Perdic | نشانه شناسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sem U	نشانه شناسی
	symptomatology U	نشانه شناسی
	typology U	نشانه شناسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pointers U	نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
	pointer U	نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
	no drop image	[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
	ToolTips U	برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
	symbolic U	آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
	symbolically U	آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
	entomology U	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
	psychbiology U	علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
	peach design U	نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
	bionomics U	زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
	philological U	وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
	lateral meniscus U	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
	philology U	زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
	bacteriologic U	مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	karyology U	هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
	kinematics U	حرکت شناسی جنبش شناسی
	neurologic U	وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
	typology U	گونه شناسی نوع شناسی
	electro optics U	وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	ornithology U	پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	pathologically U	از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
	oenology U	می شناسی شراب شناسی
	psychologically U	از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	emblems U	نشانه
	symptoms U	نشانه
	symptomless U	بی نشانه
	attributing U	نشانه
	attributes U	نشانه
	attribute U	نشانه
	one address U	با یک نشانه
	indications U	نشانه ها
	sacrament U	نشانه
	emblem U	نشانه
	emblematic U	نشانه
	reminiscences U	نشانه
	reminiscence U	نشانه
	cursors U	نشانه گر
	sacraments U	نشانه
	symptom U	نشانه
	cursor U	نشانه گر
	indicative U	نشانه
	portents U	نشانه
	portent U	نشانه
	symbol U	نشانه
	signaled U	نشانه
	signalled U	نشانه
	cue U	نشانه
	cues U	نشانه
	tokens U	نشانه
	presage U	نشانه
	presaging U	نشانه
	omen U	نشانه
	ikons U	نشانه
	token U	نشانه
	icons U	نشانه
	trace U	نشانه
	mark U	نشانه
	icon U	نشانه
	omens U	نشانه
	traced U	نشانه
	traces U	نشانه
	marks U	نشانه
	markers U	نشانه
	presaged U	نشانه
	presages U	نشانه
	marker U	نشانه
	signal U	نشانه
	bench mark U	نشانه
	pivot point U	نقطه نشانه
	aiming U	نشانه روی
	vetoes U	نشانه مخالفت
	indication U	اشعار نشانه
	vetoing U	نشانه مخالفت
	indicator U	علامت خط نشانه
	proof U	نشانه مدرک
	markers U	علامت نشانه
	dan buoy U	بویه نشانه
	proofs U	نشانه مدرک
	frequency mark U	نشانه فرکانس
	signal U	علامت نشانه
	vetoed U	نشانه مخالفت
	go ahead U	نشانه ترقی
	emblematical U	حاوی نشانه
	discriminandum U	نشانه افتراق
	bode U	نشانه بودن
	cairn U	سنگ نشانه
	aimed U	نشانه گرفتن .
	cairns U	سنگ نشانه
	direction peg U	میخ نشانه
	aim U	نشانه گرفتن .
	line of sight U	خط نشانه روی
	indicium U	نشانه ویژه
	proof of laziness U	نشانه تنبلی
	prodrome U	پیش نشانه
	marksmen U	نشانه گیر
	marksman U	نشانه گیر
	aims U	نشانه گرفتن .
	trained U	نشانه رفتن
	targets U	تیر نشانه
	targetted U	تیر نشانه
	targetting U	تیر نشانه
	traffic signal U	نشانه روشن
	train U	نشانه رفتن
	target U	تیر نشانه
	token passing U	گذراندن نشانه
	levels U	نشانه گرفتن
	levelled U	نشانه گرفتن
	sighting U	نشانه رفتن
	badge reader U	نشانه خوان
	sightings U	نشانه رفتن
	marker U	علامت نشانه
	targeted U	تیر نشانه
	targeting U	تیر نشانه
	level U	نشانه گرفتن
	leveled U	نشانه گرفتن
	trains U	نشانه رفتن
	allegory U	نشانه علامت
	symptomatic U	نشانه بیماری
	asterisks U	1-نشانه گرافیکی
	bench mark U	نشانه مبنا
	cockshot U	نشانه روی
	signaled U	علامت نشانه
	cockshy U	نشانه روی
	signalled U	علامت نشانه
	asterisk U	1-نشانه گرافیکی
	code U	نشانه قراردادی
	cue learning U	نشانه اموزی
	merit badge U	نشانه هنر
	minimal cue U	نشانه کمینه
	allegories U	نشانه علامت
	veto U	نشانه مخالفت
	sight U	الت نشانه روی
	traffic sign U	تابلو نشانه گذاری
	mark U	علامت نشانه هدف
	sighting U	نشانه روی کردن
	toxic symptom U	نشانه زهراگینی یامسمومیت
	point U	نشانه روی کردن
	mark U	نشانه کردن حریف
	sightings U	نشانه روی کردن
	it is indicative of bad luck U	نشانه بدبختی است
	marks U	علامت نشانه هدف
	plot U	نشانه میان چهارراه
	traffic sign U	لوحه نشانه گذاری
	marks U	نشانه کردن حریف
	sight U	دوربین نشانه روی
	term symbol U	نشانه جمله طیفی
	token ring network U	شبکه نشانه حلقهای
	to present arms U	نشانه روی کردن
	gunner U	نشانه رو توپ ساز
	sights U	الت نشانه روی
	sights U	دوربین نشانه روی
	gunners U	نشانه رو توپ ساز
	plots U	نشانه میان چهارراه
	plotted U	نشانه میان چهارراه
	caduceus U	نشانه علم پزشکی
	it bobes evil U	نشانه بدی است
	pavement marking U	نشانه گذاری راه
	carried U	نشانه وقوع وام
	carries U	نشانه وقوع وام
	impresa U	نشانه جمله شعاری
	directing point U	نقطه نشانه روی
	carry U	نشانه وقوع وام
	carrying U	نشانه وقوع وام
	aiming post U	شاخصهای نشانه روی
	aiming light U	چراغ نشانه روی
	extends U	گرافیک و نشانه ها است
	extending U	گرافیک و نشانه ها است
	negative voice U	منع نشانه مخالفت
	leading point U	نقطه نشانه روی
	crossbones U	نشانه مرگ وخطر
	kentish fire U	که نشانه نفاق ..باشد
	k U	نشانه بیان یک هزار
	homage U	نشانه ی تکریم و وفاداری
	it is an indication of lazines U	نشانه تنبلی است
	extend U	گرافیک و نشانه ها است
	peep sight U	دریچه نشانه روی
	symptom substitution theory U	نظریه جانشینی نشانه ها
	semicolon U	نشانه چاپ شده
	hallmark U	انگ نشانه عیار
	fine sight U	تنظیم خط نشانه دقیق
	road marking U	نشانه گذاری راه
	gun sight U	دستگاه نشانه روی
	hallmarks U	انگ نشانه عیار
	reciprocal laying U	نشانه روی متقابله
	sight scale U	طبله نشانه روی
	sight scale U	مقیاس نشانه روی
	sighting device U	وسیله نشانه روی
	aiming stake U	دستک نشانه روی
	areodetic U	مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
	backspace U	حرکت نشانه گر یک واحد به چپ یا عقب
	refer U	نشانه روی به نقطه نشانی
	toho U	اعضای انگشتان نشانه و شست
	optical sight U	وسایل نشانه روی بصری
	point bland U	تیراندازی بدون نشانه روی
	caret U	نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل