Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lilies
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lily
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
do split
U
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
big ball
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
light hit
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
maharaja
U
مه راجا
maharajas
U
مه راجا
raja
U
راجا
maharajah
U
مه راجا
impact ionization
U
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
phone books
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism
U
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
cowboy billiard
U
بیلیارد کیسهای با گوی اصلی و 3 گوی به شمارههای 1و 3 و 5
eight ball billiard
U
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
it burnsto a white ach
U
چون می سوزدخاکسترسفیدباقی می گذارد
is on the wane
U
رو بزوال یا نقصان می گذارد
decreasingly
U
چنانکه روبکاهش گذارد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
I ll pay him back in his own coin .
U
حقش را کف دستش خواهم گذارد
Nothing on earth will induce him to go there again.
اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
personal service utility
U
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
feeder
U
مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
feeders
U
مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
incommunicableness
U
چیزی که نتوان بکسی گفت یابا اودرمیان گذارد
incommunicability
U
چگونگی چیزی که نتوان بکسی گفت یا با اودرمیان گذارد
bot
U
بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
investor
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
permanent structures
U
به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
devisor
U
کسیکه بمیل خویش چیزی رابدیگری بارث می گذارد مورث
waifs
U
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
investors
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
salvo
U
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
salvoes
U
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
joint
U
دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
advisory lock
U
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
fractional reserve banking
U
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
posttraumatic
U
پس ضربهای
dicrotism
U
دو ضربهای
traumatic
U
ضربهای
shock waves
U
موج ضربهای
impluse breakdown
U
شکست ضربهای
drop test
U
ازمایش ضربهای
impluse wave
U
موج ضربهای
implusing signal
U
سیگنال ضربهای
impulsive force
U
نیروی ضربهای
impact load
U
بار ضربهای
impulse turbine
U
توربین ضربهای
ippon kumite
U
مبارزه تک ضربهای
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
shock wave
U
موج ضربهای
impluse voltage
U
فشار ضربهای
impluse sender
U
مولد ضربهای
detonations
U
انفجار ضربهای
detonation
U
انفجار ضربهای
impluse inertia
U
لختی ضربهای
impluse generator
U
مولد ضربهای
whipping
U
حرکت ضربهای
impact printer
U
چاپگر ضربهای
impluse function
U
تابع ضربهای
impluse distortion
U
اعوجاج ضربهای
impact strength
U
استحکام ضربهای
impluse switch
U
کلید ضربهای
impluse switch
U
تکمه ضربهای
impluse tachometer
U
تاکومتر ضربهای
impluse current
U
جریان ضربهای
impluse contact
U
کنتاکت ضربهای
implusive excitation
U
تحریک ضربهای
mach wave
U
موج ضربهای
pulsating load
U
بار ضربهای
shock concrete
U
بتن ضربهای
sambon kumite
U
مبارزه سه ضربهای
partial products
U
حاصل ضربهای جز
percussion press
U
پرس ضربهای
transient voltage
U
ولتاژ ضربهای
percussion welding
U
جوشکاری ضربهای
australian crawl
U
کرال دو ضربهای
batch mixer
U
مخلوط کن ضربهای
strode analysis
U
تحلیل ضربهای
impact force
U
نیروی ضربهای
tricrotic
U
نبض سه ضربهای
shock excitation
U
تحریک ضربهای
impact exitation
U
تحریک ضربهای
impluse detector
U
اشکارسازجریان ضربهای
impluse exitation
U
تحریک ضربهای
ramdrive.sys
U
در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد
goofy foot
U
موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
daisy wheel printer
U
چاپگر اصلی ضربهای
joint
U
مفصل اتصال ضربهای
detached shock wave
U
موج ضربهای منفصل
impluse protective level
U
سطح فشار ضربهای
impluse breakdown voltage
U
فشار شکست ضربهای
pulsed resistance welding
U
جوشکاری مقاومتی ضربهای
pusher type furnace
U
کوره نوع ضربهای
wavelet
U
موج ضربهای کوچک
impluse current generator
U
مولد جریان ضربهای
impluse voltage cascade
U
ابشار فشار ضربهای
impluse circuit
U
مدار جریان ضربهای
tensile impact test
U
ازمایش کشش ضربهای
