English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8064 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
robot control languages U زبانهای کنترل روبوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ml U IB برای کنترل روبوت ها
robotics U علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت
robots U روبوت
robot U روبوت
ri/sme U سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
Bantu U زبانهای بانتو
modern languages U زبانهای امروزی
tone language U زبانهای اهنگی
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
xenoglossophobia U هراس از زبانهای بیگانه
enarthrosis U مفصل کام و زبانهای
modern languages U زبانهای این عصر
The living languages of the world. U زبانهای زند ؟ دنیا
low level languages U زبانهای سطح پایین
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
indo aryan U به زبانهای اریایی و هندوستان
xenoglossophilia U عشق به زبانهای بیگانه
turkic U زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turki U زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
To have a flair for languages. U ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
databases U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
database U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
lingua francas U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
vdl U زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
There are many difference between Persian and English . U بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
codasyl U مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
ansi U سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
Borland U شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
controls U کنترل
check-up U کنترل
control U کنترل
line control U کنترل خط
controlling U کنترل
control code U کد کنترل
rein U کنترل
check-ups U کنترل
minor control U کنترل کم
damage control U کنترل خسارات
direct control U کنترل مستقیم
control U کنترل بازبینی
data control U کنترل داده ها
electric control U کنترل الکتریکی
ignition control U کنترل احتراق
bridled U کنترل کردن
digital control U کنترل دیجیتالی
control U کنترل کردن
cortical control U کنترل مغزی
hoo heap U کنترل نفس
cpu U واحد کنترل
ground control U کنترل زمینی
ctrl U کلید کنترل
cu U واحد کنترل
camshafts U محور کنترل
camshaft U محور کنترل
grid control U کنترل شبکه
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
electronic control U کنترل الکترونیکی
error control U کنترل خطا
fiscal control U کنترل مالی
controls U کنترل کردن
flight control U کنترل پرواز
controls U کنترل بازبینی
flow control U کنترل جریان
bridling U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
bridle U کنترل کردن
fly control U برج کنترل
forms control U کنترل فرم ها
frequency check U کنترل فرکانس
frequency control U کنترل فرکانس
fire control U کنترل اتش
remote control U کنترل از دور
fighter control U کنترل شکاریها
government control U کنترل دولتی
governing mode U روش کنترل
external control U کنترل خارجی
exchange control U کنترل ارز
exchange control U کنترل ارزی
experimental control U کنترل ازمایشی
pulpits U میز کنترل
pulpit U میز کنترل
field control U کنترل میدان
controlling U کنترل کردن
controlling U کنترل بازبینی
coercive control U کنترل قهری
full command U کنترل کامل
control field U فیلد کنترل
control cards U کارتهای کنترل
control card U کارت کنترل
control cable U کابل کنترل
control bus U مسیر کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
control block U بلوک کنترل
control block U کنده کنترل
control area U منطقه کنترل
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
control character U دخشه کنترل
control circuit U مدار کنترل
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
control desk U میز کنترل
control console U کنسول کنترل
control console U پیشانه کنترل
control computer U کامپیوتر کنترل
control code U رمز کنترل
control circuits U مدارهای کنترل
frame U کنترل هایی
close control U کنترل نزدیک
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
bank sluice U دریچه کنترل
automatic control U کنترل خودکار
asynchronous control U کنترل ناهمگام
arms control U کنترل سلاح
arbitrary control U کنترل فرضی
air way station U ایستگاه کنترل
air control U کنترل هوایی
accuracy control U کنترل دقت
access control U کنترل دستیابی
controlled U کنترل شده
command and control U کنترل و فرماندهی
bowden control cable U کابل کنترل
checks and balance U کنترل و مقابله
check mark U علامت کنترل
centralized control U کنترل تمرکزی
central control panel U مرکز کنترل
carriage control U کنترل نورد
cascade control U کنترل زنجیرهای
cam control U بادامک کنترل
budgetary control U کنترل بودجه
budgetary control U کنترل بودجهای
uncontrolled U کنترل نشده
control lever U اهرم کنترل
control system U سیستم کنترل
control surface U سطح کنترل
control structure U ساخت کنترل
control store U انباره کنترل
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com