English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic film U لایه فیلم مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetic film storage U ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
magnetic layer U لایه مغناطیسی
magnetic barrier layer U لایه سدکننده مغناطیسی
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
delaminate U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه شدگی
delamination U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه کردن
interlayer U لایه بین دو لایه
lamination U لایه لایه سازی
argillite U خاک رس لایه لایه
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
load U فیلم
loads U فیلم
film U فیلم
film leader U فیلم
filmed U فیلم
positive film U فیلم مثبت
filmier U فیلم مانند
x ray film U فیلم رونتگن
talkie U فیلم ناطق
talkies U فیلم ناطق
moving picture U فیلم سینما
picturize U فیلم برداشتن از
phonofilm U فیلم صدادار
phonofilm U فیلم سخنگو
filmed U فیلم سینما
filmed U فیلم عکاسی
acetate film U فیلم استاتی
telefilm U فیلم تلویزیونی
negative film U فیلم منفی
filmy U فیلم مانند
filmiest U فیلم مانند
film U فیلم سینما
reversal film U فیلم معکوس
microfilm U میکرو فیلم
film recorder U فیلم نگار
film recorder U ضباط فیلم
film-strips U نوار فیلم
film developer U سازنده فیلم
microfilms U میکرو فیلم
microfilms U ریز فیلم
microfilming U میکرو فیلم
microfilming U ریز فیلم
microfilmed U میکرو فیلم
as good as a play <idiom> U مثل فیلم
microfilmed U ریز فیلم
film strip U نوار فیلم
film-strip U نوار فیلم
microfilm U ریز فیلم
film reader U فیلم خوان
cinematograph U اپارات فیلم
instruction film U فیلم اموزشی
instruction film U فیلم درسی
advertising spot U فیلم تبلیغاتی
film U فیلم عکاسی
peepshows U فیلم شهوانی
peepshow U فیلم شهوانی
filmstrip U فیلم سینمایی
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
dubs U فیلم را دوبله کردن
rerun U نمایش مجدد فیلم
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
talkies U صنعت فیلم ناطق
geneva stop U سیستم نگهدارنده فیلم
metol U دوای فهور فیلم
camera magazine U کاست فیلم دوربین
film badge U برگ شناسایی فیلم
cinematograph U دوبین فیلم برداری
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
dub U فیلم را دوبله کردن
talkie U صنعت فیلم ناطق
dubbed U فیلم را دوبله کردن
image format U اندازه فیلم عکاسی
technicolour U روش فیلم رنگی
Make three copies of each film. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
fast-forward U جلو زدن فیلم
playoff U نشان دادن فیلم
playoffs U نشان دادن فیلم
scenario U متن فیلم سینمایی
scenario U متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
newsreels U فیلم اخبار جاری روز
sneak preview U نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
sneak previews U نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
newsreel U فیلم اخبار جاری روز
horse opera U فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
scenarios U متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
spaghetti western U فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
spaghetti westerns U فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
filmed U تاری چشم فیلم برداشتن از
film U تاری چشم فیلم برداشتن از
semidocumentary U فیلم سینمایی نیمه مستند
It was a sI'lly boring film (movie). U فیلم لوس وخنکی بود
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
She portrays a dancer in the film. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
smash hit <idiom> U نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
protection U کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
Black and white. U سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
rewind U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinding U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
camera-shy U کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
prescore U ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
rewinds U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ? U این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
It was filmed on location. U صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
rewound U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
unwatchable [film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
footage U طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
soft ware U وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
sound frack U محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
as dull as a ditch-water U مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
yards U لایه
lamellar U لایه لایه
layer U لایه
lamellose U لایه لایه
coated U لایه
layer line U خط لایه
layers U لایه
three ply U سه لایه
leaf U لایه
riband U لایه
ribands U لایه
ribbands U لایه
ribband U لایه
yard U لایه
stuffless U بی لایه
coursed U لایه
bed U لایه
beds U لایه
coats U لایه
coatings U لایه
coat U لایه
stratum U لایه
course U لایه
three-ply U سه لایه
courses U لایه
substrate U لایه
shells U لایه
provine U لایه
shelling U لایه
shell U لایه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com