|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 14 (9306 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
overflowed U | سرریز | ||
overflowed U | سرشار شدن | ||
overflowed U | سرشارکردن | ||
overflowed U | لبریز شدن | ||
overflowed U | طغیان کردن | ||
overflowed U | طغیان | ||
overflowed U | سیل | ||
overflowed U | اضافی | ||
overflowed U | ابهای اضافی لبریزی | ||
overflowed U | ریزش | ||
overflowed U | بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز | ||
overflowed U | بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد | ||
overflowed U | وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند | ||
overflowed U | نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|