English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
special weight race U مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
permutation table U جدول تعیین رمز
constructive trust U منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
difference chart U جدول تعیین بر دو سمت توپ
blind score U امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
difference chart U جدول تعیین سمت و برد نسبی
chart of attributes U جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
correlation U جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
weapon selector U مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
solar orientation U تعیین موقعیت نسبت به افتاب
hiking stick U دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
to orient compound U نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
blade tracking U مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
rise and fall U تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
localizer U انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
recursive equations U معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
inseparable cost U حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
HyperTerminal U برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
knot ratio U نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. U معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> U کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
competitive U مسابقهای
competitiveness U مسابقهای
competetive U مسابقهای
sensei U مبارزه مسابقهای
symbol table U جدول نمادها جدول نمادی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
he is second to none U دومی ندارد بالادست ندارد
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
dragons U قایق مسابقهای 3 نفره
pannier U سبد کبوترهای مسابقهای
dragon U قایق مسابقهای 3 نفره
drive U رانندگی ارابه مسابقهای
panniers U سبد کبوترهای مسابقهای
drives U رانندگی ارابه مسابقهای
to time a race U وقت مسابقهای را نگاه داشتن
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
handicap stake U مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
slugfest U مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
an out match U مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
spelling table U جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
overnight U مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
postal match U مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
walkover U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
walkovers U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
post race U مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
hot rod U اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
optional claiming race U مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
long distance line U خط ارتباطی
irrelation U بی ارتباطی
incorerence rency U بی ارتباطی
communication line U خط ارتباطی
disconnectedness U بی ارتباطی
tie line U خط ارتباطی
inconsequence U بی ارتباطی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
answer/originate U رسانه ارتباطی
relationship therapy U درمان ارتباطی
network U شبکه ارتباطی
routes of communication U مسیرهای ارتباطی
networks U شبکه ارتباطی
telecommunication cable U کابل ارتباطی
long distance cable U کابل ارتباطی
trunk cable U کابل ارتباطی
communication channel U مجرای ارتباطی
routes of communication U کانالهای ارتباطی
communication protocol U پروتکل ارتباطی
communication system U نظام ارتباطی
communication channel U کانل ارتباطی
communication channel U کانال ارتباطی
communication device U دستگاه ارتباطی
communication channels U وسایل ارتباطی
communication circuit U مدار ارتباطی
communication interface U میانجی ارتباطی
communication link U پیوند ارتباطی
communication link U اتثال ارتباطی
communications terminal U ترمینالهای ارتباطی
communication network U شبکه ارتباطی
communication cable U کابل ارتباطی
association neuron U نورون ارتباطی
association areas U مناطق ارتباطی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
association nuclei U هستههای ارتباطی
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
engineering circuit U کانال ارتباطی فنی
bands U مدار ارتباطی که سیگنال
band U مدار ارتباطی که سیگنال
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
communication U مراوده وسایل ارتباطی
communication control character U کاراکتر کنترل ارتباطی
receive U پذیرش داده از یک خط ارتباطی
frontal association area U منطقه ارتباطی پیشانی
disrelation U عدم ارتباط بی ارتباطی
receives U پذیرش داده از یک خط ارتباطی
air ground liaison code U کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
dedicated U خط ارتباطی برای کار خاص
narrow band ISDN U نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN
channels U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
connects U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
connect U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
path U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
channel U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeled U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
paths U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
channeling U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channelled U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
optical U سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
answered U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
telematics U واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
answers U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answering U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answer U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
crosstalk U واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
holdup U بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
channelled U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
analog U خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
channeling U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
readied U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
ready U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
channel U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
readying U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
channeled U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
readies U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
channels U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
outputs U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
positive U سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
kerbs U جدول
curbing U جدول
curbed U جدول
log U جدول
curb U جدول
chamfered kerb U جدول پخ
border stone U جدول
table U جدول
kerb U جدول
curbs U جدول
tabling U جدول
tables U جدول
tabled U جدول
schedules U جدول
kerb=curb U جدول
irrigation channel U جدول
scheduled U جدول
charts U جدول
charting U جدول
charted U جدول
chart U جدول
logs U جدول
tableaux U جدول
tableaus U جدول
tableau U جدول
schedule U جدول
scale U جدول
he is not of that stamp U را ندارد
there is no limit to it U حد ندارد
flicker free U ی ندارد
it does not weigh with me U ندارد
there is no style about her U ندارد
overflow U اضافی
overflowed U اضافی
overflows U اضافی
accessed U اضافی
accesses U اضافی
extensions U اضافی
accessing U اضافی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com