Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linkages
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkage
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
accession book
U
فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
user library
U
کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
reserve requirement
U
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
U
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
U
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
giros
U
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giro
U
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
world bank
U
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
compensatory time
U
ساعاتی از کار رسمی که به عنوان جبران کار فوق العاده از کار کارگر حذف و به اومرخصی داده میشود
active centers
U
مراکز فعال
growth centers
U
مراکز رشد
financial centers
U
مراکز مالی
face centered cubic
U
مکعب مراکز وجوه پر
higher brain centers
U
مراکز عالی مغز
telephone switching technique
U
تکنیک مراکز تلفن خودکار
telephone plant
U
تشکیلات مراکز تلفن خودکار
fcc lattice
U
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
face centered cubic lattice
U
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
urban
U
مربوط به شهر مراکز شهری
telephone switchboard
U
قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
rivet pitch
U
فاصله بین مراکز سوراخهای پرچ
probation
U
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
Alcaraz
U
یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
libraries
U
کتابخانه
library
U
کتابخانه
project library
U
کتابخانه پروژه
walking library
U
کتابخانه متحرک
bookmobile
U
کتابخانه سیار
system library
U
کتابخانه سیستم
support library
U
کتابخانه پشتیبان
program library
U
کتابخانه برنامه
macro library
U
درشت کتابخانه
subroutine library
U
کتابخانه زیرروال
subroutine library
U
کتابخانه زیرروال ها
macro library
U
کتابخانه ماکرو
our library is well stocked
U
کتابخانه ماموجودی
program library
U
کتابخانه برنامه ها
systems library
U
کتابخانه سیستم ها
library manager
U
مدیر کتابخانه
stack
U
قفسه کتابخانه
stacked
U
قفسه کتابخانه
stacks
U
قفسه کتابخانه
tape library
U
کتابخانه نوارها
library automation
U
خودکارسازی کتابخانه
disk library
U
کتابخانه دیسک
common library
U
کتابخانه اشتراکی
library routine
U
روال کتابخانه
routine library
U
کتابخانه روال ها
public library
U
کتابخانه عمومی
bibliotheca
U
کتابخانه فهرست کتب
entry
U
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
the books hereof
U
کتابهای این کتابخانه
our library is well stocked
U
جنس کتابخانه ما جور
pitch line
U
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
curatorship
U
تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
curatorial
U
نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
pressmark
U
حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
U
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
indexing
U
زبان ساخت کتابخانه یا اندیس کتاب
materials that cannot be borrowed
U
اجناسی که قرض داده نمی شوند
[بیشتر در کتابخانه]
non-circulating materials
U
اجناسی که قرض داده نمی شوند
[بیشتر در کتابخانه]
There are ine milion book (volumes)in this library.
U
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
press mark
U
علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
The library is the obvious place for the after-dinner hours.
U
کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
run duration
U
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
DLL
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
other
<adj.>
U
سایر
checked
U
چک بانک
check
U
چک بانک
bank
U
بانک
checks
U
چک بانک
banks
U
بانک
other people
U
سایر مردم
banks
U
در بانک گذاشتن
central bank
U
بانک مرکزی
banks
U
بانک ضرابخانه
data bank
U
بانک داده ها
data bank
U
بانک اطلاعات
data bank
U
بانک اطلاعاتی
bank asset
U
دارائی بانک
bank bill
U
برات بانک
bank of deposit
U
بانک پس انداز
bank overdraft
U
بدهی به بانک
bank stock
U
سهام بانک
bankbill
U
برات بانک
bankbook
U
کتابچه بانک
germplasm bank
U
بانک گونه ها
authorized bank
U
بانک مجاز
loan bank
U
بانک وامی
data banks
U
بانک داده ها
data banks
U
بانک اطلاعات
data banks
U
بانک اطلاعاتی
national bank
U
بانک ملی
bank rate
U
نرخ بانک
merchant bank
U
بانک بازرگانی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
mortgage bank
U
بانک رهنی
monopoly bank
U
بانک انحصاری
memory bank
U
بانک حافظه
loan bank
U
بانک استقراضی
bankroll
U
سرمایه بانک
bank failures
U
ورشکستگی بانک
development bank
U
بانک توسعه
bankers
U
بانک دار
clearing bank
U
بانک پس انداز
intermediary bank
U
بانک میانجی
state bank
U
بانک دولتی
state bank
U
بانک استان
world bank
U
بانک جهانی
clearing banks
U
بانک پس انداز
piggy bank
<idiom>
U
بانک کوچک
banker
U
بانک دار
remitting bank
U
بانک واگذارنده
bank
U
بانک ضرابخانه
shroff
U
بانک دار
bank
U
در بانک گذاشتن
saving bank
U
بانک پس انداز
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
approved bank
U
بانک تایید شده
issuing bank
U
بانک گشاینده اعتبار
deposit with the bank
U
در بانک ودیعه گذاردن
bank balance sheet
U
تراز نامه بانک
confirming bank
U
بانک تائید کننده
deposit
U
به حساب بانک گذاشتن
deposits
U
به حساب بانک گذاشتن
export import bank
U
بانک صادرات واردات
federal reserve bank
U
بانک فدرال رزرو
collecting bank
U
بانک وصول کننده
drawen on the national bank
U
عهده بانک ملی
issuing bank
U
بانک صادر کننده
deposit in the bank
U
در بانک به ودیعه گذاردن
bankable
U
قابل پذیرش در بانک
bankable
U
نقد شدنی در بانک
bank of issue
U
بانک ناشر اسکناس
Where is the nearest bank?
U
نزدیکترین بانک کجاست؟
croupier
U
کمک صاحب بانک
croupiers
U
کمک صاحب بانک
account
U
حساب داشتن در بانک
stakeholder
U
نگهدارنده بانک در قمار
to place money in the bank
U
پول در بانک گذاشتن
to pay in
U
بحساب بانک گذاشتن
presenting bank
U
بانک ارائه کننده
negotiating bank
U
بانک معامله کننده
paying bank
U
بانک پرداخت کننده
advising bank
U
بانک ابلاغ کننده
accepting bank
U
بانک قبول کننده
accepting bank
U
بانک قبولی نویس
German Central Bank
U
بانک مرکزی آلمان
multimedia
U
محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
Tianjan
U
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
leaders
U
درباره سایر رکوردهای فایل
leader
U
درباره سایر رکوردهای فایل
head
U
توپی کامل و سایر متعلقات
ceteris paribus
U
ثابت بودن سایر شرایط
I have entangled myself with the banks .
U
خودم را گرفتار بانک ها کردم
accepting bank
U
بانک پذیرنده حواله یابرات
Which bank do you bank with?
U
با کدام بانک کار می کنید؟
Which bank do you bank with?
U
در کدام بانک حساب دارید؟
banks
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
bank
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
opening bank
U
بانک باز کننده اعتبار
bankbook
U
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
blood banks
U
بانک جمع اوری خون
bank for international settlements
U
بانک پرداختهای بین المللی
bank capital requirement
U
سرمایه مورد نیاز بانک
blood bank
U
بانک جمع اوری خون
time deposits
U
مطالبه نقدی موجل از بانک
stop payment
U
دستور عدم پرداخت چک به بانک
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
stop
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
FMS
U
ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
negative diheral
U
تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
exhaustable resources
U
زغال سنگ و سایر مواد کانی
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
purest
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purer
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
pure
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
banks
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
This check is on bank Melli .
U
این چه بعهده بانک ملی است
Bank for International Settlements
[BIS]
U
بانک تسویه پرداخت بین المللی
bank
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
faro
U
نوعی بازی قمار شبیه بانک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com