Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
metal ware
ضرف فلزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
birdcage
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
template
U
قالب چوبی یا فلزی
templates
U
قالب چوبی یا فلزی
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
cards
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
lap
U
جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lapped
U
جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
cable
U
طناب فلزی
cable
U
مفتول فلزی بافته
cabled
U
طناب فلزی
cabled
U
مفتول فلزی بافته
lock
U
محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
locks
U
محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
sheet
U
ورق فلزی
sheets
U
ورق فلزی
circuit
U
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits
U
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
wire
U
هادی فلزی نازک
wires
U
هادی فلزی نازک
structure
U
ساختمان اسکلت فلزی
structures
U
ساختمان اسکلت فلزی
structuring
U
ساختمان اسکلت فلزی
wicket
U
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wickets
U
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
etching
U
سیاه قلم با چاپ فلزی وتیرابی
etchings
U
سیاه قلم با چاپ فلزی وتیرابی
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
ribbon
U
نوار فلزی
ribbon
U
ماده فلزی باریک و بلند
ribbons
U
نوار فلزی
ribbons
U
ماده فلزی باریک و بلند
joggle
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
metal
جسم فلزی
metal
U
فلزی کردن
metals
U
جسم فلزی
metals
U
فلزی کردن
buckle
U
تسمه فلزی
buckled
U
تسمه فلزی
buckles
U
تسمه فلزی
strap
U
تسمه فلزی
straps
U
تسمه فلزی
edge
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
washer
U
انواع واشر فلزی
washers
U
انواع واشر فلزی
pommel
U
قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
pommels
U
قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
clasp
U
گره فلزی
clasped
U
گره فلزی
clasping
U
گره فلزی
clasps
U
گره فلزی
spoon
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pins
U
اتصالات فلزی کوچک روی یک DIP
chromium
U
فلزی سخت وخاکستری رنگ
titanium
U
عنصر فلزی
gauge
U
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged
U
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauges
U
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
tungsten
U
فلزی از جنس کروم
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
U
بست فلزی زدن
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules
U
بست فلزی زدن
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
galvanised
U
اب فلزی دادن
galvanised
U
ابکاری فلزی کردن
galvanises
U
اب فلزی دادن
galvanises
U
ابکاری فلزی کردن
galvanising
U
اب فلزی دادن
galvanising
U
ابکاری فلزی کردن
galvanize
U
اب فلزی دادن
galvanize
U
ابکاری فلزی کردن
galvanizes
U
اب فلزی دادن
galvanizes
U
ابکاری فلزی کردن
bead
U
موج خطی در ورقههای فلزی
beads
U
موج خطی در ورقههای فلزی
plate
U
صفحه فلزی ورقه
plate
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates
U
صفحه فلزی ورقه
plates
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
metallic
U
فلزی
scaffold
U
داربست فلزی
scaffolds
U
داربست فلزی
Other Matches
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
monometallism
U
یک فلزی
cladding
U
اب فلزی
metal rule
U
خط کش فلزی
metalloid
U
فلزی
bimetallic
U
دو فلزی
metal ware
آلات فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
carcase
U
اسکلت فلزی
brummagem
U
مسکوک فلزی
metallic filament
U
افروزه فلزی
metallic electrode
U
الکترود فلزی
metallic currency
U
پول فلزی
metallic conduction
U
رسانش فلزی
metallic circuit
U
مدار فلزی
metallic bond
U
پیوند فلزی
metallic arc
U
قوس فلزی
metal lath
U
شبکه فلزی
lockers
U
کابینت فلزی
stave
U
نوار فلزی
hard ware
U
فروف فلزی
cladding
U
روکش فلزی
marlinspike
U
پاروی فلزی
lapping head
U
سمبه فلزی
ladder scaffold
U
داربست فلزی
thimble
U
چشمی فلزی
hollow ware
U
ادوات فلزی
locker
U
کابینت فلزی
metal lamp
U
لامپ فلزی
metal industries
U
صنایع فلزی
elephant shelter
U
پناهگاه فلزی
flitter
U
پولک فلزی
gratling
U
نرده فلزی
metal coat
U
روکش فلزی
thimbles
U
چشمی فلزی
armature
U
میله فلزی
strategic concentration by rail
U
نشرمسکوکات فلزی
bimetallic wire
U
سیم دو فلزی
shim
U
لایی فلزی
sheet piling
U
سپر فلزی
aneroid barometer
U
جوسنج فلزی
aneroid
U
جوسنج فلزی
pannikin
U
فنجان فلزی
thimble eye
U
چشمی فلزی
tip staff
U
عصای سر فلزی
bimetalism
U
سیستم دو فلزی
cleat
U
تسمه فلزی
metal rod
میله فلزی
wire mesh
U
شبکه فلزی
try square
U
گونیای فلزی
truss bridge
U
پل اسکلت فلزی
metal type tube
U
لامپ فلزی
all metal type tube
U
لامپ فلزی
nonmetallic
U
غیر فلزی
metallic paints
U
رنگهای فلزی
metallic packing
U
پوشش فلزی
metallic packing
U
لایی فلزی
metallic luster
U
جلای فلزی
metallic soap
U
صابون فلزی
metallizo
U
فلزی کردن
non metallic
U
غیر فلزی
protective plating
U
حفاظ فلزی
minted money
U
پول فلزی
bemetallic thermometer
U
گرماسنج زوج فلزی
chock
U
چشمی فلزی روی پل
dag
U
نوک فلزی بندکفش
bimetallism
U
نظام پولی دو فلزی
electrical metallic tubing
U
لوله برقی فلزی
hardwareman
U
فروشنده افزارواسباب فلزی
symmetallism
U
سیستم دو فلزی مختلط
bushing
U
استر برنجی یا فلزی
bimetallic standard
U
پایه پولی دو فلزی
building steel lathing
U
اسکلت فلزی ساختمان
heavy plate
U
ورق فلزی سنگین
incandescent metallic oxid cathode
U
کاتد اکسید فلزی
metalic arch welding
U
جوش قوسی فلزی
metallography
U
مطالعه الیاژهای فلزی
tin hat
U
کلاه خود فلزی
oarlock
U
جایگاه فلزی پارو
organometallic compound
U
ترکیب الی فلزی
perforated metal basket
U
سبد فلزی مشبک
reverse side of metal work
U
پشت کار فلزی
spacer disk
U
استوانه توپر فلزی
strategic concentration by rail
U
سیستم پولی فلزی
surface plate
U
تراز فلزی یا اهنی
accessory shoe
صفحه فلزی ضمائم
