Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
moderate
U
ماده معتدل کننده
moderated
U
ماده معتدل کننده
moderates
U
ماده معتدل کننده
moderating
U
ماده معتدل کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
filler
U
ماده پر کننده
fillers
U
ماده پر کننده
accelerant
U
ماده تسریع کننده
exclusion clause
U
ماده مستثنی کننده
clarificant
U
ماده تصفیه کننده
coolants
U
ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرد کننده
wetting agent
U
ماده خیس کننده
sorbent
U
ماده جذب کننده
illuminant
U
ماده روشن کننده
accelerating agent
U
ماده تسریع کننده
acidulating agent
U
ماده اسیدی کننده
diluting media
U
ماده رقیق کننده
diluent
U
ماده رقیق کننده
disinfector
U
ماده ضدعفونی کننده
insulating material
U
ماده ایزوله کننده
emulsifiers
U
ماده امولسیون کننده
acidifier
U
ماده اسیدی کننده
emulsifier
U
ماده امولسیون کننده
mordant
U
ماده ثابت کننده
coolant
U
ماده سرد کننده
coolant
U
ماده خنک کننده
insulated layer
U
ماده ایزوله کننده
naphthenate drier
U
ماده خشک کننده نفت
cleansers
U
وسیله یا ماده تمیز کننده
novocain
U
ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
insulant
U
ماده مقاومت کننده مقاوم
cleanser
U
وسیله یا ماده تمیز کننده
siccative
U
ماده خشک کننده رنگ
fumigant
U
ماده ضد عفونی کننده تدخینی
abstergent
U
شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding
U
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
tracer
U
فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorant
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers
U
فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
moderating
U
معتدل
green
U
معتدل
greenest
U
معتدل
moderated
U
معتدل
moderate
U
معتدل
moderates
U
معتدل
temperate
U
معتدل
soft-spoken
U
معتدل
mild
U
معتدل
moderate fog
U
مه معتدل
milder
U
معتدل
mitigatory
U
معتدل
mitigative
U
معتدل
mildest
U
معتدل
soft spoken
U
معتدل
middleman
U
معتدل
middlemen
U
معتدل
saner
U
معتدل
sane
U
معتدل
sober
U
معتدل
soberly
U
معتدل
sanest
U
معتدل
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
modest
U
معتدل نسبتا کم
medium
U
متوسط معتدل
temperate climate
U
اب و هوای معتدل
mediums
U
متوسط معتدل
moderate sea
U
دریای معتدل
attemper
U
معتدل کردن
temperate climate
U
اقلیم معتدل
sane views
U
نظریات معقولانه یا معتدل
ambivert
U
ادم معتدل و میانه رو
soft shell
U
دارای عقیده معتدل
inordinate
U
مفرط غیر معتدل
modify
U
تغییر دادن معتدل ساختن
modifying
U
تغییر دادن معتدل ساختن
seasoned
U
ادویه زدن معتدل کردن
alloys
U
عیار زدن معتدل کردن
seasons
U
ادویه زدن معتدل کردن
season
U
ادویه زدن معتدل کردن
slakes
U
معتدل شدن کاهش یافتن
alloy
U
عیار زدن معتدل کردن
slaked
U
معتدل شدن کاهش یافتن
modifies
U
تغییر دادن معتدل ساختن
slake
U
معتدل شدن کاهش یافتن
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
intemperate zone
U
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
jabiru
U
لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
tempers
U
معتدل کردن میزان کردن
temper
U
معتدل کردن میزان کردن
tempered
U
معتدل کردن میزان کردن
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
fabianism
U
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
antimatter
U
ضد ماده
nany
U
بز ماده
female
U
ماده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com