English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (26 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ablegate U مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
investiture of a robe U خلعت دادن
grid ticks U علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
flag U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
phew U برای نشان دادن بیزاری
phew U برای نشان دادن بی تابی
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
uberstreichen U لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
numeric U حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
hyphens U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
hyphen U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
clocks U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clock U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
accuracy U کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
stop U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
stopped U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
stopping U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stops U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
cartoon design U نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
forecaddie U باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
insertion point U نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
bubble help U خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
complementation U سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
foreignize U حالت بیگانه دادن یایافتن
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
kluge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
purple heart U نشان نظامی مخصوص مجروحین جنگ
purple hearts U نشان نظامی مخصوص مجروحین جنگ
guide bars U خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
grave clothes U خلعت
graveclothes U خلعت
united nations high commissioner U مامور عالی ملل متحد برای اوارگان
investiture of a robe U اعطای خلعت
foreignism U رسم بیگانه بیگانه پرستی
example is better than precept U نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
televising U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
rading party U قسمت مامور تک در عملیات کمین دسته مامور شبیخون
coacher U مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
texas U استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
inward looking development policies U درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
gauging rod U میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
greaten U درشت نشان دادن اهمیت دادن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
illustrating U شرح دادن نشان دادن
illustrates U شرح دادن نشان دادن
illustrate U شرح دادن نشان دادن
delegate U مامور فرستاده مامور کردن
delegated U مامور فرستاده مامور کردن
delegates U مامور فرستاده مامور کردن
delegating U مامور فرستاده مامور کردن
help U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
helped U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
verifier U وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
helps U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
gaiting strap U تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
mac U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
DSP U مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
packages U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
macs U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
package U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
server U کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
packaged U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
hunting horn U بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
vision U یا نشان دادن
indicated U نشان دادن
visions U یا نشان دادن
to show up U نشان دادن
indicate U نشان دادن
introducing U نشان دادن
introduced U نشان دادن
showŠetc U نشان دادن
register U نشان دادن
introduces U نشان دادن
registering U نشان دادن
show U نشان دادن
indicates U نشان دادن
evinced U نشان دادن
demonstrates U نشان دادن
demonstrating U نشان دادن
evince U نشان دادن
run U نشان دادن
registers U نشان دادن
imbody U نشان دادن
showed U نشان دادن
runs U نشان دادن
actuate U نشان دادن
shows U نشان دادن
evincing U نشان دادن
evinces U نشان دادن
adumbrate U نشان دادن
exerts U نشان دادن
demonstrated U نشان دادن
to put forth U نشان دادن
exert U نشان دادن
exerted U نشان دادن
point U نشان دادن
demonstrate U نشان دادن
introduce U نشان دادن
exerting U نشان دادن
ante U نشان دادن
labeling U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
envelope U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
envelopes U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
labelled U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
labels U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
label U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
playoffs U نشان دادن فیلم
televising U با تلویزیون نشان دادن
squirm U ناراحتی نشان دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com