Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deformation work
U
عملیات مربوط به تغییر شکل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
operational
U
قابل استفاده مربوط به عملیات
cryptologistics
U
امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
batch
U
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batches
U
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
national command
U
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
component change order
U
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
watershed management
U
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
deformation due to tangential force
U
تغییر شکل مربوط به عامل مماسی
anodize
U
روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
event driven
U
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
s factor
U
ضریب مربوط به تغییر سمت بازای 001 متر
seral
U
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
scrolls
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scroll
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
to transubstantiate
U
تغییر دادن ماده
[نان و شراب مربوط به عشاربانی]
به بدن و خون عیسی مسیح
[دین]
psychological
U
عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
operations
U
عملیات
operation
U
عملیات
op
U
عملیات
treatment
U
عملیات
treatments
U
عملیات
radius
U
شعاع عملیات
manual operation
U
عملیات دستی
hostilities
U
عملیات خصمانه
synchronous operation
U
عملیات همزمان
terminal operations
U
عملیات اسکلهای
phase
U
مرحله عملیات
subversive
U
عملیات براندازی
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
hostility
U
عملیات خصمانه
combat information center
U
اطاق عملیات
harassing actions
U
عملیات ایذایی
subversives
U
عملیات براندازی
concept of operations
U
تدبیر عملیات
terminal operations
U
عملیات بارانداز
base of operations
U
پایگاه عملیات
area of operation
U
منطقه عملیات
hot dogging
U
عملیات نمایشی
block operation
U
عملیات بلوک
war room
U
اتاق عملیات
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
scope
U
هدف عملیات
scope
U
منظور از عملیات
amphibious operation
U
عملیات اب خاکی
building operations
U
عملیات ساختمانی
arithmetic operation
U
عملیات حسابی
assistant chief of staff, g (operations
U
معاونت عملیات
Military operations.
U
عملیات نظامی
base operation
U
عملیات پایگاهی
autonomous operation
U
عملیات ازاد
Counter – espionage operations k.
U
عملیات ضد جاسوسی
autonomous operation
U
عملیات مستقل
immediate action
U
عملیات فوری
initiative
U
ابتکار عملیات
initiatives
U
ابتکار عملیات
finishing
U
عملیات تکمیل
business type operation
U
عملیات تجارتی
business type operation
U
عملیات کامپیوتری
rehearsal
U
تکرار عملیات
campaigns
U
عملیات جنگی
action deferred
U
تامل در عملیات
infiltration
U
عملیات نفوذی
limiting operation
U
عملیات محدودکننده
logical operations
U
عملیات منطقی
thermal treatment
U
عملیات گرمایی
campaigned
U
عملیات جنگی
rehearsals
U
تکرار عملیات
airmobile operations
U
عملیات هوارو
airborne battlefield
U
عملیات هوابرد
air operations
U
عملیات هوایی
centre of activities
U
مرکز عملیات
heat treatment
U
عملیات حرارتی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
campaign
U
عملیات جنگی
theater of operations
U
صحنه عملیات
covert operations
U
عملیات مخفی
operating program
U
برنامه عملیات
operation center
U
مرکز عملیات
operation manager
U
مدیر عملیات
operation map
U
نقشه عملیات
operation overlay
U
کالک عملیات
operationally ready
U
حاضر به عملیات
serial operation
U
عملیات سری
delay action
U
عملیات تاخیری
delaying action
U
عملیات تاخیری
region
U
ناحیه عملیات
regions
U
ناحیه عملیات
sabotage
U
عملیات تخریبی
covert operations
U
عملیات پنهانی
action
U
جنگ عملیات
action
U
عملیات جنگی
actions
U
جنگ عملیات
actions
U
عملیات جنگی
closing
U
خاتمه عملیات
earthworks
U
عملیات خاکی
sabotaging
U
عملیات تخریبی
sabotages
U
عملیات تخریبی
sabotaged
U
عملیات تخریبی
denial operations
U
عملیات ممانعتی
deputy for operations
U
معاونت عملیات
destructive operation
U
عملیات مخرب
over the beach operations
U
عملیات کرانهای
parallel operation
U
عملیات موازی
rescue operation
U
عملیات نجات
terrain
U
زمین عملیات
plan of action
U
طرح عملیات
espial
U
عملیات جاسوسی
process chart
U
نقشه عملیات
pseudooperation
U
شبه عملیات
psychological operations
U
عملیات روانی
external operation
U
عملیات خارجی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
electrochemical treatment
U
عملیات الکتروشیمایی
phased
U
مرحله عملیات
formal operations
U
عملیات صوری
divert action
U
عملیات مخالف
scene of action
U
صحنه عملیات
dry run
U
عملیات جنگی
operations personal
U
پرسنل عملیات
flight operations
U
عملیات پرواز
operations research
U
تحقیق در عملیات
operations room
U
اتاق عملیات
earth work
U
عملیات خاکی
phases
U
مرحله عملیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com