English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
teetered U بالا وپایین رفتن
hod U بالا وپایین پریدن
hods U بالا وپایین پریدن
teetering U بالا وپایین رفتن
skip U بالا وپایین رفتن
teeter U بالا وپایین رفتن
skipped U بالا وپایین رفتن
skips U بالا وپایین رفتن
teeters U بالا وپایین رفتن
fluctuated U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuate U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuates U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
forepeak U مخزن جلو وپایین کشتی
foremast U دگل جلو وپایین کشتی
seesaw U بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
cat burglar <idiom> U دزدی که از دیوار بالا میرود
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
companion hatchway U راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
companion ladder U نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
towline U طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
boat falls U طناب بالا کشنده قایق
forward bow spring U طناب مهار کشتی
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
rigging U مجموع طناب و بادبانهای کشتی
downhaul U طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی
lyle gun U تفنگ مخصوص پرتاب طناب از کشتی
steam propulsion of ships U راندن کشتی ها بوسیله بخار
seaborne U بوسیله کشتی حمل شده
halliard U طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
tamp U بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
hawser U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawsers U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
shrouded U طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
shroud U طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
timberhead U انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
coast in point U نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
walk the plank <idiom> U مجبور به ترک کشتی بوسیله دزدان دریایی
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
pay out the rope U طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
lanyard U طناب کوتاه طناب کمر
lanyards U طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling U طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع
underclass U طبقه پست وپایین اجتماع
subclass U طبقه پست وپایین اجتماع
PCMCIA U سوراخی
porousness U پر سوراخی
porosity U پر سوراخی
a breach in the fence U سوراخی در حصار
culver-house U [سوراخی در کبوترخانه]
to stuff up a hole U سوراخی را گرفتن
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
tamp U سوراخی را با شن وغیره پرکردن
to plug U سوراخی را گرفتن [ بستن]
how long is the rope U درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
centaurs U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaur U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
tampons U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampon U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
pinhole U سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
bailer U سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
holing U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
holed U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
female U سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
holes U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
hole U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
jukeboxes U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukebox U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
slot U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
the train runs without a stop U میرود
i had no idea he was going U که او میرود
he is going U میرود
penny in the slot U سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
the probability is U احتمال میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
if he goes U اگر او میرود
it wont wash U اگرانرابشویندرنگش میرود
presumedly U احتمال میرود
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
in all probability U احتمال کلی میرود
bleeder U کسی که خونش میرود
neck or nothing U یا سر میرود یا کلاه می اید
bleeders U کسی که خونش میرود
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
saltigrade U کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
moviegoer U کسی که اغلب به سینما میرود
churchgoers U کسی که مرتب به کلیسا میرود
churchgoer U کسی که مرتب به کلیسا میرود
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
moviegoers U کسی که اغلب به سینما میرود
the scale preponderates U کفه ترازو پایین میرود
he made a show of goung U چنان وانمودکردکه گویی میرود
where does this road lead to U این راه بکجا میرود
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
such goods will sell very high U اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
apostrophe U که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes U که درموارد زیر بکار میرود
Where does this road lead to? U این جاده به کجا میرود؟
grifter U فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
playgoer U ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lakh U سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
When is the bus to Pimlico? U چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
fuller's earth U خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
day-trippers U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-tripper U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com