English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air area operations U عملیات منطقه هوایی
air inst alations U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
aerospace U فضای هوایی
airspace U فضای هوایی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
airspace control U کنترل فضای هوایی
danger space U فضای هوایی خطرناک
airspace [over a country] U فضای هوایی [در کشوری]
to close airspace U محصورکردن فضای هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
area of operation U منطقه عملیات
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
area security U تامین منطقه عملیات
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
zone of action U منطقه عملیات یکان
staging area U منطقه شروع عملیات
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
airspace U منطقه عمل هوایی
control zone U منطقه کنترل هوایی
control area U منطقه کنترل هوایی
landing zone U منطقه نشست هوایی
air operations U عملیات هوایی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
special area U منطقه پرواز مخصوص
area coordination group U گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
area air defense commander U فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense sector U منطقه ماموریت پدافند هوایی
airspace warning area U منطقه اعلام خطر هوایی
vital area U منطقه حیاتی پدافند هوایی
region U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
space heater U بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
regions U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
air transport operation U عملیات ترابری هوایی
airmobile operations U عملیات متحرک هوایی
air offensive U عملیات افندی هوایی
tactical air operation U عملیات تاکتیکی هوایی
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
assault area diagram U نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
proportional clothing U لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
sweep U تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
covertrace U منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
mezzanine space U فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
airport traffic area U منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
advisory area U منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
imagery pack U بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked U کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck U کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings U کد مخصوص درگیریهای هوایی
air ground system U سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
e hour U وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform U پالت مخصوص بارریزی هوایی
airdrop container U جعبه مخصوص بارریزی هوایی
air defense ship U ناو مخصوص پدافند هوایی
air letter U نامهء مخصوص پست هوایی
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
break off U فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
aerogram U نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
aerogramme U نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
intruder operation U تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
phantom ROM U فضای کپی شده حافظه فقط خواندنی که توسط کد مخصوص قابل دستیابی است
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air frieghting U بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
imagery collateral U وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
coprocessor U آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
day fighter U هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
way point U ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
harassing U عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
unit emplaning U در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
underdeveloped area U منطقه توسعه نیافته
at U قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
To extend the scope of ones activities . U میدان عملیات خودرا گسترش دادن
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com