U نشانه رفتن
marksman U نشانه گیر
merit badge U نشانه هنر
cue learning U نشانه اموزی
allegory U نشانه علامت
aimed U نشانه گرفتن .
minimal cue U نشانه کمینه
aims U نشانه گرفتن .
targeting U تیر نشانه
indicium U نشانه ویژه
sem U نشانه شناسی
dan buoy U بویه نشانه
aim U نشانه گرفتن .
allegories U نشانه علامت
trains U نشانه رفتن
frequency mark U نشانه فرکانس
targets U تیر نشانه
targeted U تیر نشانه
indicator U علامت خط نشانه
targetted U تیر نشانه
veto U نشانه مخالفت
targetting U تیر نشانه
aiming U نشانه روی
vetoing U نشانه مخالفت
go ahead U نشانه ترقی
vetoes U نشانه مخالفت
indication U اشعار نشانه
target U تیر نشانه
line of sight U خط نشانه روی
cairns U سنگ نشانه
direction peg U میخ نشانه
pivot point U نقطه نشانه
discriminandum U نشانه افتراق
signal U علامت نشانه
signaled U علامت نشانه
signalled U علامت نشانه
proof of laziness U نشانه تنبلی
prodrome U پیش نشانه
code U نشانه قراردادی
bode U نشانه بودن
emblematical U حاوی نشانه
vetoed U نشانه مخالفت
symptomatic U نشانه بیماری
asterisk U 1-نشانه گرافیکی
token passing U گذراندن نشانه
markers U علامت نشانه
marker U علامت نشانه
cockshot U نشانه روی
traffic signal U نشانه روشن
typology U نشانه شناسی
badge reader U نشانه خوان
proof U نشانه مدرک
marksmen U نشانه گیر
level U نشانه گرفتن
leveled U نشانه گرفتن
levelled U نشانه گرفتن
levels U نشانه گرفتن
bench mark U نشانه مبنا
cockshy U نشانه روی
proofs U نشانه مدرک
sighting U نشانه رفتن
sightings U نشانه رفتن
asterisks U 1-نشانه گرافیکی
coding U کد گذاری
lineation U خط گذاری
indention U تو گذاری
mark U نشانه کردن حریف
sight U الت نشانه روی
aiming light U چراغ نشانه روی
sight U دوربین نشانه روی
aiming post U شاخصهای نشانه روی
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
fine sight U تنظیم خط نشانه دقیق
marks U علامت نشانه هدف
k U نشانه بیان یک هزار
sights U الت نشانه روی
sights U دوربین نشانه روی
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
peep sight U دریچه نشانه روی
impresa U نشانه جمله شعاری
marks U نشانه کردن حریف
mark U علامت نشانه هدف
homage U نشانه ی تکریم و وفاداری
hallmark U انگ نشانه عیار
hallmarks U انگ نشانه عیار
it bobes evil U نشانه بدی است
semicolon U نشانه چاپ شده
it is an indication of lazines U نشانه تنبلی است
gun sight U دستگاه نشانه روی
it is indicative of bad luck U نشانه بدبختی است
aiming stake U دستک نشانه روی
sight scale U مقیاس نشانه روی
crossbones U نشانه مرگ وخطر
plot U نشانه میان چهارراه
caduceus U نشانه علم پزشکی
sighting U نشانه روی کردن
plotted U نشانه میان چهارراه
toxic symptom U نشانه زهراگینی یامسمومیت
extends U گرافیک و نشانه ها است
extending U گرافیک و نشانه ها است
sight scale U طبله نشانه روی
sightings U نشانه روی کردن
to present arms U نشانه روی کردن
plots U نشانه میان چهارراه
sighting device U وسیله نشانه روی
extend U گرافیک و نشانه ها است
point U نشانه روی کردن
carries U نشانه وقوع وام
carry U نشانه وقوع وام
carried U نشانه وقوع وام
carrying U نشانه وقوع وام
directing point U نقطه نشانه روی
term symbol U نشانه جمله طیفی
leading point U نقطه نشانه روی
negative voice U منع نشانه مخالفت
gunners U نشانه رو توپ ساز
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
gunner U نشانه رو توپ ساز
reciprocal laying U نشانه روی متقابله
lodgement U ودیعه گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
imposition of hands U دست گذاری
lettering U حروف گذاری
numbering U شماره گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com