English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (7329 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U خود کار کردن
automated U مکانیزه کردن
automated U خودکار کردن
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automated purchasing U خرید بصورت اتوماتیک
automated office U دفتر خودکار
automated flowchart U ترسیم نمودار به صورت خودکار
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
automated data processing U پردازش داده به صورت خودکار
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
bankers automated clearance system U سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com