Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
physico mathematical
U
فیزیکی و ریاضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical
U
فیزیکی
biophysical
U
زیستی- فیزیکی
physical record
U
رکورد فیزیکی
physiotherapy
U
درمان فیزیکی
physical design
U
طرح فیزیکی
physicalism
U
فیزیکی نگری
physical unit
U
واحد فیزیکی
physical state
U
حالت فیزیکی
psychopaysical
U
روانی- فیزیکی
hardware
U
واحدهای فیزیکی
physical security
U
امنیت فیزیکی
physical constraints
U
محدودیتهای فیزیکی
physical constant
U
ثابتهای فیزیکی
physical change
U
تغییرات فیزیکی
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
physical analysis
U
تجزیه فیزیکی
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
physical constant
U
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
physical drive
U
دیسک گردان فیزیکی
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
physical
U
فیزیکی مربوط به تاسیسات
lay (light) into
<idiom>
U
حمله فیزیکی کردن
physio chemical
U
وابسته به شیمی فیزیکی
environments
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical format
U
قالب بندی فیزیکی
environment
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
line
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
sizes
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
deformation
U
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
environmental security
U
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
built into
U
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
gather writer
U
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
mathematical notation
U
نشانه گذاری ریاضی
[ریاضی]
pedestal
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
pedestals
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
U
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
network
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
end
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media
U
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networking
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
channelled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
channeled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
sonde
U
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
transmissions
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
transmission
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
landline
U
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
austempering
U
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
sensor
U
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
virtual
U
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
mathematical logic
U
منطق ریاضی
[ریاضی]
gestalt
U
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
addresses
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
highway
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
port
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
highways
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
addressed
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
bused
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
locals
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
digital
U
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
paged address
U
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
locals
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
paged address
U
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
localtalk
U
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
inducing
U
ریاضی
induces
U
ریاضی
limit
U
حد
[ریاضی]
induce
U
ریاضی
mathematical
U
ریاضی
slide rules
U
خط کش ریاضی
slide rule
U
خط کش ریاضی
induced
U
ریاضی
head crash
U
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
integral
U
انتگرال
[ریاضی]
permutation
U
جایگشت
[ریاضی]
manifold
U
منیفولد
[ریاضی]
manifold
U
چندگونا
[ریاضی]
minor
U
کهاد
[ریاضی]
calculus
[infinitesimal calculus]
U
حسابان
[ریاضی]
polynomial
U
چندجمله ای
[ریاضی]
equation
U
هم چندی
[ریاضی]
function
تابع
[ریاضی]
subset
U
زیرمجموعه
[ریاضی]
partial quantity
U
زیرمجموعه
[ریاضی]
proof
U
اثبات
[ریاضی]
relationship
U
رابطه
[ریاضی]
Venn's diagram
U
نمودار ون
[ریاضی]
map
U
نگاشت
[ریاضی]
mapping
U
نگاشت
[ریاضی]
transformation
U
نگاشت
[ریاضی]
equation solving
U
حل معادله
[ریاضی]
equation
U
هموگش
[ریاضی]
infinitesimal calculus
U
حسابان
[ریاضی]
pi
[π]
U
عدد پی
[ریاضی]
Venn diagram
نمودار ون
[ریاضی]
secant line
U
خط قاطع
[ریاضی]
straight line
U
خط
[هندسه]
[ریاضی]
fractal
U
فراکتال
[ریاضی]
secant line
U
خط متقاطع
[ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence
U
سری
[ریاضی]
series
U
سری
[ریاضی]
division
U
تقسیم
[ریاضی]
infinity
U
بی نهایت
[ریاضی]
product
[the result of multiplying]
U
حاصلضرب
[ریاضی]
vertex
U
رأس
[ریاضی]
fractal
U
برخال
[ریاضی]
antiderivative
U
پادمشتق
[ریاضی]
calculus
U
حسابان
[ریاضی]
manifold
U
خمینه
[ریاضی]
interval
U
بازه
[ریاضی]
interval
U
فاصله
[ریاضی]
exponent
U
توان
[ریاضی]
exponent
U
قوه
[ریاضی]
multiplication
U
ضرب
[ریاضی]
determinant
U
دترمینان
[ریاضی]
matrix
U
ماتریس
[ریاضی]
domain
U
گستره
[ریاضی]
set
U
مجموعه
[ریاضی]
rhombus
U
لوزی
[ریاضی]
radical
U
جذر
[ریاضی]
root
U
جذر
[ریاضی]
operator
U
عملگر
[ریاضی]
math. least upper bound
[lub, LUB]
U
سوپریمم
[ریاضی]
to extract a root
U
جذرگرفتن
[ریاضی]
root
U
ریشه
[ریاضی]
radical
U
ریشه
[ریاضی]
supremum
U
سوپریمم
[ریاضی]
equilateral quadrilateral
U
لوزی
[ریاضی]
power
U
قوه
[ریاضی]
power
U
توان
[ریاضی]
divergence
U
واگرایی
[ریاضی]
divergence
U
دیورژانس
[ریاضی]
term
U
عبارت
[ریاضی]
mathematical term
U
عبارت
[ریاضی]
term
U
جمله
[ریاضی]
mathematical term
U
جمله
[ریاضی]
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
range
U
دامنه
[ریاضی]
mapping
U
ترانگاشت
[ریاضی]
range of doubt
U
گستره شک
[ریاضی]
transformation
U
ترانگاشت
[ریاضی]
in the neighborhood of
U
در حدود
[ریاضی]
map
U
بازنمایی
[ریاضی]
mapping
U
بازنمایی
[ریاضی]
map
U
ترانگاشت
[ریاضی]
deviations
U
انحرافات
[ریاضی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com