English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6186 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fast-forward U جلو زدن فیلم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fast forward U جلوبر
fast-forward button U دکمهجلوبر
fast forward key U کلیدجلوبرندهسریع
fast U روش آسنکرون برای ارسال داده روی شبکه
fast U تندرو
fast U تند
fast U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
to fast off U باگره محکم کردن
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fast U سریع السیر
fast U جلد وچابک
fast U حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fast U محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U روزه گرفتن
fast U روزه
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U پایدار باوفا
fast U رنگ نرو
fast U فورا
fast U سطح لغزنده یا سفت
to keep a fast U روزه داشتن
fast U سفت
fast U کیلو baud میدهد
fast by U نزدیک
fast break U ضدحمله
fast break U حمله سریع به دروازه
colour fast U دارایرنگثابت
fast bowler U توپ انداز پرتاب سریع
fast day U روز روزه
fast neutron U نوترون سریع
fast cruise U ازمایش سریع ناو در بندر
fast pill U ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
He is fast asleep. U خواب خواب است
fast buck <idiom> U پول درآوردن ساده وآسان است
fast talker <idiom> U گوینده خوب کسی است که بتواند دیگران متقاعد کند
pull a fast one <idiom> U تقلب کردن
to make fast U محکم کردن
fast shuttle U تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
fast cruise U ازمایش حرکت سریع ناو
fast shuttle U نقل و انتقال سریع
It was raining fast. U باران تندی می آمد
stand fast U متوقف شدن
to live fast U ولخرجی کردن
to live fast U خوش گذرانی کردن
to lay fast U نگاه داشتن
to hold fast U نگاهداشتن
to hold fast U محکم
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
stern fast U طناب پاشنه قایق
to break one's fast U افطار کردن
to break ones fast U افطارکردن
to break ones fast U ناشتایی خوردن
to break ones fast U روزه
to break ones fast U خوردن
to make fast U بستن
to observe a fast U روزه گرفتن
fast food U تند خوراک تندکار
water fast U پارچه شورنرو
water fast U رنگ نرو
to walk fast U تندراه رفتن
to take fast hold of U گرفتن
to take fast hold of U سفت
to stand fast U ثابت بودن
make fast U مهار
to stand fast U محکم ایستادن
to sleep fast U رفتن
to sleep fast U خواب خوش
to observe a fast U روزه داشتن
water fast U غیر قابل پاک شدن بوسیله اب
hard and fast U ثابت
acid fast U مقاوم در برابر رنگ بری اسید
hard and fast U سخت ومحکم
fast handed U خشک دست
fast handed U خسیس
hard and fast U غیر قابل تغییروانحراف
acid fast U دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
fast and loose U ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
fast and loose U نااستوار
fast access U با دستیابی سریع
hard and fast U لازم الاجراء
fast heart beat U تندتپشی [پزشکی]
Rumors circulate fast. U شایعات سریع در همه جا می پیچد
Making fast progress. U سریع ترقی کردن
My watch is fast (gaining). U ساعتم جلو می افتد
fast heart beat U تاکی کاردی [پزشکی]
hard and fast rule <idiom> U نتیجه ماندگار
He who grasps too much holds nothing fast. <proverb> U کسی که کاری بیش از تواناییش را بپذیرد آن کار را ناقص انجام می دهد.
fast breeder reactor U رآکتورهستهایکهبیشترازمصرفخود"پلوتونیوم "تولیدمیکند
fast bindŠfast find U جای محکم بگذارتازودپیداکنی
the car goes nice and fast U اتوموبیل بد نمیرود
fast moving depression U کمفشاری تند
fast moving depression U کمفشاری سریع
fast moving stock U کالایی که به سرعت فروخته میشود
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
The clock is fast (gaining). U ساعت دیواری تند کار می کند
to play fast and loose U بی ثباتی نشان دادن
lay fast by the heels U در بند یا زندان نهادن
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
hard and fast rule U قانون خشک و سخت
lay fast by the heels U تعقیب کردن
Pleasant hours fly fast. <proverb> U لحظات خوش زود می گذرد.
fast data entry control U کنترلدخولاطاعاتسریع
Bad news travels fast . <proverb> U خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
pleasant hours fly fast. <proverb> U عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است.
You pulled a fast one. That was a neat trick you played. U خوب حقه زدی ( سوار کردی )
To play fast and loose . To go up and down like a yoyo. To shI'lly –shally . U سفت کن شل کن درآوردن
to look forward to something U انتظار چیزی را داشتن
forward U به سمت سینه
forward U به پیش
forward U فرمان پیش پیش
to look forward to U استقبال کردن
to look forward to U انتظار داشتن
forward U مهاجم
forward U جلو قایق
forward U سلف
forward U بیع سلف
look forward U انتظار چیزی را داشتن
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forward U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward U که یک بسته داده را از یک بخش در بخش دیگر کپی میکند
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
right forward U پیشروراست
to look forward U جلو
outside forward U بازیگر گوش
forward U جلو
forward U پیش
to look forward to something U منتظر چیزی شدن
to help forward U پیش بردن
to help forward U جلو انداختن
forward U ببعد
forward U جلوی گستاخ
forward U جسور
forward U فرستادن رساندن
forward U جلوانداختن
forward U بازی کن ردیف جلو به جلو
forward U ارسال کردن
forward U به جلو
to go forward U پیش رفتن
forward-looking U پیشاندیش
I look forward to seeing you. U خوشحالم میشم که ببینمت.
forward U فوروارد
forward-looking U آیندهنگر
to go forward U جلورفتن
forward-looking U آیندهنگرانه
to look forward to something U با خوشحالی منتظر چیزی شدن
forward-looking U نوگرایانه
forward-looking U پیشرو
forward-looking U نوگرا
look forward to something <idiom> U را لذت پیش بینی کردن
forward tell U انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
forward U ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید
forward U حرکت به جلو یا مقابل
I'm looking forward to seeing you again. U منتظر دیدار دوباره شما هستم.
no. 8 forward U محاجمشماره8
Looking forward to it U پیشبینی اش میکنم [میشود]
forward U عمل پل
forward-looking U مترقی
to look forward to something excitedly U با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن
He took a few steps forward . U چند قدم جلو آمد
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
forward position U موقعیت رو به جلو
to put forward U برجسته نمودارکردن
left forward U فورواردچپ
forward/reverse U جلو/عقببرنده
trim forward U نشست سینه
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
I very much look forward to meeting you soon. U من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
to take a step forward U یک قدم پیش نهادن
wing forward U فوروارد گوش
to take a step forward U گامی سوی جلو برداشتن
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
to feverishly look forward to something U با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن
to put forward U جلوه دادن
to put forward U پیش اوردن
centre forward U مرکز
I'm really looking forward to the weekend. U من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
Come forward a little (little bit)more. U یک قدری دیگه بیا جلو
forward swing U تاباولیه
trim forward U stem by trim :syn
forward resistance U مقاومت مستقیم
forward observer U دیدبان جلو
forward motion U جنبش پیشرو
forward mode U افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
forward march U قدم رو
forward lap U باله جلو
forward lap U پوشش جلو
forward echelon U رده جلوی نبرد
forward echelon U رده جلو
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
forward delivery U تحویل دراینده
forward observer U دیدبان مقدم
forward reference U ارجاع به جلو
forward reaction U واکنش رفت
forward rate U نرخ سلف
forward purchasing U پیش خرید
forward purchasing U سلف خری
Recent search history Forum search
3reza afshar
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com