impact transducer
U
مبدل فرایندهای ضربهای
mach line
U
موج ضربهای ضعیف
impact crusher
U
سنگ شکن ضربهای
jar ramming method
U
روش ضربهای قالبریزی
normal shock wave
U
موج ضربهای عمود
impluse voltage stress
U
تنش فشار ضربهای
impluse voltage generator
U
مولد فشار ضربهای
impluse voltage generation
U
تولید فشار ضربهای
oblique shock wave
U
موج ضربهای مایل
impluse turbine
U
توربین فشار ضربهای
impluse voltage test
U
ازمایش فشار ضربهای
percussion riveter
U
پرچ کننده ضربهای
jia ippon kumite
U
مبارزه ازاد تک ضربهای
impluse withstand voltage
U
فشار ضربهای ایستا
impluse sound level
U
سطح صوت ضربهای
impluse test
U
ازمایش فشار ضربهای
instantaneous short circuit current
U
جریان اتصال کوتاه ضربهای
counts
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
tricrotic
U
ضربان نبض بطورسه ضربهای
bank shot
U
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
impluse circuit
U
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse response
U
رفتار در مقابل فشار ضربهای
counting
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse high tension generator
U
مولد فشار قوی ضربهای
count
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue
U
روش ازمایش فشار ضربهای
counted
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
curled
U
بولینگ روی یخ
curl
U
بولینگ روی یخ
bocci
U
بولینگ ایتالیایی
bowling
U
بازی بولینگ
maples
U
میلههای بولینگ
bowling alley
U
تالار بولینگ
curls
U
بولینگ روی یخ
bowl
U
بازی بولینگ
bowls
U
بازی بولینگ
bowling alleys
U
تالار بولینگ
initial alternating short circuit curren
U
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
lenght
U
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
let
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lets
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
letting
U
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
forcing shot
U
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
print
U
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
prints
U
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed
U
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
tenpin
U
بازی بولینگ ده میلهای
carrying
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
ball return
U
بازگشت گوی بولینگ
carry
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
director
U
سرپرست تیم بولینگ
directors
U
سرپرست تیم بولینگ
bowling bag
U
ساک بازیگر بولینگ
candlepin
U
میله باریک بولینگ
dutchman
U
بازیگر بولینگ هلندی
carries
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
dead
U
گوی بولینگ ضعیف
carried
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
kingpin
U
میله بازی بولینگ
mother-in-law
U
میله شماره 7 بولینگ
mothers-in-law
U
میله شماره 7 بولینگ
lawn bowling
U
بولینگ روی چمن
skittle
U
میله چوبی بولینگ
nine pins
U
نوعی بولینگ قدیمی
headpin
U
میله شماره 1 بولینگ
kingpin
U
میله شماره 5 بولینگ
single
U
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
impluse voltage testing plant
U
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
lofts
U
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
loft
U
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
keilo
U
ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
give a catch
U
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
late cut
U
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
bank shot
U
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
lip
U
ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
leg glance
U
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
spiller
U
انداختن تمام میلههای بولینگ با
ninepin
U
بازی بولینگ با 9 میله چوبی
duckpin
U
بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
pin deck
U
قسمت زیر میلههای بولینگ
dutch 00
U
بولینگ هلندی با حساب 002
semi roller
U
پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi spinner
U
پرتاب دورانی گوی بولینگ
ten strike
U
ضربت بازی بولینگ ده میلهای
flat apple
U
گوی بولینگ خارج از بازی
tenpins
U
بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
flat ball
U
گوی بولینگ خارج از بازی
setup
U
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
perfect game
U
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
pitches
U
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
ball retour track
U
مسیر بازگشت گوی بولینگ
bowls
U
مسابقه وجشن بازی بولینگ
bowl
U
مسابقه وجشن بازی بولینگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com