Perdic | ردیف جا انگشتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	clavier U	ردیف جا انگشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Jaldar U	[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
	terraced houses U	خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
	row marker U	دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
	digital U	انگشتی
	key	جا انگشتی
	digitated U	انگشتی
	finger parted U	انگشتی
	finger board U	جا انگشتی
	three f. U	سه انگشتی
	wrist pin U	انگشتی
	knucle pin U	انگشتی
	tridactylous U	سه انگشتی
	piston pin U	انگشتی
	monodactylous U	یک انگشتی
	distributor finger U	انگشتی دلکو
	finger maze U	ماز انگشتی
	phalangeal U	بند انگشتی
	tridactyl U	سه انگشتی سه وتدی
	polydactyl U	شش انگشتی یابیشتر
	syndactylism U	چسبیده انگشتی
	end mill U	فرز انگشتی
	finger alphabet U	الفبای انگشتی
	polydactyle U	چند انگشتی
	finger joint U	اتصال انگشتی
	rule of thumb U	حساب سر انگشتی
	manual alphabet U	الفبای انگشتی
	pentadactyl U	پنج انگشتی
	interdigital U	بین انگشتی
	foot rule correlation U	همبستگی سر انگشتی
	polydactylism U	بیش انگشتی
	polydactyle U	شش انگشتی یابیشتر
	finger spelling U	املاء انگشتی
	rule of thumb U	قاعده سر انگشتی
	toehold U	گیره انگشتی
	A rough (crude)estimate. U	حساب سر انگشتی
	digitate U	پنجهای انگشتی
	finger painting U	نقاشی انگشتی
	toeholds U	گیره انگشتی
	dactylology U	زبان انگشتی
	cold finger condenser U	چگالنده انگشتی
	breaker arm U	انگشتی دلکو
	brachydactyly U	کوتاه انگشتی
	axle box U	انگشتی محور
	key bugle U	شیپورجا انگشتی دار
	polydactyl U	چند انگشتی پر انگشت
	fingerprint region U	ناحیه اثر انگشتی
	string fingers U	سه انگشتی که زه کمان را می کشند
	piano accordion U	اکوردئون جا انگشتی دارشبیه پیانو
	psaltery U	قانون یاسنتور انگشتی یامضرابی سرود
	thimbleberry U	تمشک امریکایی دارای میوه انگشتی شکل
	clavichord U	یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
	cam ground piston U	پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
	tiers U	ردیف
	octachord U	ردیف
	columns U	ردیف
	rank U	ردیف صف
	rank U	ردیف
	run U	ردیف
	ranges U	ردیف
	ranged U	ردیف
	ranks U	ردیف صف
	range U	ردیف
	ranks U	ردیف
	deque U	ردیف
	ranked U	ردیف صف
	ranked U	ردیف
	tier U	ردیف
	runs U	ردیف
	classed U	ردیف
	rowed U	ردیف
	class U	ردیف
	row U	ردیف
	classing U	ردیف
	classes U	ردیف
	rows U	ردیف
	lines U	ردیف
	line U	ردیف
	sequence U	ردیف
	cue U	ردیف
	wracks U	ردیف
	cues U	ردیف
	wracked U	ردیف
	racks U	ردیف
	racked U	ردیف
	sequences U	ردیف
	rack U	ردیف
	column U	ردیف
	clavier U	ردیف مضراب
	colonnades U	ردیف ستون
	spooler U	برنامه ردیف گر
	single line U	ردیف مجزا
	in a row U	ردیف شده
	aline U	ردیف شدن
	lance corporal U	هم ردیف سرجوخه
	serially U	بطور ردیف
	single line U	ردیف تکی
	shaw U	ردیف درختان
	single file U	یک ردیف ستون
	file number U	شماره ردیف
	tierced U	ردیف دار
	tierced U	ردیف شده
	realign U	ردیف کردن
	realigned U	ردیف کردن
	realigning U	ردیف کردن
	realigns U	ردیف کردن
	seriated U	ردیف شده
	item number U	شماره ردیف
	seriation U	ردیف کردن
	series U	سلسله ردیف
	patterns U	ردیف بندی
	rows U	ردیف سطر
	rowed U	ردیف مین
	rowed U	ردیف کردن
	range U	سلسله ردیف
	ranged U	سلسله ردیف
	ranges U	سلسله ردیف
	hedgerow U	ردیف خاربن
	pattern U	ردیف بندی
	rows U	ردیف کردن
	rows U	ردیف مین
	string U	ردیف سلسله
	aligns U	ردیف کردن
	aligning U	ردیف کردن
	aligned U	ردیف کردن
	align U	ردیف کردن
	hedgerows U	ردیف خاربن
	succession U	ردیف جانشینی
	successions U	ردیف جانشینی
	tiers U	ردیف افقی
	tiers U	ردیف شدن
	tiers U	ردیف کردن
	row U	ردیف سطر
	tier U	ردیف صندلی
	tier U	ردیف کردن
	tier U	ردیف شدن
	row U	ردیف کردن
	tier U	ردیف افقی
	rowed U	ردیف سطر
	file U	ردیف صف به صف کردن
	filed U	ردیف صف به صف کردن
	row U	ردیف مین
	tiers U	ردیف صندلی
	colonnade U	ردیف ستون
	pentadactylate U	پنج انگشتی دارای پنج پنجه
	tertial U	سومین ردیف شاهپر
	dress circle U	صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
	monopteral U	دارای یک ردیف ستون
	rows U	ردیف چند خانه
	rowed U	ردیف چند خانه
	eleven punch U	سوراخ ردیف یازدهم
	hedgerow U	ردیف بوتههای پرچین
	line-ups U	ردیف ایستادن تیم
	line-up U	ردیف ایستادن تیم
	line up U	ردیف ایستادن تیم
	second defendant U	متهم ردیف دوم
	hedgerows U	ردیف بوتههای پرچین
	hypen ladder U	ردیف خطوط تیره
	row U	ردیف چند خانه
	aligned U	دریک ردیف قرار گرفتن
	rivet gage U	فاصله بین دو ردیف پرچ
	colonnade U	ردیف ستون ایوان ستوندار
	stack U	ردیف کردن وسایل و تجهیزات
	aligning U	دریک ردیف قرار گرفتن
	key-couse U	[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
	align U	دریک ردیف قرار گرفتن
	aligns U	دریک ردیف قرار گرفتن
	straight f. U	پنج برگ ردیف ویکرنگ
	stacks U	ردیف کردن وسایل و تجهیزات
	colonnades U	ستون بندی ردیف درخت
	bat around U	توپ زدن به نوبت در یک ردیف
	onside U	در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
	unclassified U	در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
	stacked U	ردیف کردن وسایل و تجهیزات
	corvette U	رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
	terraces U	ردیف خانههای بهم پیوسته
	terrace U	ردیف خانههای بهم پیوسته
	colonnades U	ردیف ستون ایوان ستوندار
	colonnade U	ستون بندی ردیف درخت
	print spooling progarm U	برنامه ردیف کننده چاپ
	corbel-table U	[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
	lagomorphous U	وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
	quart major U	ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
	quinquereme U	یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
	lagomorphic U	وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
	hypostyle U	دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
	peristyle U	ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
	coffer-dam U	[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
	column U	ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
	beadings U	تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
	hamatum U	استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
	beading U	تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
	variable stator U	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
	footlights U	ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
	columns U	ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
	square leg U	محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
	peristome U	ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
	wing forward U	هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
	the taxis are on their rank U	اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
	amphistylar U	دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
	row U	[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]