Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
end around carry
U
رقم نقلی دور گشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ripple through carry
U
عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
combat air patrol
U
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
present perfect
U
مربوط به ماضی نقلی ماضی نقلی
traditionary
U
نقلی
historical
U
نقلی
carrying
U
رقم نقلی
carry
U
رقم نقلی
carries
U
رقم نقلی
carried
U
رقم نقلی
carry propagation
U
پخش رقم نقلی
end around carry
U
رقم نقلی دورگشتی
cascaded carry
U
رقم نقلی ابشاری
carry lookahead
U
با پیش بینی رقم نقلی
propagated carry
U
رقم نقلی پخش شده
addition
U
عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
additions
U
عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
scripturalism
U
اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
traditinal
U
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
flags
U
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flag
U
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
patrol
U
گشتی
patrols
U
گشتی
patrolled
U
گشتی
patrolman
U
گشتی
patrolling
U
گشتی
feedback
U
گشتی
out guard
U
گشتی
confusion
U
گم گشتی
patrolmen
U
گشتی
combat air patrol
U
گشتی هوایی
combat patrol
U
گشتی رزمی
coastal patrol
U
گشتی ساحلی
fanal
U
چراغ گشتی
standing patrol
U
گشتی ثابت
patrol car
U
اتومبیل گشتی
patrol cars
U
اتومبیل گشتی
beach patrol
U
گشتی ساحلی
roundsman
U
افسرپلیس گشتی
reconnaissance patrol
U
گشتی شناسایی
flatfoot
U
پلیس گشتی
inshorepatrol
U
گشتی ساحلی
end around
U
دور گشتی
contact patrol
U
گشتی تماس
fighting patrol
U
گشتی رزمی
inshorepatrol
U
گشتی مرزساحلی
moving screen
U
گشتی ممانعتی
out guard
U
گشتی صحرایی
contact patrol
U
گشتی اخذتماس
vessels
U
ناو گشتی
patrolled
U
قسمت گشتی
patrol
U
قسمت گشتی
runners
U
گردنده گشتی
patrol boats
U
ناوچه گشتی
vessel
U
ناو گشتی
patrol boat
U
ناوچه گشتی
patrolmen
U
پلیس گشتی
patrolman
U
پلیس گشتی
patrolling
U
قسمت گشتی
patrols
U
قسمت گشتی
service craft
U
قایق گشتی
air guard
U
گشتی هوایی
runner
U
گردنده گشتی
perfect participle
U
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
black Maria
U
اتومبیل گشتی پلیس
black Marias
U
اتومبیل گشتی پلیس
fire patrol
U
گشتی اتش نشان
screwdriver
U
پیچ گشتی
[ابزار]
turnscrew
U
پیچ گشتی
[ابزار]
barrier patrol
U
گشتی مامور موانع
barrier combat air patrol
U
گشتی مرزی هوایی
barrier patrol
U
ناو گشتی سد کننده
end around borrow
U
رقم قرضی دور گشتی
scout helicopter
U
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
night cap
U
گشتی رزمی هوایی شبانه
registers
U
ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
register
U
ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
registering
U
ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
milk walk
U
گشتی که شیر فروش میزند گشت
lightening bug ship
U
هلی کوپتر روشن کننده گشتی
barrier combat air patrol
U
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
indicator
U
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
processor
U
کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
zippers
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
air raid reporting control ship
U
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
zipper
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap
U
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
partial carry
U
فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
target cap
U
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
igo
U
علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
high
U
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
highs
U
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
highest
U
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
cascade carry
U
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
future perfect
U
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
pickets
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
look ahead
U
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
shore patrol
U
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com