English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mechanical time fuze U ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
proximity fuze U ماسوره خودکار ماسوره زمان متغیر
timed U ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times U ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
time U ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
fuze setting U بستن زمان به ماسوره تنظیم ماسوره
variable time U ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
mechanical time fuze U ماسوره زمانی
time fuse U ماسوره زمانی
variable time fuse U ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
fuze setting U زمان ماسوره
major cycle U کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
automatic timer U زمان سنج خودکار
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
time lags U زمان تلف شده سکته زمانی
time lag U زمان تلف شده سکته زمانی
fail-safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
hazards U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
holds U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
hold U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
real time U زمان عمل یا پردازش که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود.
sessions U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
session U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
interruptor U ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
antihandling fuze U ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به جابجا کردن و دستکاری
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
mechanize U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
mechanicalism U عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
antidisturbance fuze U ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به دستکاری
quick fuse U ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
lap turn U زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
time over target U زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
spool U ماسوره
cannula U ماسوره
reels U ماسوره
reel U ماسوره
reeling U ماسوره
reeled U ماسوره
fused U ماسوره
spools U ماسوره
firing device U ماسوره
base fuze U ماسوره ته
cop U ماسوره نخ
lunt U ماسوره
fuse U ماسوره
bobbins U ماسوره
fuze U ماسوره
bobbin U ماسوره
base fuze U ماسوره ته پران
firing device U ماسوره مین
base fuze U ماسوره ته گلوله
fuze delay U ماسوره تاخیری
proximity U ماسوره مجاورتی
defused U ماسوره کشیدن
delayed action U با ماسوره تاخیری
hasps U ماکو ماسوره
spooling U ماسوره کردن
defuses U ماسوره کشیدن
hasp U ماکو ماسوره
union U مهره ماسوره
unions U مهره ماسوره
defuse U ماسوره کشیدن
fuse key U کلید ماسوره
blasting fuze U ماسوره انفجاری
camouflet U حفره ماسوره
conduit coupling U مهره ماسوره
point detonating fuze U ماسوره انی
fuzing U بستن ماسوره
percussion fuze U ماسوره ضربتی
hank U ماسوره کلافه
non delay U ماسوره بی تاخیر
fuze range U بردمربوط به ماسوره
sleeves U مهره ماسوره
sleeve U مهره ماسوره
fuze action U عمل ماسوره
driving sleeve U مهره ماسوره
fuse setter U ماسوره بند
hanks U ماسوره کلافه
pressure device U ماسوره فشاری
proximity fuze U ماسوره مجاورتی
cavities U مقر ماسوره
nut and union U مهره ماسوره
defusing U ماسوره کشیدن
cavity U مقر ماسوره
delay fuze U ماسوره تاخیری
safety fuze U ماسوره تامینی
fuze cavity U حفره نصب ماسوره
self destroying U ماسوره خود ترکان
fuze cavity U سوراخ جای ماسوره
activated mine U مین با ماسوره فرعی
igniting fuze U ماسوره مشتعل کننده
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
adaptors U تطبیق دهنده ماسوره
adaptor U تطبیق دهنده ماسوره
connection fuse U ماسوره اتصال دهنده
pull device U ماسوره کشش مین
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
blasting fuze U ماسوره منفجر کننده
firing pull device U ماسوره کششی مین
quick action U عمل انی ماسوره
adapters U تطبیق دهنده ماسوره
super quick U ماسوره فوق انی
graze sensitive U ماسوره مخصوص تیر کمانه
graze sensitive U ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
fuze range U برد عمل کرد ماسوره
instantaneous U دفعتا ماسوره فوق انی
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
gadgets U مکانیکی
mechnical U مکانیکی
gadget U مکانیکی
mechanical U مکانیکی
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
supersensitive U ماسوره یا مین فوق العاده حساس
fuzewell liner U بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
seek time U زمان جستجو زمان طلب
present U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presents U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
shovels U بیل مکانیکی
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
mechanic U هنرور مکانیکی
mechanicalness U خاصیت مکانیکی
mechanical stimulation U تحریک مکانیکی
mechanical stabilization U استوارسازی مکانیکی
mechanical translation U ترجمه مکانیکی
mechanical resolution U تراکم مکانیکی
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
automatons U ادم مکانیکی
mechanical properties U خواص مکانیکی
buckets U بیل مکانیکی
power shovel U بیل مکانیکی
mechanician U هنرور مکانیکی
mechanically U بطور مکانیکی
mechanical de icing U یخ زدایی مکانیکی
mechanical drawing U ترسیم مکانیکی
bucket U بیل مکانیکی
automaton U ادم مکانیکی
shovel U بیل مکانیکی
shoveled U بیل مکانیکی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com