English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6894 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fibril U رشته کوچک تارچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fibrilla U تارچه
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready U رشته رشته باصدای باریک
threads U رشته رشته شدن
fibrillation U رشته رشته سازی
thread U رشته رشته شدن
fiberize U رشته رشته کردن
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
sierra U رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
ranges U رشته
tatter U رشته رشته
thread U رشته
branch U رشته
train U رشته
branches U رشته
chain U رشته
fibres U رشته
fibre U رشته
yarn U رشته
yarns U رشته
threads U رشته
chains U رشته
trained U رشته
trains U رشته
coneatenation U رشته
filaria U رشته
fiber U رشته
seriated U رشته رشته
ghaut U رشته
catena U رشته
sequences U رشته
reeve U رشته
ranged U رشته
range U رشته
suite U رشته
suites U رشته
sequence U رشته
funicle U رشته
strands U رشته
string U رشته
filaments U رشته
filament U رشته
arteries U رشته
artery U رشته
strand U رشته
line U رشته
fields U رشته
series U رشته
unifilar U یک رشته
field U رشته
lines U رشته
fielded U رشته
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
ranked U قطار رشته
branch U رشته [دانشی]
ranges U رشته کوه
systems U رشته دستگاه
range رشته کوه
string manipulation U دستکاری رشته
barbicel U رشته باریک پر
ranks U قطار رشته
ranged U رشته کوه
rank U قطار رشته
trained U رشته سلسله
alphabetic string U رشته الفبائی
symbolic string U رشته علائم
symbol stringe U رشته نمادی
stup string U رشته تنظیم
bit stream U رشته ذره یی
bit string U رشته ذرهای
bit string U رشته بیتی
strobilation U تشکیل رشته
string variable U متغیر رشته
lighting filament U رشته ملتهب
field U رشته [دانشی]
vermicelli U رشته فرنگی
main sequence U رشته اصلی
systems U سلسله رشته
system U رشته دستگاه
spinneret U رشته ساز
solid wire U سیم تک رشته
empty string U رشته خالی
search string U رشته جستجو
hair worm U کرم رشته
guinea worm U کرم رشته
craftsman trade U رشته فنی
sequence of events U رشته حوادث
speciality U رشته اختصاصی
specialities U رشته اختصاصی
ghat U رشته سلسله
filum U رشته لیفی
filament resistor U مقاومت رشته
filiform U رشته مانند
incandescent filament U رشته ملتهب
spinnerete U رشته ساز
computing U رشته کامپیوتر
system U سلسله رشته
string length U طول رشته
string handling U بکارگیری رشته
tract U رد بپا رشته
tracts U رد بپا رشته
sequence U رشته ترتیب
sequences U رشته ترتیب
specialty U رشته اختصاصی
finite series U رشته کراندار
character string U رشته دخشهای
character string U رشته کاراکتری
ridge U رشته تپه
ridges U رشته تپه
copper strand U رشته مسی
finespun U نازک رشته
area U رشته [دانشی]
division U رشته [دانشی]
hot-wired U رشته حرارتی
hot-wires U رشته حرارتی
disciplining U رشته علمی
disciplines U رشته علمی
discipline U رشته علمی
quartermaster U سر رشته دار
quartermasters U سر رشته دار
hot-wiring U رشته حرارتی
the province of science U رشته علمی
the province of science U رشته علوم
commentaries U رشته یادداشت
commentary U رشته یادداشت
line U رشته بند
fibre U رشته علفی
macaroni U رشته فرنگی
fibres U رشته علفی
hot-wire U رشته حرارتی
hot wire U رشته حرارتی
train of thought U رشته افکار
yarn U رشته طناب
yarns U رشته طناب
heaters U رشته گرمساز
optical fiber U رشته اپتیکی
heater U رشته گرمساز
null string U رشته تهی
null string U رشته پوچ
lines U رشته بند
major U رشته اصلی
majored U رشته اصلی
majoring U رشته اصلی
nerve U رشته عصبی
nerves U رشته عصبی
spaghetti U رشته فرنگی
noodle U رشته فرنگی
pasta U رشته فرنگی
string U رشته کردن
trains U رشته سلسله
branch U رشته ساقه
branches U شعبه رشته
branch U شعبه رشته
trained U یک رشته موج
branches U رشته ساقه
trains U یک رشته موج
train U رشته سلسله
string U رشته خالی
train U یک رشته موج
spaghetti U خوراک رشته فرنگی
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
areodesy U رشته مریخ شناسی
tissue U رشته پارچهء بافته
fiberglass U شیشه رشته مانند
tissues U رشته پارچهء بافته
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
The bonds of friendship (affection). U رشته دوستی والفت
mycelium U رشته رشدکننده قارچ
heater voltage U ولتاژ رشته گرمساز
heater current U جریان رشته گرمساز
heater cathode U کاتد با رشته گرمساز
string U برچسب مشخصات یک رشته
arcade U رشته طاق یاطاقها
bonds of relationship U رشته قوم وخویشی
continuum U رشته مسلسل تسلسل
string U تعداد حروف یک رشته
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
ligature U شریان بندی رشته
to go in for U رشته یاپیشه خودقراردادن
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
campaigns U یک رشته عملیات جنگی
campaigning U یک رشته عملیات جنگی
campaigned U یک رشته عملیات جنگی
campaign U یک رشته عملیات جنگی
minor U رشته فرعی کهاد
ribbon vermicelli U رشته فرنگی باریک
suites U رشته مسلسل اپارتمان
suite U رشته مسلسل اپارتمان
terrachord U یک رشته چهار پردهای
Recent search history Forum search
1fibers affecting
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
2در رشته ادبیات انگلیسی
2در رشته ادبیات انگلیسی
2لب آب
2لب آب
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
1رزیتا
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com