Crittal windows
U
[پنجره لولادار فلزی]
metal stamping
قالب گیری فلزی
metal slitting saw
U
اره قدکن فلزی
intermetallic compounds
U
ترکیبات بین فلزی
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
luggage net
U
باربند فلزی مشبک
mesh reinforcement
U
ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage
U
ارماتور مشبک فلزی
metal cone tube
U
لامپ مخروطی فلزی
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
metal foil
ورق نازک فلزی
metal gauze
U
بافت توری فلزی
metal planting
U
روکش کاری فلزی
metal sheathing
U
پوشش کاری فلزی
metal sheathing
U
روکش کاری فلزی
billy
U
نوعی کتری فلزی
billies
U
نوعی کتری فلزی
thimble
U
حلقه فلزی شیاردار
thimble
U
لوله فلزی کوتاه
aglet
U
نوک فلزی بندکفش
thimbles
U
لوله فلزی کوتاه
thimbles
U
حلقه فلزی شیاردار
fusible metal strip
U
نوار فلزی ذوب شونده
alchemy
U
ترکیب فلزی با فلز پست تر
tasse
U
صفحات فلزی زره زیرکمر
gunter's chain
U
متر فلزی نقشه برداری
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
martensite
U
ماده فلزی سخت وشکننده
tace
U
صفحات فلزی زره زیرکمر
structural steel work
U
اسکلت بندی فلزی ساختمان
flexible metal hose
U
لوله فلزی قابل انعطاف
enamel plaque
U
لوحه فلزی میناکاری شده
radiator shutter
U
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
metallic oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی
metallist
U
طرفدارپول فلزی یا مسکوک کارگرفلزات
drip-joint
U
[اتصال بین دو ورق فلزی]
back square
U
گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
non metal
U
جسم بسیط غیر فلزی
metalline
U
فلزی اغشته به نمک فلزات
carbide tip
U
صفحه کوچک فلزی سخت
well curbing
U
صفحه فلزی که در چاه می اندازند
platter
U
صفحه فلزی پهن سینی
platters
U
صفحه فلزی پهن سینی
diecasting
U
ریخته گری با قالب فلزی
snatch block
U
قرقره فلزی چفت دار
terbium
U
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
sheet roller
U
کارخانه نورد ورق فلزی
pipe cutter
U
اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
monometalism
U
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
planchet
U
صفحه فلزی مخصوص ضرب سکه
plating
U
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
backiron
U
صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
arch-bar
U
[میله ی فلزی زیر قوس آجری]
butt plate
U
صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
complementary metal oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
bit
U
میله فلزی داخل دهان اسب
capel
U
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
bits
U
میله فلزی داخل دهان اسب
deep draw
U
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
backing plate
U
صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
bright work
U
سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
thallium
U
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
utilidor
U
لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
weld bead
U
تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
plate edge planer
U
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
sparred
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
spars
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spar
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
faceplate
U
صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
dimpling
U
پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
chimney-crane
U
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
applique
U
نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
osmium
U
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
campaign clasp
U
نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
aviation snips
U
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
bed plate
U
صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
flan
U
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
tape line
U
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
sway bar
U
میله فلزی وصل به محوربرای جلوگیری از نوسان پیچها
mast foot
پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
chock
U
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
chain plate
U
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
bail
U
فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
flans
U
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
stick bridge
U
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
organometallic
U
ترکیباتی که در ان اتم فلزی به رادیکالهای الی متصل شده است
carburator restricter plate
U
صفحه فلزی روی کاربوراتوربرای کاستن هوای ورودی دراتومبیل
eyelet ring
U
حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
dolly
U
سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
leeboard
U
ورق فلزی یاتخته واقع درسمت باد پناه قایق
dollies
U
سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
blowout disc
U
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
band printer
U
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
beechive spring
U
فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
chips
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chip
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
containers
U
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
container
U
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
snap swivel
U
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
hardtop
U
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
lion heart
U
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
purpurin
U
رنگ ارغوان یا قرمز
[که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
relief hole
U
سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
ball printer
U
چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com