Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
factories
U
قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
factory
U
قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
null
U
لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
unformatted
U
1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
production missile
U
موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
high dollar value
U
قیمتی
high value
U
قیمتی
worthlessness
U
بی قیمتی
precious
U
: قیمتی
precious stone
U
سنگ قیمتی
At all costs . At any price .
U
به هر قیمتی که شده
Without ( beyond , above ) price .
U
بی نهایت قیمتی
worthful
U
گرانبها قیمتی
for all the world
<idiom>
U
بهر قیمتی
dual price system
U
نظام دو قیمتی
high grade steel
U
فولاد قیمتی
noble metal
U
فلز قیمتی
agates
U
سنگ قیمتی
ingot
U
فلز قیمتی
stoning
U
سنگ قیمتی
stones
U
سنگ قیمتی
stone
U
سنگ قیمتی
price support
U
حمایت قیمتی
price system
U
نظام قیمتی
agate
U
سنگ قیمتی
precious metal
U
فلز قیمتی
to set no great store by
U
قیمتی ندانستن
valuable
U
گرانبها قیمتی
envelope
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
average revenue
U
قیمتی که خریدارمی پردازد
priceable things
U
اموال یا اشیا قیمتی
rondel
U
سنگهای قیمتی مدورزینتی
price elasticity of demand
U
کشش قیمتی تقاضا
lapidary
U
وابسته به سنگهای قیمتی
carpet value
U
ارزش قیمتی فرش
lapidarian
U
وابسته به سنگهای قیمتی
price elasticity of supply
U
کشش قیمتی عرضه
asteria
U
نوعی سنگ قیمتی
nonprice competition
U
رقابت غیر قیمتی
connexions
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
cupellation
U
گرفتن فلزات قیمتی از سرب
cameos
U
برجسته کاری درجواهروسنگهای قیمتی
cameo
U
برجسته کاری درجواهروسنگهای قیمتی
He is a priceless nice fellow .
U
آدم نازنین و قیمتی یی است
facet
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facets
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
I must get hold of her at all costs.
U
بهر قیمتی شده باید گیرش بیاورم
mastered
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
masters
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
unrepresentative
U
کسیکهداراینظراتعمومیوعام نباشد
to be on the safe side
U
باقی نباشد
at least
U
هیچ نباشد
Every man has his price .
U
هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
demand price
U
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
dumping
U
فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
For all we know he may be living .
U
از کجامعلوم که زند ؟ نباشد
inadmissibly
U
چنانکه روایاجایز نباشد
low priority work
U
کاری که مهم نباشد
impasse
U
حالتی که از ان رهایی نباشد
not too expensive
U
خیلی گران نباشد.
break up value
U
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
to not give a toss about something
[British E]
U
برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a stuff about something
[British E]
U
برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a hoot in hell for something
U
برایشان اصلا مهم نباشد.
indefensibly
U
چنانکه دفاع بردار نباشد
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
unless otherwise agreed
U
اگر توافق دیگری نباشد
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
inexpressively
U
چنانکه زبان دار نباشد
square peg in a round hole
<idiom>
U
شخصی که مناسب کاری نباشد
The shell does not always contain a pearl.
<proverb>
U
همیشه در صدف گوهر نباشد .
extraneously
U
چنانکه وابسته بموضوع نباشد
value added
U
اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
other things being equal
U
اگر برای چیزهای دیگر نباشد
right out
<idiom>
U
به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
Just sign here and leave at that .
U
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
illegal
U
دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
rigid
U
یک چیز محکم که قبل خم شدن نباشد
sinecures
U
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure
U
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
If anything ,it is more expensive.
U
اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
relevantly
U
بطور مناسب یامربوط چنانکه بیربط نباشد
i speak under correction
U
انچه می گویم ممکن است درست نباشد
no man's land
U
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
capital expenditure
U
هزینهای که فایده اش محدود به یک دوره مالی نباشد
She is forty if a day .
