Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alignment
U
صف بندی تنظیم
alignments
U
صف بندی تنظیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
time
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
times
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
dial
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
Other Matches
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
alignment
U
تنظیم
alignments
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
regularization
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
regulation
U
تنظیم
calibration
U
تنظیم
timing
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
shaping regulating
U
تنظیم
set out
U
تنظیم
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
formulate
U
تنظیم کردن
regularising
U
تنظیم کردن
formulates
U
تنظیم کردن
regularises
U
تنظیم کردن
precision adjustment
U
تنظیم دقیق
regularised
U
تنظیم کردن
formulated
U
تنظیم کردن
regularize
U
تنظیم کردن
regularized
U
تنظیم کردن
regularizes
U
تنظیم کردن
pilot valve
U
سوپاپ تنظیم
depth adjustment
تنظیم عمیق
formulating
U
تنظیم کردن
method of drawing up
U
طرز تنظیم
jack screw
U
پیچ تنظیم
classify
U
تنظیم کردن
initial adjustment
U
تنظیم صفر
inductive tuning
U
تنظیم پرمئابیلیته
inductive tuning
U
تنظیم القائی
indicement
U
تنظیم ادعانامه
classifying
U
تنظیم کردن
classifies
U
تنظیم کردن
lay down
U
تنظیم کردن
levelling screw
U
پیچ تنظیم
tuneable
U
تنظیم پذیر
make out
U
تنظیم کردن
lineup
U
تنظیم کردن
line regulator
U
تنظیم کننده
trigger control
U
تنظیم با ماشه
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
tunable
U
تنظیم پذیر
tunably
U
تنظیم پذیر
regiments
U
تنظیم کردن
regiment
U
تنظیم کردن
indictment
U
تنظیم ادعانامه
rocker gear
U
تنظیم جاروبک
thermoregulation
U
تنظیم حرارت
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
will adjust
U
تنظیم می کنم
thermostatic regulation
U
تنظیم با دماپای
adjusts
U
تنظیم کردن
to draw out
U
تنظیم کردن
to draw up
U
تنظیم کردن
adjusting
U
تنظیم کردن
checks
U
دریچه تنظیم
regulating valve
U
سوپاپ تنظیم
stup string
U
رشته تنظیم
speed adjustment
U
تنظیم سرعت
indictment
U
تنظیم کیفرخواست
indictments
U
تنظیم ادعانامه
indictments
U
تنظیم کیفرخواست
timing
U
تنظیم وقت
conduction
U
هدایت تنظیم
spark setting
U
تنظیم جرقه
variability
U
قابلیت تنظیم
setting ring
U
حلقه تنظیم
set up
U
تنظیم کردن
set the watch
U
تنظیم نگهبانی
set screw
U
پیچ تنظیم
checked
U
دریچه تنظیم
regulating switch
U
کلید تنظیم
adjustments
U
تنظیم کردن
range adjustment
U
تنظیم مسافت
range adjustment
U
تنظیم برد
adjustments
U
تنظیم تطبیق
adjustment
U
تنظیم کردن
purity adjustment
U
تنظیم خلوص
pressure regulator
U
شیر تنظیم
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
attend
U
تنظیم کردن
attending
U
تنظیم کردن
attends
U
تنظیم کردن
vertical justification
U
تنظیم عمودی
rheostat regulation
U
تنظیم با رئوستا
check
U
دریچه تنظیم
regularizer
U
تنظیم کننده
regulable
U
تنظیم پذیر
adjust
U
تنظیم کردن
redact
U
تنظیم کردن
voltage regulation
U
تنظیم ولتاژ
to make out
U
تنظیم کردن
to put in to shape
U
تنظیم کردن
range of adjustment
U
ناحیه تنظیم
to set out
U
تنظیم کردن
range calibration
U
تنظیم مسافت
preset
U
پیش تنظیم
hand regulation
U
تنظیم با دست
regulator
U
تنظیم کننده
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
tunes
U
تنظیم کردن
adjusability
U
قابلیت تنظیم
adjusted
U
تنظیم شده
corrector
U
تنظیم کننده
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
regularizing
U
تنظیم کردن
regulators
U
تنظیم کننده
arrangement
U
ترتیب تنظیم
arrangements
U
ترتیب تنظیم
crystal control
U
تنظیم با بلور
caliper setting
U
تنظیم پرگار
calibrate
U
تنظیم کردن
adjusting point
U
نقطه تنظیم
adjustment of fire
U
تنظیم تیر
adjustment of rools
U
تنظیم غلطک
body alinement
U
تنظیم بدن
air adjustment
U
تنظیم هوا
cam type regulation
U
تنظیم بادامکی
calibrated
U
تنظیم کردن
check valve
U
شیر تنظیم
frame
U
تنظیم کردن
check gate
U
دریچه تنظیم
calibrating
U
تنظیم کردن
calibrates
U
تنظیم کردن
cascade control
U
تنظیم زنجیری
carburetor adjustment
U
تنظیم کاربراتور
fine adjustment
U
تنظیم فریف
regulated
U
تنظیم کردن
fine adjustment
U
تنظیم دقیق
regulate
U
تنظیم کردن
fine setting
U
تنظیم میکرومتری
fine setting
U
تنظیم دقیق
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
alignments
U
تنظیم انطباق
framer
U
تنظیم کننده
focusing control
U
تنظیم تمرکز
alignment
U
تنظیم انطباق
regulates
U
تنظیم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com