English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (7328 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he is going U میرود
the train runs without a stop U میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i had no idea he was going U که او میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
presumedly U احتمال میرود
the probability is U احتمال میرود
if he goes U اگر او میرود
it wont wash U اگرانرابشویندرنگش میرود
in all probability U احتمال کلی میرود
neck or nothing U یا سر میرود یا کلاه می اید
bleeder U کسی که خونش میرود
bleeders U کسی که خونش میرود
apostrophes U که درموارد زیر بکار میرود
apostrophe U که درموارد زیر بکار میرود
where does this road lead to U این راه بکجا میرود
moviegoer U کسی که اغلب به سینما میرود
cat burglar <idiom> U دزدی که از دیوار بالا میرود
saltigrade U کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
churchgoer U کسی که مرتب به کلیسا میرود
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
such goods will sell very high U اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
moviegoers U کسی که اغلب به سینما میرود
churchgoers U کسی که مرتب به کلیسا میرود
the scale preponderates U کفه ترازو پایین میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
he made a show of goung U چنان وانمودکردکه گویی میرود
grifter U فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
Where does this road lead to? U این جاده به کجا میرود؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
lampron U چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
lakh U سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
companion ladder U نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
companion hatchway U راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
playgoer U ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
pneumatometer U الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
lapboard U تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
fuller's earth U خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
day-trippers U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-tripper U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
When is the bus to Pimlico? U چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
She will only date you if you ... U او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
dacoit U راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
gatecrasher U کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
crosse U چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
he walks as if he were drunk U چنان راه میرود که گویی مست است
toddy U شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddies U شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
parotid duct U لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
sneaker U کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
deliver the goods <idiom> U موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
bay leaf U برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
gatecrashers U کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
baby siphon U سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
breaking point U سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
sneakers U کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
baseboard U چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
nuggar U بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
jacana U پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
mudflats U زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
aniseed U تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
mudflat U زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
mashy U نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
remittance man U کسیکه بامید دریافت پول ازکسان خود بغربت میرود
thyratron U پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
in flagrante delicto U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
dental floss U نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
Molotov cocktail U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
drier U ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
kelvin tube U لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
Molotov cocktails U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
down U پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
goggles U عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
jelutong U ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
distemper U ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
froe U ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bumper U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bumpers U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
Sun Microsystems U شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
hi U فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
nitrobenzene U ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
Charbughra U چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.
deed U در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
deeds U در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
cellulose acetate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
dissolves U جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
dissolve U جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
pitot pressure U فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
barfly U کسی که از این میکده به ان میکده میرود
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
Recent search history Forum search
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1preppy
1امولایت
0coopling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com