U
چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد )
an insolvent estate
U
دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
figure
آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figures
U
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figuring
U
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
to not give a shit about something
U
برای چیزی اصلا مهم نباشد.
[اصطلاح رکیک]
machine address
U
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
to not give a smeg about something
[British E]
U
برای چیزی اصلا مهم نباشد.
[اصطلاح رکیک]
circulars
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
to not give a damn about something
[somebody]
U
برای چیزی
[کسی]
اصلا مهم نباشد.
[اصطلاح روزمره]
What You See Is All You Get
U
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
purchase
U
هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
purchases
U
هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
unpriced
U
درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
purchased
U
هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
lap
U
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lapped
U
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
dumping
U
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
rondelle
U
جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
stacked
U
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack
U
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks
U
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
common nuisance
U
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
concertina fold
U
قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
pearl
U
مروارید
[طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
nerds
U
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd
U
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
an impossible hat
U
کلاهی که به هیچ روی نتوان بر سرگذاشت یا هیچ زیبنده نباشد
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
bomb
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombs
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
biaxial deformation
U
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
bombed out
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
background processing
U
کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
presentment
U
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
Woman is a plague; yet may no house be without suc.
<proverb>
U
زن بلا ست (و) هیچ خانه اى بى بلا نباشد.
res ipsa loquitur
U
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
cleans
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleaned
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
reputed owner
U
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
receptacle
U
حاوی
encyclopaedic
U
حاوی
receptacles
U
حاوی
Inc
U
حاوی
encyclopaedical
U
حاوی
bear
U
حاوی بودن
encyclopaedia
U
کتاب حاوی
bears
U
حاوی بودن
emblematic
U
مشعر حاوی
titaniferous
U
حاوی تیتانیوم
titanous
U
حاوی تیتانیوم
copper bearing
U
محتوی مس حاوی مس
aurous
U
حاوی طلا
nickeliferous
U
حاوی نیکل
manganiferous
U
حاوی منگنز
mission type
U
حاوی ماموریت
emblematical
U
حاوی نشانه
up to date
U
حاوی اخرین اطلاعات
informative
U
حاوی اطلاعات مفید
ammonial canister
U
فرف حاوی امونیاک
board
U
تخته حاوی نقشه
burster tube
U
لوله حاوی منفجرکننده
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
up-to-date
U
حاوی اخرین اطلاعات
covers
U
حاوی بودن درپوش
hot-wiring
U
سیم حاوی الکتریسیته
coverings
U
حاوی بودن درپوش
cover
U
حاوی بودن درپوش
null
U
مجموعه حاوی صفرها
antiserum
U
سرم حاوی پادتن
hot-wired
U
سیم حاوی الکتریسیته
millesimal
U
حاوی هزارمین قسمت
boarded
U
تخته حاوی نقشه
numeric
U
آرایه حاوی اعداد
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
shells
U
جعبه حاوی باروت
shelling
U
جعبه حاوی باروت
shell
U
جعبه حاوی باروت
hot wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
hyperacid
U
حاوی مقدار زیادی اسید
parent object
U
صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
charge sheets
U
ورقه حاوی مشخصات متهم
charge sheet
U
ورقه حاوی مشخصات متهم
axiomatic
U
حاوی پند یا گفتههای اخلاقی
numeric
U
که فقط حاوی اعداد هستند
capsules
U
لوله حاوی مواد منفجره
capsule
U
لوله حاوی مواد منفجره
phone book
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
playbook
U
دفترچه حاوی کروکی مانورها
leaders
U
رکورد اولیه حاوی اطلاعات
phone books
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
microcontroller
U
مدار مجتمع که حاوی CPU
smoke candle
U
جعبه حاوی عامل دودانگیز
leader
U
رکورد اولیه حاوی اطلاعات
foul ground
U
قسمت حاوی ته نشینهای ته دریا
empty
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
false
U
کدی که حاوی مقادیری بدوی حد است
Christmas trees
U
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com