English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acinetic U مانع حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
trial U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
hobble U مانع حرکت شدن زنجیر
hobbled U مانع حرکت شدن زنجیر
hobbles U مانع حرکت شدن زنجیر
hobbling U مانع حرکت شدن زنجیر
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
Other Matches
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
dams U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dam U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
obstructor U وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
hedge U مانع
bars U مانع
stumbling block U مانع
stumbling blocks U مانع
hedges U مانع
barricaded U مانع
hedged U مانع
barricade U مانع
repellents U مانع
clogs U مانع
barricades U مانع
in the way U مانع
shackle U مانع
shackled U مانع
shackles U مانع
shackling U مانع
drawback U مانع
drawbacks U مانع
clogged U مانع
obstacle U مانع
clog U مانع
barricading U مانع
swimmingly U بی مانع
obstaele U مانع
encumbrance U مانع
encumbrances U مانع
interference U مانع
hurdles U دو با مانع
preventive U مانع
constraint U مانع
hurdles U مانع
hurdle U دو با مانع
hurdle U مانع
preventor U مانع
handicaps U مانع
impediment U مانع
set back U مانع
bar U مانع
shields U مانع
shield U مانع
repellent U مانع
baulks U مانع
baulking U مانع
baulked U مانع
balks U مانع
balking U مانع
balked U مانع
strait jackets U مانع
strait jacket U مانع
balk U مانع
impediments U مانع
handicap U مانع
restraint U مانع
block U مانع
impeditive U مانع
masking U مانع
hindrances U مانع
snags U مانع
snagging U مانع
snag U مانع
dike U مانع
hold back U مانع
flight U مانع
degage U بی مانع
dead lock U مانع
massif U مانع
impedimental U مانع
blocked U مانع
blocks U مانع
barriers U مانع
barrier U مانع
massifs U مانع
impedient U مانع
flight U مانع در دو
stopped U مانع
cresting U مانع
stopping U مانع
crest U مانع
pull-back U مانع
stops U مانع
hinder U مانع
hindering U مانع
pull back U مانع
hindered U مانع
pull-backs U مانع
curtains U مانع
crests U مانع
restraints U مانع
hinders U مانع
hindrance U مانع
stop U مانع
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
paratonic U مانع رشد
class barrier U مانع طبقهای
blocks U مانع شدن
bulletproof U ضد یا مانع گلوله
block U مانع شدن
beach obstacle U مانع ساحلی
stayed U مانع عصاء
obstruction U مانع عایق
stay U مانع عصاء
blocked U مانع شدن
hold-ups U مانع شدن
hold-up U مانع شدن
hold up U مانع شدن
estop U مانع شدن
stockade U ایجاد مانع
restrainer U مانع شونده
stockades U ایجاد مانع
defilade U حفاظ مانع
embargo U مانع محظور
embargoes U مانع محظور
bands U نوار مانع
antitank obstacle U مانع ضد تانک
covering barrier U مانع پوششی
covering barrier U مانع پوشاننده
dike U دیوار مانع
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
gelandesprung U پرش از مانع
preclusion U ایجاد مانع
band U نوار مانع
watertight U مانع دخول اب
inhibit U مانع شدن
inhibits U مانع شدن
estopel U مانع ادعا
protective barrier U مانع حمایتی
sound barrier U مانع صوتی
emcumber U مانع شدن
barbette U مانع برج
legal impediment U مانع قانونی
braking U عایق مانع
incumber U مانع شدن
in the road U مانع راه
bars U مانع نوشگاه
deterrents U مانع شونده
repressive U مانع شونده
bars U مانع شدن
bar U مانع نوشگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com