English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
knell U ناقوس عزارا بصدا دراوردن صدای ضربه ناقوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chiming U صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chimed U صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chimes U صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chime U صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
bell-cage U [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
peal U صدای ناقوس غریدن
peals U صدای ناقوس غریدن
pealed U صدای ناقوس غریدن
pealing U صدای ناقوس غریدن
crack U را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
cracks U را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
bell U ناقوس
gongs U ناقوس
ring U ناقوس
gong U ناقوس
bells U ناقوس
belfry U برج ناقوس
peal U ناقوس یا زنگ
campanile U برج ناقوس
belfries U برج ناقوس
bell-gable U ناقوس خانه
pealed U ناقوس یا زنگ
bell-cote U ناقوس خانه
clocher U برج ناقوس
tintinnabulation U طنین ناقوس
peals U ناقوس یا زنگ
passing bell U ناقوس مرگ
bell tower U برج ناقوس
pealing U ناقوس یا زنگ
campanile U محل ناقوس کلیسا
belfry U برج ناقوس کلیسا
belfries U برج ناقوس کلیسا
bell-chamber U [اتاقی با یک یا چند ناقوس بزرگ در قاب]
tolls U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
plucking U بصدا دراوردن
plucks U بصدا دراوردن
plucked U بصدا دراوردن
pluck U بصدا دراوردن
clangour U جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
clangor U جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
creaking U صدای غوک دراوردن
squawk U صدای اردک دراوردن
squawked U صدای اردک دراوردن
squawks U صدای اردک دراوردن
keck U صدای قی کردن دراوردن
slurps U صدای مکیدن دراوردن
cuckoo U صدای فاخته دراوردن
creaks U صدای غوک دراوردن
slurp U صدای مکیدن دراوردن
slurping U صدای مکیدن دراوردن
slurped U صدای مکیدن دراوردن
creak U صدای غوک دراوردن
creaked U صدای غوک دراوردن
cuckoos U صدای فاخته دراوردن
gongs U صدای زنگ دراوردن
gong U صدای زنگ دراوردن
POWs U صدای ضربه
POW U صدای ضربه
rumbled U صدای ریز و سنگین دراوردن غریدن
rumbles U صدای ریز و سنگین دراوردن غریدن
rumble U صدای ریز و سنگین دراوردن غریدن
grate U صدای خشن دراوردن بزور ست اندن
grated U صدای خشن دراوردن بزور ست اندن
grates U صدای خشن دراوردن بزور ست اندن
panatrope U اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو
plunk U صدای تند وخشن دراوردن قار قار کردن
harp U بصدا در اوردن
soundable U بصدا در اوردنی
snip snap U صدای تیک تیک دراوردن صدای تیک تیک
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
doffing U دراوردن
doffs U دراوردن
doff U دراوردن
doffed U دراوردن
to work out U دراوردن
to take off U دراوردن
to take out U دراوردن
exsect U دراوردن
to tread out U دراوردن
renders U دراوردن
scauper U دراوردن
to fish out U دراوردن
to fish up U دراوردن
redact U دراوردن
gill U دراوردن
take out U دراوردن
to hew up U دراوردن
sickles U دراوردن
sickle U دراوردن
take off U دراوردن
intromit U دراوردن
to push out U دراوردن
render U دراوردن
wash out U از پا دراوردن
rendered U دراوردن
gouges U دراوردن
gouging U دراوردن
gouged U دراوردن
gouge U دراوردن
pug U از بیخ دراوردن
unravels U از گیر دراوردن
disjoint U از مفصل دراوردن
soberly U از مستی دراوردن
irradicate U از ریشه دراوردن
sober U از مستی دراوردن
pugs U از بیخ دراوردن
disprison U از زندان دراوردن
clearer U از گمرک دراوردن
disillusionize U ازشیفتگی دراوردن
disentomb U از خاک دراوردن
disentanglement U از اسارت دراوردن
aerated U هوا دراوردن
aerate U هوا دراوردن
disrobing U لباس دراوردن
disrobes U لباس دراوردن
disrobed U لباس دراوردن
disrobe U لباس دراوردن
thrill U بتپش دراوردن
mocked U تقلید دراوردن
mock U تقلید دراوردن
thrills U بتپش دراوردن
deblocking U از بلوک دراوردن
declipping U ازخشاب دراوردن
aerates U هوا دراوردن
extrude U ازقالب دراوردن
extruded U ازقالب دراوردن
enthraled U بغلامی دراوردن
draw in U در حلقه دراوردن
take out of pledge U از گرو دراوردن
branches U شاخه دراوردن
branch U شاخه دراوردن
enthral U بغلامی دراوردن
form U بشکل دراوردن
formed U بشکل دراوردن
forms U بشکل دراوردن
broach U نوشابه دراوردن
broached U نوشابه دراوردن
unravel U از گیر دراوردن
enthraling U بغلامی دراوردن
enthralled U بغلامی دراوردن
unravelling U از گیر دراوردن
unravelled U از گیر دراوردن
unraveling U از گیر دراوردن
unraveled U از گیر دراوردن
extrudes U ازقالب دراوردن
extruding U ازقالب دراوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com